- آسمونی
- مجله اینترنتی
- سبک زندگی
- جامعه
- مولفه های اعتبار و اعتماد اجتماعی

مولفه های اعتبار و اعتماد اجتماعی
دانشجویان و اساتید علوم اجتماعی با مفاهیمی مانند اعتماد اجتماعی، اعتبار اجتماعی، سرمایه اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، مشارکت و ... آشنایی کامل دارند. آسمونی" href="https://asemooni.com">آسمونی در این بخش به شرح مفاهیم اعتماد اجتماعی و اعتبار اجتماعی می پردازد.
مولفه های اعتبار و اعتماد اجتماعی
اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی چیست؟
مفهوم اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر در حوزههای گوناگون علوم اجتماعی، اقتصاد و اخیرا در علوم سیاسی مطرح شده است. سرمایهاجتماعی عبارت است از ارتباطات و شبکههای اجتماعیای که میتوانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه پدید آورند. در این میان نباید از نقش نهادهای مدنی و دمکراتیک و نیز نقش دولت در گشودن چنین فضاهایی غافل شد. به هر روی، امروز بر جامعهشناسان ثابت شده که یکی از ابعاد مهم هر توسعهای توجه به سرمایههای اجتماعی است. از اینرو سرمایهاجتماعی، یکی از مهمترین شاخصههای رشد و توسعه هر جامعهای به شمار میآید. مطلب حاضر در چند بخش به بحث درباره سرمایه اجتماعی میپردازد.
انسان به طور ذاتی در تعامل با دیگران نیازهای خود را برطرف ساخته و گذران امور میکند. اثرات این کنشهای متقابل در نقش آنها تا حدی است که حذف آن، زندگی را غیر ممکن میسازد. اما در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کنجکاوانه در جوامع به شناسایی این کنشها پرداخته و به مجموع عواملی پی بردهاند که آن را اعتبار اجتماعی یا سرمایهاجتماعی نامیدهاند. مفهوم سرمایهاجتماعی در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل میدهند و آنها را در جهت دستیابی به هدفهای ارزشمند هدایت میکند.
از اینرو شناخت عوامل موثر در تقویت یا تضعیف اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی میتواند در گسترش ابعاد سرمایه اجتماعی کمک کرده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع شود. مفهوم اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی که صبغه جامعهشناسانه دارد، بستر مناسبی برای بهرهوری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد میشود. مدیران و کسانی که بتوانند در سازمان، اعتبار اجتماعی یا سرمایهاجتماعی ایجاد کنند، راه کامیابی شغلی و سازمانی خود را هموار میسازند.
امروزه اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در جوامع ایفا میکند و شبکههای روابط جمعی و گروهی انسجام بخش میان انسانها و سازمانهاست. از اینرو در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایهها اثربخشی خود را از دست میدهند و بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار میشود.
در دیدگاههای سنتی مدیریت توسعه، سرمایههای اقتصادی، فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا میکردند اما در عصر حاضر برای توسعه بیشتر از آنچه به سرمایهاقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمند باشیم به اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی نیازمندیم زیرا بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایهها به طور بهینه انجام نخواهد شد. در جامعهای که فاقد سرمایهاجتماعی کافی است سایر سرمایهها ابتر میمانند و تلف میشوند. از اینرو موضوع سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل اساسی برای نیل به توسعه پایدار محسوب شده و حکومتها و دولتمردانی موفق قلمداد میشوند که بتوانند با اتخاذ سیاستهای لازم و ارائه راهکارهای مناسب در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی بیشتر نائل شوند.
تعریف اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی از نگاه صاحبنظران
اعتبار اجتماعی یا سرمایه اجتماعی واژهای است که در سالهای اخیر وارد حوزه علوم اجتماعی و اقتصادی شده و از این منظر دریچه تازهای را در تحلیل و علتیابی مسائل اجتماعی و اقتصادی گشوده است. در این زمینه مطالعات وسیعی توسط صاحبنظران و دانشمندان این علوم صورت گرفته و نظریهپردازانی همچون:
ـ جین جاکوب(1961)،
ـ لوری(1970)
ـ بن پرات(1980)،
ـ ویلیامسن(1981)،
ـ بیکر(1983)،
ـ جیمز کلمن(1966)،
ـ رابرت پاتنام(1970)،
ـ پیربوردیو(1980)
ـ فرانسین فوکویاما(1990)

اعتماد اجتماعی چیست؟
اعتماد یکی از جنبه های مهم روابط انسانی و زمینه سـاز مـشارکت و همکاری میان اعضای جامعه است. اعتماد مشارکت را در زمینه های مختلـف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سرعت بخشیده و تمایـل افـراد را بـرای همکاری با گروه های مختلف جامعه افزایش می دهد. در هر محیط اجتماعی اعم از یک نهاد کوچک خانواده تا سازمان های بزرگی در حد یک وزارتخانه، همگی نیازمند اعتمادی در میان اعضای آن جامعه است.
اندیشمندان و صاحب نظران علوم اجتمـاعی نیـز بـا توجـه بـه رویکردهـای گونــاگون خــود در حــوزه روانــشناسی، جامعــه شناســی، سیاســت، اقتــصاد، و روانشناسی اجتماعی و غیره تعاریف و تفسیرهای مختلفی از مفهوم اعتماد ارائه داده اند و هرکدام ابعاد جداگانه ای از این موضوع را مورد بررسی قرار داده اند.
در بررسی ادبیات جامعه شناختی اعتماد به سه رهیافت فکری جامع برخورد میکنیم:
1- روانشناسی اجتماعی؛ در این حوزه اعتماد بهعنوان ویژگی فردی مطرح میشود و بر احساسات، عواطف و ارزشهای فردی تاکید میشود و در بررسی اعتماد، تئوری شخصیت و متغیرهای فردی مورد توجه قرار میگیرد.
2- جامعهشناختی؛ در این رهیافت اعتماد را بهعنوان ویژگی روابط اجتماعی یا ویژگی نظام اجتماعی مفهومسازی میکند. اعتماد در این دیدگاه بیشتر بهعنوان یک ویژگی جمعی مورد توجه قرار میگیرد. در این شیوه برای مثال سیستم ها یا نظام های با درجه اعتماد بالا یا پایین ارزیابی می شوند.
3- رهیافت ترکیبی؛ رهیافت سوم در مقابل دو رهیافت دیگر، بر توانایی بالقوه اعتماد اجتماعی در پر کردن شکاف میان سطوح خرد و کلان در نظریه اجتماعی تاکید میکند. این نوع برداشت از اعتماد این توانایی را به ما میدهد، که نشان دهیم چگونه اعتماد در سطح فردی با اعتماد در سطح کلان که انتزاعیتر است رابطه برقرار میکند. مثلا یک تماس مثبت با یک پزشک محلی ممکن است اطمینان ما را نسبت به نظام گستردهتر پزشکی افزایش دهد و برعکس(کافی ،1380).
برای مثال یک محیط اجتماعی مدرسه رفتار یک دانش آموز یا اولیای او را نسبت به مدرسه در نظر بگیرید؛ اگر رفتار این دانش آموز نسبت به آموزگار خود توأم با اعتماد تلقی شود و هیچ عامل دیگری را بر آن در نظر نگیریم، مفهوم اعتماد در رویکرد روانشناسی اجتماعی مورد توجه است. اگر رفتار توأم با اعتماد این دانش آموز را نسبت به آموزگار را ناشی از نظام مدیریتی مدرسه بدانیم، در این صورت با رویکرد جامعه شناختی به آن می پردازیم و چنان چه هر دو عامل را در نظر بگیریم در واقع به رهیافت ترکیبی موضوع اعتماد را بررسی کرده ایم.
از منظر کلاسیکها؛ جامعهشناسان کلاسیک مسأله اعتماد را در رابطه با نظم اجتماعی و از منظر کلان مورد بررسی قرار دادهاند. مهمترین مسأله برای بنیانگذاران جامعهشناسی، اعتماد و همبستگی اجتماعی است، یعنی بدون انسجام و نوعی اعتماد، پایداری نظم اجتماعی غیر ممکن است. همواره مفهوم اعتماد با خود انسجام را تداعی می کند. چرا که عمل اعتماد نسبت به چیزی و کسی باید صورت بپذیرد.
براساس نظریه چلبی، اعتماد ریشه در وابستگی عاطفی دارد. به اعتقاد او هرگاه عواطف مثبت رشد یافته و بتواند در میان افراد انتقال یابند، اعتماد ایجاد و تقویت می گردد. در ارتباط با چگونگی انتقال عواطف او معتقد است که تعاملات اظهاری با روابط گرم در این زمینه نقش حیاتی دارند. تعاملات اظهاری برخلاف تعاملات ابزاری مانند مبادلات اقتصادی حاصل عواطف، دوستی و صمیمیت و اعتماد می باشد. برای مثال در نظر بگیرید که فرزندی به پدر خود اعتماد دارد و در این اعتماد او، حمایت او را دریافت می کند. این رابطه در روابط عاطفی این پدر و پسر ریشه دوانده است.