زمان مطالعه: 1 دقیقه
داستان خانه بی‌سقف ملانصرالدین

داستان خانه بی‌سقف ملانصرالدین

داستان خانه بی‌سقف ملانصرالدین یکی از داستان‌های جالب ملانصرالدین است که گاهی در کوچه و بازار شاید شنیده شود.

داستان کوتاه خانه بی‌سقف ملانصرالدین یکی از داستان‌های جناب ملانصرالدین است. ملا نصرالدین به خاطر شخصیت منتقدی که دارد بسیار معروف بوده است. یکی از داستان‌های انتقادی او داستان خانه بی‌سقف است که در ادامه‌ی این پست آسمونی می‌خوانید.

داستان کوتاه خانه بی‌سقف

روزی حاکم انگشتر بدون نگينی به ملا هديه داد. ملانصرالدين انگشتر را به دست کرد و از خدا خواست که به جای محبتی که حاکم در حق او کرده است خداوند يک خانه بی سقف در بهشت به او عطا کند.

-حاکم پرسيد: چرا بی سقف؟

-ملانصرالدين گفت: قربانتان بروم! شما به دل نگيريد، ان شاالله وقتی نگين انگشتری رسيد سقف خانه هم ساخته می‌شود.

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «داستان خانه بی‌سقف ملانصرالدین» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید

دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.