از تلخ ترین روز تاریخ فوتبال زامبیا نزدیک به 3 دهه می گذرد.
فریمن چابالا هفت ساله بود که پدر خود دیوید را از دست داد، پدر او دروازه بان تیم ملی بود و بیشترین سابقه بازی را در آن تیم دارا بود. فریمن به خاطر می آورد:
درست نمی فهمیدم معنی آن چیست؟ برای همین یادم نمی آید که وقتی این خبر را شنیدم، واکنشی نشان داده باشم. نمی دانم گریه کردم یا واکنش دیگری داشتم. آن موقع نمی فهمیدم معنی این حرفها چیست. از هر کسی می پرسیدم می گفت پدرت دیگر برنمی گردد. یادم می آید از خودم می پرسیدم: آخر پدرم برای چه باید تصمیم بگیرد که برنگردد؟
فریمن 37 ساله سابقه فوتبال حرفه ای را در کارنامه خود داراست و در لیگ حرفه ای زامبیا کارنامه موفقی از خود به جا گذاشت و در باشگاههای صاحب نام این کشور توپ زد. اما همه اعضای خانواده اش، مثل فریمن عاشق فوتبال نیستند.
جویس چابالا مادر فریمن به عنوان سخنگوی خانواده های قربانیان حادثه فعالیت می کند. او در سه دهه گذشته برای اطلاع رسانی کامل درباره واقعیت حادثه تلاشهای زیادی انجام داده است. در سال 2003 گزارش تحقیقات مقدماتی منتشر شد اما هرگز به صورت کاملا در اختیار عموم گذاشته نشد. این گزارش علت حادثه را نقص فنی در موتور هواپیما اعلام کرد. اما چرا باید به یک هواپیمای نظامی که دارای چنین نقصی است، اجازه داده شود که پروازی 6000 کیلومتری داشته باشد؟ جویس می گوید:
نمی دانم چرا دولت این موضوع را سری کرده است. ما باید بدانیم که در آن شب چه اتفاقی افتاده است. بازیکنان تیم ملی کشور را در سلامت کامل جسم و عقل ترک کردند و بنابراین وقتی این تعداد آدم سالم همگی در یک شب و بر اثر یک حادثه می میرند، ما باید از علت آن سر در آوریم. به نظر من، ابهامات این پرونده تنها زمانی برای همیشه حل می شود که دولت به ما بگوید در آن شب دقیقا چه اتفاقی افتاده است؟
13 سال قبل و در واکنش به خشم خانواده های قربانیان حادثه، کالوشا که ریاست فدراسیون فوتبال زامبیا را عهده دار شده بود، اعلام کرد فدراسیون قصد دارد صندوقی تاسیس کند تا به خانواده های داغدار کمک کند. کالوشا معتقد است:
از دست دادن عضوی از خانواده خیلی سخت است و هیچ چیز نمی تواند درد و رنج چنین ضایعه ای را کم کند. من نمی توانم خودم را در چنین موقعیتی قرار دهم چون خودم بازیکن تیم ملی بوده ام و آن بچه ها، هم تیمی، دوست و برادرم بودند. در ورزشهای تیمی همیشه بازیکنان جدیدی به تیم اضافه می شوند و زندگی ادامه پیدا می کند. اما چنین مساله ای برای خانواده ها متفاوت خواهد بود. من تک تک بچه های آن تیم را به اسم کوچکشان می شناختم. خیلی وقت بود که با هم کار می کردیم. اتفاقی که افتاد غیر قابل توصیف بود. اصلا چنین چیزی را نمی توانستم باور کنم.
کالوشا هرگز تصور نمی کرد که بازگشت زامبیا بعد از دو دهه این گونه اتفاق بیفتد:
اگر کسی در سال 1993 به من می گفت که روزی چنین اتفاقی خواهد افتاد، حرفش را باور نمی کردم ولی ما همیشه باور داشتیم که یک روز دوباره برمی گردیم و خیلی قوی تر از قبل بازی خواهیم کرد. از آن روز به بعد هیچ گاه آرام و قرار نداشتم. حس می کنم من و نه فقط من، بلکه همه ما وظیفه داریم تلاش کنیم تا روزهای پرافتخار گذشته را دوباره زنده کنیم و به مردم زامبیا نشان دهیم که اگر چه یک تیم بزرگ از بین رفته ولی تیم بزرگ دیگری جای آن را گرفت.
اما در سال 2012 در یک روز تاریخی دیگر، تیم ملی زامبیا در اولین حادثه ای که بعد از آن حادثه در خاک گابن انجام داد، برای اولین بار جام ملتهای آفریقا را بالای سر برد. چیپولو پولو بخت اول قهرمانی ساحل عاج را شکست داد.
هروه رنار سرمربی آن تیم زامبیا درباره اهداف آن تیم به خاطر می آورد:
وقتی اولین بازی خود را در تورنمنت انجام دادیم به نظرمان می آمد که تا فینال فاصله زیادی داریم. ولی هدف ما از همان ابتدا رسیدن به فینال بود. تا قبل از رسیدن به دیدار نهایی ماجراهای زیادی را پشت سر گذاشتیم. اما یک روز قبل از برگزاری فینال به دیدن محلی رفتیم که حادثه سقوط هواپیما در آنجا اتفاق افتاده بود. آن روز بسیار پراحساس بود و به ما قدرت داد. چون دلمان می خواست در فینال پیروز شویم و برای ادای دین به کسانی که به نمایندگی از کشورشان در سفر بودند و جان خود را از دست دادند، جام قهرمانی را به دست آوریم.
اما جویس هرگز از این قهرمانی خوشحال نشد. او در پایان صحبت های خود می گوید:
دلم برای همسرم خیلی تنگ می شود. به همین خاطر است که سه دهه تنها ماندم و دوباره ازدواج نکردم. همیشه به او فکر می کنم. وقتی هم که تیم ملی در جام ملتهای آفریقا به قهرمانی رسید، خاطرات تلخی برایم زنده شد. چون این اتفاق در جایی رخ داده بود که شوهرم مرده بود؛ دقیقا در گابن. وقتی دیدم بازیکنان تیم ملی به محل حادثه رفتند، حتی وقتی جام قهرمانی را به دست آوردند، خوشحال نشدم. من از فوتبال متنفرم.
با وجود موفقیت خارق العاده نسل ده سال پیش فوتبالیست های زامبیا، هنوز هم بسیاری فکر می کنند که اگر تیم ملی آن سالهای زامبیا از بین نرفته بود، چه افتخارات زیادی می توانست به دست آورد. آرامگاه ابدی بازیکنان درگذشته تیم ملی که در کنار استادیوم جدید قهرمانان ملی قرار دارد، به بازیکنان یادآوری می کند که باید برای کشور خود فداکاری کنند.