- آسمونی
- مجله اینترنتی
- سبک زندگی
- جامعه
- توانمندسازی بانوان در جامعه و کسب و کار

توانمندسازی بانوان در جامعه و کسب و کار
توانمندسازی بانوان در جامعه و کسب و کار

به گزارش آسمونی" href="http://asemooni.com/">آسمونی یکی از ملزومات موفقیت اقتصاد مقاومتی، دسترسی به یک نظام اجتماعی قدرتمند و منعطف است. چنین نظام اجتماعیای، توانایی مواجهه با تغییرات اجتماعی و مسائل پیش روی خود در حوزههای مختلف را دارد و در صورت لزوم میتواند برای آنها چارهجویی کند. چنین نظام اجتماعی در حوزهها و سطوح مختلف نیازمند کنشگرانی توانمند است. بخشی از این کنشگران، افراد جامعه هستند؛ مردان و زنانی که در جامعه حضور دارند و در بخشهای مختلف آن در حال ایفای نقشهای اجتماعی هستند. یکی از گروههای هدف مهم در توانمندسازی، زنان هستند؛ زیرا آنان علاوه بر اینکه نیمی از جامعه را تشکیل میدهند، نقش مهمی در تربیت و جامعهپذیری فرزندان، اداره خانه، حفظ منابع، صرفهجویی در انرژی، مصرف پایدار خود و خانواده و مشارکتهای اقتصادی برعهده دارند؛ ازاینرو توانمندسازی زنان منجر به توانمندسازی جامعه و کاهش هزینه اداره جامعه خواهد شد.
توانمندسازی زنان به معنای دستیابی به سطحی از توسعه فردی است که به آنان امکان انتخاب بر اساس خواستههای خود را بدهد. توانمندسازی زنان تلاشی است برای ارتقاء سطح اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان (کیانی و ارسلان، 2). این امر به آنها کمک میکند تا در ایفای نقشهای خود به صورت کارآمد عمل کنند. زنان توانمند، شهروندان، مادران و همسرانی کارآمد و منعطف هستند و توانایی مدیریت خود، خانواده و نقشهای اجتماعیشان را با کمترین هزینه مادی و زمانی و بالاترین بازده دارند. علاوه بر این، زنان توانمند به دلیل برخورداری از مهارتهای فردی و اجتماعی در نقشهای شغلی و اجتماعی خود نیز به صورت کارآمد عمل خواهند کرد. برای آشنایی بیشتر با این حوزه، در ابتدای امر نیازمند تعریف مفهوم توانمندسازی هستیم.
تعریف توانمندسازی بانوان در جامعه و کسب و کار
به گزارش آسمونی توانمندسازی دارای تعاریف متعدد است که عموماً نیز در حوزه سازمانی مطرح میشود. با این حال بیشتر صاحبنظران، کارشناسان و متخصصان امور اجتماعی و آموزشی تا اندازهای بر عوامل زیر در زمینه توانمندسازی تأکید میکنند:
- توانمندسازی جریانی خودجوش و پویا است که از درون جامعه برمیخیزد.
- القای مکانیکی توانمندسازی در جامعه، بدون توجه به بافت اجتماعی و فرهنگی از تأثیر آن میکاهد و از لحاظ پایداری چون در تاروپود روابط اجتماعی شهروندان ریشه ندارد، عمر کوتاهی خواهد داشت.
- توانمندسازی به افزایش قدرت فردی، گروهی و سیاسی اطلاق میشود که در آن افراد، خانوادهها و جوامع بتوانند برای بهبود وضعیت خود اقدام کنند.
- توانمندسازی مردم نیازمند، توجه به فنون و مهارتهایی از قبیل سازماندهی اجتماعی و توسعه اجتماعی و همچنین ارتباطات پویاست.
- عالیترین مرحله توانمندسازی در قالب نهادها و مؤسسات مردمی منعکس میشود (رفیعی، 1388: 16و17).
مطابق آنچه در تعاریف و مفهوم توانمندسازی بیان شد، توانمندسازی فرآیندی پویا و فراگیر است که هدف عمده آن، ایجاد تغییرات مناسب در تمام ابعاد و جوانب زندگی افراد، خانوادهها، گروهها و اقشار جامعه است (رضایی و مقیمی، 1391: 151).
نظریههای توانمندسازی بر دادن قدرت به افراد تأکید دارند البته این به معنای برتریدادن یک فرد به فرد دیگر نیست، بلکه به معنای افزایش توان آنها برای اتکاء به خود و گسترش حق انتخاب در زندگی است (کتابی و همکاران، 1382). ماگر توانمندسازی فردی را شامل تغییر در نگرشها و باورها، عزت نفس و کارآیی شخصی، افزایش دانش و مهارتها میداند (صادقی و رجب، 1390: 5). توانمندسازی به افراد فرصت بهرهمندی از امکانات و منابع بالقوه موجود در جامعه و بالفعلکردن قابلیتهایشان را میدهد.
توانمندسازی تنها به عنوان توانمندسازی اقتصادی مدنظر نیست، بلکه حوزههای مختلف محیطی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی را نیز دربر میگیرد (فاروغ احد، 1384). توانمندسازی فرآیندی است که باعث افزایش ظرفیتها و سرمایههای افراد یا گروهها برای انتخاب میشود و انتخابها را به سوی اعمال و نتایج مطلوب سوق میدهد.
زنان توانمند از مهارتهای کافی برای مواجه با شرایط مختلف بهرهمند هستند. آنان از سرمایههای دردسترس خود به دلیل مهارتها و آگاهی که دارند، بهترین استفاده را میکنند. به عنوان مثال آنها از توانایی تشخیص کافی برای خرید و مصرف کالاها و خدمات مورد نیاز خود و خانوادهشان برخوردار هستند و میتوانند هزینه زمانی و مالی خانواده و جامعه را به حداقل برسانند.
مراحل توانمندسازی بانوان در جامعه و کسب و کار
به گزارش آسمونی لانگه برای توانمندسازی زنان پنج مرحله قائل است که شامل: 1- رفاه: به معنی دسترسی زنان به تغذیه و درآمد، 2- دسترسی به خدمات آموزشی مهارتزا، عوامل تولید و کارهای مولد درآمد، 3- آگاهی: تشخیص دهند که مشکلات آنها ناشی از کمبودهای شخصیشان نیست، بلکه به آنها تحمیل شده است، 4- مشارکت در همه برنامههای مربوط به خود و 5- کنترل قدرت است (لانگه، 1372). البته در مرحله دسترسی به خدمات آموزشی، میبایست آموزشهای مربوط به مهارتهای زندگی که در نهایت منجر به شکلگیری الگوی مصرف پایدار میشود و مهارتهای اجتماعی و عاطفی نیز مدنظر قرار گیرند. همه این موارد باعث میشود زنان در حوزه کنشگری اقتصادی به صورت کارآمد عمل کنند.

حوزههای مختلف توانمندسازی بانوان در جامعه و کسب و کار
به گزارش آسمونی همانطور که اشاره شد توانمندسازی زنان دارای حوزههای مختلفی است؛ هرچند عموماً در ادبیات موضوع و بررسیهای تجربی، به توانمندسازی اقتصادی زنان پرداخته شده است، اما این موضوع دارای گسترهای بیش از مسائل اقتصادی است. جامعهای که به دنبال توانمندسازی زنان است، با فراهمکردن امکانات مورد نیاز، آموزش مهارتها و آگاهیدادن به زنان، میتواند زمینه توانمندسازی آنان را فراهم آورد. در ادامه به ابعاد مختلف توانمندسازی زنان میپردازیم.
عموماً از دیدگاه مقابله با فقر و مشکلات اقتصادی به امر توانمندسازی نگریسته میشود که هدف آن در نهایت، دسترسی به منابع اقتصادی و اشتغال است. البته در همین رویکرد نیز میتوان نگاهی وسیعتر به فقر داشت و آن را در ابعاد مختلف و با عنوان فقر قابلیتی تعریف کرد. در این نگاه، فقر صرفاً به دلیل پایینبودن درآمد در نظر گرفته نشده و بر محرومیت از قابلیتهای اساسی تمرکز میشود. فقر به معنای فقدان قدرت فرد یا جامعه در دستیابی به غذا و خدمات بهداشتی و درمانی، ناتوانی از حفظ حریم و حرمتهای انسانی، ناتوانی در پاسداری از عزت نفس، عدم توانایی در دستیابی به آزادیهای اساسی و حداقل آموزش تعریف میشود. بنابراین اگر برنامههای توانمندسازی زنان را براساس این دیدگاه طرحریزی کنیم، میبایست به دنبال گسترش آموزش عمومی، بهداشت و درمان رفت؛ ارتقای کیفیت زندگی از طریق بهبود شاخصهای توسعه انسانی از بهترین راهکارها در زمینه توانمندسازی زنان است.
بخش مهمی از توانمندسازی در ارتباط با مهارتهای اجتماعی و مهارتهای زندگی است. زنانی که از مهارتهای لازم در خریدکردن، بودجهبندی، آشنایی با محصولات غذایی، بهداشتی و پوشاک و خدمات مورد نیاز برخوردارند، میتوانند موجب صرفهجویی در هزینههای خانواده شوند. آنان علاوه بر صرفهجویی مادی میتوانند در حفظ سلامت (جسمیو روحی) خانواده و کاهش هزینههای درمانی نیز مؤثر باشند. زنان توانمند و آگاه میتوانند زمینه صرفهجویی در مصرف منابع انرژی را خانواده فراهم آورند؛ زیرا از جایگزینهای علمی و عملی مناسب در مصرف انرژی آگاهی دارند. آنان میتوانند توجه و نیاز به الگوی مصرف پایدار را در ابعاد مختلف تبدیل به یک گفتمان و خواسته ملی کنند.
چنین زنان توانمندی هستند که میتوانند با جامعهپذیری درست فرزندان، زمینههای فردی رشد و توسعه اقتصادی را فراهم کنند. پیشرفت اقتصادی تا حد زیادی به رفتار اقتصادی اعضای جامعه وابسته است و در این میان، نقش زنان در تربیت و جامعهپذیری اعضای خانواده، انکارناپذیر است. با تغییر فرهنگی، ارزشی و الگوی رفتاری به امور اقتصادی خانوار، مسیر پیشرفت فرهنگ کار، تولید و مصرف جامعه بسیار تسهیل خواهد شد. کودکان عموماً مهارتهای فراوانی مانند توانایی بودجهبندی، درک قیمتها و قراردادها، استرتژیهای خرید و مهارتهای لازم برای تشخیص تناسب و برتری کالا و خدمات در حوزه مصرف را در خانواده و توسط مادرانشان فرا میگیرند. مادران توانمند میتوانند اولویت مصرف فردی و جمعی و میزان و ترکیب کالاها و خدمات مصرفی مطابق با شرایط اقتصادی مقاومتی و در راستای توسعه اقتصادی را به فرزندانشان آموزش دهند.
امروزه کارآفرینی تبدیل به یک ایده مهم شده است. تغییرات ارزشی، فرهنگی و اقتصادی باعث شده که افراد به دنبال شرایط اجتماعی انعطافپذیرتری باشند و از طرف دیگر سازمانهای اقتصادی و دولتها نیز توانایی تضمین یک شرایط کاری باثبات را از دست دادهاند، به همین دلیل کارآفرینی اهمیت پیدا کرده است. برای موفقیت کارآفرینی، ویژگیهای شخصیتی فرد کارآفرین بسیار مهم است. در اینجا ویژگیهای شخصیتی نظیر: نیاز به موفقیت، کنترل درونی، تمایل به ریسکپذیری، نیاز به استقلال، نیاز به قدرت، تحمل شرایط مبهم، نیاز به وابستگان و استقامت و پایداری، مطرح است. علاوه بر این، شخص کارآفرین میبایست دارای صلاحیتهای مدیریتی که شامل آگاهی از بازار، خلاقیت و انعطاف است، نیز باشد. در یک کلام شخص کارآفرین میبایست شخصیتی توانمند داشته و در حوزه اقتصادی نیز از یکسری از تواناییهای بنیادی برخوردار باشد تا بتواند یک کسب و کار جدید کند.
زنانی که از مهارتهای اجتماعی لازم در روابط اجتماعی، شبکههای اجتماعی و برخورد با سازمانها و نهادهای عمومی برخوردارند، میتوانند در حوزه کارآفرینی و کسب و کار از سایر زنان موفقتر باشند. بخشی از کسب چنین توانمندیهایی ناشی از شرایط فردی و اجتماعی زنان است و بخشی دیگر، ناشی از مهارتها و حمایتهایی است که جامعه در عرصههای مختلف به زنان عرضه میکند.
چگونه میتوان زنانی توانمند داشت؟
به گزارش آسمونی جامعهای که به دنبال توانمندسازی زنان خویش است، تلاش میکند با حمایت از آنان و ارائه خدمات لازم، زمینه توانمندسازی زنان را فراهم آورد. ساراسون و همکارانش حمایت اجتماعی را در ابعاد پنجگانهای تعریف میکنند که شامل:
- حمایت عاطفی: داشتن مهارتهای لازم در کمک گرفتن از دیگران هنگام برخورد با دشواریها؛
- حمایت شبکه اجتماعی: به معنای دسترسی به عضویت در شبکههای اجتماعی است؛
- حمایت خودارزشمندی: اینکه دیگران در دشواریها یا فشارهای روانی به او بفهمانند فردی ارزشمند است و میتواند با بهکارگیری تواناییهای ویژه خود، بر دشواریها چیره شود؛
- حمایت ابزاری: دسترسی داشتن به منابع مالی و خدماتی در سختیها و دشواریها؛
- حمایت اطلاعاتی: بهدست آوردن اطلاعات مورد نیاز خود برای درک موقعیت (کلدی و سلحشوری، 1391: 12).
این حمایتها میتواند از طریق برگزاری دورههای آموزشی مهارتهای زندگی، بهداشتی، اجتماعی، اقتصادی و مهارتهای مربوط به کارآفرینی به صورت مدام و همیشگی (لازم نیست این دورهها شکل آکادمیک و زمانبر داشته باشند)، ارائه حمایت مالی و تسهیلاتی از زنان بهویژه زنان کارآفرین، ایجاد مراکز مشاوره و ارایه انواع مشاوره بهصورت رایگان در حوزههای فردی، خانوادگی و اقتصادی، زمینهسازی برای شکلگیری و ایجاد مراکز، شبکهها و سازمانهای مردمنهاد با هدف توانمندسازی زنان در راستای اقتصاد مقاومتی، فراهمکردن زمینه برای ایجاد کسب و کارهای خانگی و کارآفرینیهای کوچک و متوسط و... انجام شود. این موارد میتواند گامهای مهمی در جهت توانمندسازی زنان و فراهمکردن بخشی از شرایط اجتماعی مورد نیاز به دستیابی به اقتصاد مقاومتی و توسعه اقتصادی در جامعه باشد.