زمان مطالعه: 5 دقیقه
فرانس پوشکاش و 18 ماه انتظار برای پیدا کردن تیم!

فرانس پوشکاش و 18 ماه انتظار برای پیدا کردن تیم!

در زندگی فرنس پوشکاش کاپیتان اسطوره ای مجارستان در دهه 50 میلادی، یک حفره بزرگ دیده می شود.

فرانس پوشکاش در دهه 50 کاپیتان مجارهای جادویی بود؛ تیمی شکست ناپذیر که از آن به عنوان بهترین تیم تاریخ فوتبال یاد می شود. در دهه 60 هم برای رئال مادرید درخشید. اما در این بین 18 ماه از زندگی ورزشی پوشکاش بدون انجام هیچ مسابقه رسمی سپری شد. چگونگی ماجرا را باید از زبان خود پوشکاش شنید:

 

فوتبالیست سرگردان

در سال 1956 انقلابی بزرگ در مجارستان آغاز شد که هدف آن جدایی از تسلط سیاسی شوروی بود؛ انقلاب مردم باعث هجوم تانکهای روس به پایتخت مجارستان شد.

پس از یک هفته که از شورش و بلوای مجارستان می گذرد، روز بیست و نهم اکتبر 1956 روزی است که آرامش موقتی برقرار شد. «ایمره ناگی» به قدرت رسید و تیم هونوِد می بایست در هشتمین دوره کاپ اروپائی در مقابل بیلبائو بازی کند.

پوشکاش با تلفن از ایمره ناگی تقاضای ملاقات کرد. فورا به او اجازه ملاقات داده شد و چند ساعت بعد وقتی که پوشکاش در دفتر کار ایمره ناگی حضور یافت، ناگی در حالی که اجازه مسافرت را می داد، به پوشکاش گفت: این اجازه مسافرت تا تاریخ بیستم دسامبر ارزش دارد و «شما هم مانند من سعی کنید که مسابقه را ببرید.»

اما همه می دانند که بالاخره ایمره ناگی مسابقه را باخت و تیم هونود هم نتوانست پیروزی به دست آورد.

انتظار بازیکنان هونود

برای پوشکاش و هم بازی هایش در تیم مجارستان یک دوره زندگی توام با سرگردانی داشت آغاز می شد. تیم هونود همان روز بیست و نهم اکتبر برای انجام مسابقه باشگاههای اروپا عازم بیلبائو شد، به امید آن که بازی برگشت را در بوداپست انجام دهد و سر راه هم مسابقه های دوستانه ای در وین، اِسِن، آنورس، پاریس(مسابقه با راسین کلوب)، بارسلون و مادرید برگزار کند. بازیکنان مجار در همه این کشورها از توجه فراوان نسبت به خود برخوردار شدند زیرا همیشه نسبت به ملیت هایی که از هم پاشیده شده اند و رنج و درد می کشند عطوفت و محبت عمیق نشان داده می شود.

افراد تیم با امید فراوان و آرامش روان، مجارستان را ترک کرده بودند به امید آن که گرفتاری های داخلی به سامان خواهد رسید. اما در روز چهارم نوامبر اطلاع یافتند که ضد انقلاب، رژیم ایمره ناگی را سرنگون ساخته و حکومتی نظیر آن چه پیش از شورش و بلوا بر سر کار بود روی کار آمده است. مجارستان از نو از دنیای غرب جدائی پیدا کرده بود و در همین وقت است که بازی تیم هونود آغاز می شود. بازیکنان ساعات متمادی کنار رادیو به سر می بردند تا بدانند که در کشورشان چه می گذرد. آیا به سر خانواده های آنان چه آمده است؟ آیا بازیکنان تیم فراموش شده اند؟ سرنوشت آنان در آینده چه خواهد بود؟

 

برای دختر کوچکم آنیکو

پوشکاش می گوید:

 

ما دیگر زندگی نمی کردیم، اعصابمان تا سر حد قدرت هایمان کش آمده و فشار به آن ها وارد شده بود، به خاطر چیزهای خیلی ساده با یکدیگر نزاع می کردیم، بوژیک و کوتاس با هم کتک کاری کردند. «ژیبور» به  یک بحران عصبی دچار شد. من خوشبختانه این شانس را داشتم که قبل از همه بفهمم که زنم و دخترم در وین بوده و سلامت می باشند و در خانواده دوستان زندگی می کنند. آن ها توانسته بودند روز بیست و هفتم نوامبر از مرز عبور کنند. دخترم آنیکو در آن زمان چهار ساله بود و مادرش در حالی که او را در آغوش داشت بیست و پنج کیلومتر راه را پیاده طی گرده بود. در هر حال وقتی توانستم با زنم با تلفن تماس پیدا کنم از خوشبختی دیوانه شده بودم، در عین حال می خندیدم، گریه می کردم و فریاد می کشیدم و مایل بودم که همه دنیا در خوشبختی من شریک شوند. زیرا من دخترم را بیش از هر چیزی در دنیا دوست می دارم. به خاطر آنیکو است که دو سال پس از آن که از مجارستان خارج شده بودیم با آن همه تلاش و قدرت بازی می کردم. به خاطر همین دختر بود که پس از اطلاع از سقوط انقلاب، ساعت های دراز و تمام نشدنی را در غم و ناراحتی به سر بردم.

 

 

سرباز زدن از دستور و اطاعت نکردن

«در همان روزی که دانستم دخترم در وین زندگی می کند فکر این که دیگر به مجارستان باز نگردم، در مغزم به حرکت در آمد. ژیبور که کاتولیک هم بود با صدای بلند اعلام می کرد که دیگر به میهن برنخواهد گشت.»

پوشکاش از روز بیست و هفتم نوامبر در مادرید مطلع شده بود که زن و فرزندش در وین در امن و امان می باشند. دو روز پس از این خبر، پوشکاش در مسابقه ای دوستانه و طی پنج دقیقه به آخر مسابقه شخصا دو گل وارد دروازه رئال ساخت و مسابقه را پنج بر پنج مساوی ساخت. در همین موقع فرمان بازگشت به مجارستان توسط فدراسیون فوتبال مجارستان را دریافت داشت. سرپرست تیم به نام همه بازیکنان از بازگشت سرباز زد.

تیم بیلبائو هم حاضر نبود مسابقه برگشت را در بوداپست که به زحمت روی آرامش و صلح به خود می دید انجام دهد و این بازی معروف برگشت قرار شد در ماه دسامبر در بروکسل انجام شود. تیم قهرمان مجارستان در بلژیک مه آلود، در حالی که سه نفر از بازیکنانش و از جمله دروازه بان زخمی و علیل بودند در این مسابقه برگشت شکست خورد. برای همه روشن بود که پایان دوره پیروزی فرا رسیده است و بازیکنان هم این مطلب را حس می کردند. پایان اجازه نامه مسافرت یعنی تاریخ بیستم دسامبر نزدیک می شد.

سیرک پوشکاش

«پول ها داشت تمام می شد و از طرفی باید زندگی می کردیم. در حالی که منتظر مجوز فدراسیون جهانی بودم، باز به وین بازگشتم و با تیم وینرس تمرین می کردم. حتی یک تیم از پناهندگان مجار تشکیل دادم که مردم آن را ملقب به «سیرک پوشکاش» ساخته بودند. این تیم دو بازی در یونان انجام داد؛ یکی در مقابل تیم پاناتیناکوس که بازی را هفت بر یک بردیم و دیگری در مقابل تیم منتخب یونان که دو بر یک شکست خوردیم.

با این حال همیشه آدم خوش بینی بوده ام و در سخت ترین و سیاه ترین ساعات زندگی هیچ وقت امید را از دست نداده ام و هرگز در غم فردا هم نبوده ام. من به شانس خود همیشه اعتماد داشته ام.

 

من برای فوتبال به دنیا آمده ام و برای فوتبال هم خواهم مرد. اما هنوز دوران من به سر نرسیده است.

 

 این جمله ای بود که با خود می گفتم و بالاخره آن چه را که در انتظار آن بودم فرا رسید.»

رئال مادرید

اوایل ماه مه که روزی مرا از مادرید با تلفن برای مکالمه خواستند. کسی که با من از مادرید صحبت می کرد،از من پرسید:« فرنس! آیا حاضری در تیم رئال مادرید بازی کنی؟ «برنابئو» و «ساپورتا» روی تو حساب می کنند و تو برایشان جالب هستی».

 با خود گفتم بازی کردن در تیم رئال! در حالی که من برای این که از نو شروع به بازی کنم قراردادی با یکی از تیم های درجه سوم امضاء کرده بودم و حال تیم رئال مادرید مرا انتخاب کرده  و این باور کردنی نبود! شاید به زودی من می توانستم در قوی ترین و بهترین تیم دنیا بازی کنم.

از من پرسیدند که آیا از این که در تیم رئال بازی کنی نمی ترسی؟ در جواب گفتم:« من و ترس!» مگر نمی دانید که یک مجارستانی هیچ وقت دچار بیم و هراس نمی شود. من فقط کافیست که چند کیلو از وزن خود بکاهم.

در یک ماه 7 کیلو از وزنم کم کردم و بازیکن تیمی شدم که می رفت تا قهرمان اروپا، جهان و اسپانیا شود.

 

 

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «فرانس پوشکاش و 18 ماه انتظار برای پیدا کردن تیم!» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید

دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.