- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- انیمیشن و کارتون
- نقد و بررسی انیمیشن آرزو
نقد و بررسی انیمیشن آرزو
پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
نازنین نعمتی
انیمیشن آرزو یک هدیه قدردانی و ادای دین به والت دیزنی است. یک هدیه برای 100 ساله شدن شرکت والت دیزنی؛ اما در کل این هدیه، هدیه مناسبی نبود.
انیمیشن آرزو آمیختهای از سایر انیمیشن های والت دیزنی با قصه شاه و پریان محسوب میشود؛ اما انتظارات عمومی را برطرف نکرد. این انیمیشن یک انیمیشن ناامید کننده و فاقد هرگونه پیام مهم بود. قرار بر این بود که انیمیشن صد سالگی والت دیزنی انیمیشنی باشد برای اینکه در حافظه همگان باقی بماند.
انیمیشن آرزو داستان دختری هفده ساله به نام «آشا» است. صدا پیشگی این شخصیت را «آریانا دی بوس» بر عهده داشته است. آشا با مادر و پدربزرگ 100 سالهاش در جزیره «روسس» زندگی میکند .
آشا برای برآورده شدن آرزوی پدربزرگش، در روز تولد او وارد یک ماجراجویی میشود. جزیره روسس؛ جزیرهای که توسط یک جادوگر جوان به نام « مگنیفیکو» با صداپیشگی «کریس پاین» بنا نهاده شده است. شهری شاد و مردمی که بخشی از حافظه خود را از دست داده اما به شدت امیدوارم که به آرزویشان برسند. مگنیفیکو بر این باور است آرزو مهمترین بخش از یک انسان است. او بر این عقیده است که آرزو به انسان احساس سرزندگی میدهد و فرد را به چیزی که دوست دارد مبدل میکند.
مردم سایر شهرهای دیگر به امید تحقق آرزویشان مهاجرت کرده و همه دنیا به این شهر میآیند. یک شهر آرمانی و شاد.
مگنیفیکو در روزی که قرار است آرزوی یک نفر را بر آورده کند به دنبال یک دستیار میگردد. آشا برای آزمون سخت دستیاری به محل کار پادشاه راه مییابد. و در آنجا آرزوهای تمامیمردم را بر سقف گنبدی میبیند. او از مگنیفیکو در خواست میکند دل پدربزرگ صد سالهاش را با تحقق آرزوی او شاد سازد.
بهترین بخش این فیلم پادشاه ماگنیفیکو است که یک جادوگر خوشحال و شرور است اما نمیتواند در کنار جادوگرهای شرور دیگر والت دیزنی مانند اورسلا ( فیلم پری دریایی) ، اسکار ( فیلم شیرشاه ) و یا شخصیت ( فیلم علاء الدین ) گذاشته شود به دلیل اینکه پادشاه ماگنیفیکو انگیزه محکمی نداشت .
در فیلم انگیزه پادشاه این است که آرزو مردم را بر آورده نمیکند زیرا ممکن است خطرناک باشد و صلح را در جزیره روسس تهدید کند اما در ادامه فیلم او فقط میخواهد از قدرت خود خوب محافظت کند و در نیمه دوم فیلم او توسط یک کتاب شیطانی جادویی که دارد ، تسخیر میشود بنابراین یک پادشاه شیطانی و دیوانه بدون دلیل خاص ( مثل مالیفیست در فیلم زیبای خفته ) فقط یک شرور شیطانی سرگرم کننده است که شخصیت عمیقی ندارد.
سایر شرور های دیگر والت دیزنی مانند اورسلا و…اهداف عمیق داشتند و در اول فیلم آنها فاقد قدرت بودند و همین باعث شد که تماشاچی علاقه به ادامه فیلم داشته باشد اما مگنیفیکو پادشاهی است که از اول فیلم قدرت داشت .
آشا قهرمان داستان است اما مانند بقیه پرنسس ها و شخصیت های والت دیزنی بانوی پیشرو و شایان ستایش نیست .
آشا شخصیتهای متفاوتی از هر یک از پرنسسهای والت دیزنی مانند راپونزل ( فیلم گیسوکمند)، آنا ( فیلم فروزن) ، میرابل ( فیلم افسون ) و موانا است و آشا فقط شبیه یک تقلیدگر توخالی از این چهار نفر است .
آشا در نیم اول فیلم شوخیهای کودکانه زیادی دارد ( سکانس آشپزخونه قصر : صورتم من آویزونه ؟ احساس میکنم صورتم آویزان است ) اما تقریبا در نیمه دوم ناپدید میشود و هیچ وقت آشا آرزو خود را نگفت .
آشا و پادشاه ماگنیفیکو تنها شخصیتهای فیلم هستند که فراموش نشدنی نیستند؛ اما گروه دوستان آشا که آنها بر اساس هفت کوتوله سفید برفی ساخته شدهاند هیچ یک شخصیت خاصی ندارند جز پسر قد کوتاه که در فیلم به نام گابو بود .
سوال بزرگی که در فیلم در ذهن مخاطب اینجا میشود این است که چگونه پادشاه ماگنیفیکو متوجه نشد که آشا ستاره آرزوها را بیدار کرده است در زمانی که خود پادشاه واضح به آشا توضیح داد که خواستههای مردم را برآورده نمیکند و آشا از او ناامید شد ؟
ملکه ، مادر ، پدربزرگ و مردم شهر هم نیز فراموش شدنی و خاطر انگیز نبودند؛ اما در فیلم دیو و دلبر تعداد زیادی مردم شهر بی اهمیت بودند اما نقش خاطرانگیزی نسبت به شخصیتهای اصلی داشتند مانند صاحب کتاب فروشی یا مادری که بچههایش بغلش بودند و شش تخم مرغ میخواست .
شخصیت «ستاره آرزوها» شخصیتی با مزه داشت اما قدرتش در فیلم دست کم گرفته شده بود . قدرت ستاره در فیلم فقط حرف زدن و رشد دادن حیوانات و گیاهان بود .
با صدا پیشگی «آلن تودیک» که در فیلم به نام« ولنتینو» بود هم شخصیتی اضافی و اصلا مرتبط به فیلم نبود فقط یک حیوان سخنگو .
بزرگترین عنصر ناامید کننده این فیلم موسیقی متن بود که کاربران بدترین موسیقی متن دیزنی تا الان مینامند.
والت دیزنی تقریبا تمام آهنگ هایش تم موزیکال دارد و در تمام انیمیشن و فیلم هایش از خوانندگان یا موسیقیدانهای معروف جهان استفاده میکند مانند موسیقی متن رها کند در فیلم فروزن یا زوتوپیا شکیرا
اما در فیلم آرزو از موسیقیدانهای کم تجربه استفاده کردند و تم تکراری در کل موسیقی فیلم قابل توجه است.
آهنگ ها بسیار سخت تلاش میکند تا اشعار پیچ و تاب دهد و قافیههای تکراری و بدون معنا داشته باشد.
آرزو اولین فیلم قرن والت دیزنی است که یک فیلم خانوادگی نیست و در عوض یک فیلم کودکانه با موزیکال بد است که فاقد هر گونه موضوع و یا پیام مهمی برخلاف سایر فیلم و انیمیشنهای دیزنی است و همین دلیل باعث میشود این فیلم در خاطرات مخاطب جا نگیرد .
والت دیزنی وقت آن رسیده است که شخصیت جدیدی بسازد.