- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- داستان و حکایت
- داستان خانه بیسقف ملانصرالدین

داستان خانه بیسقف ملانصرالدین
داستان کوتاه خانه بیسقف ملانصرالدین یکی از داستانهای جناب ملانصرالدین است. ملا نصرالدین به خاطر شخصیت منتقدی که دارد بسیار معروف بوده است. یکی از داستانهای انتقادی او داستان خانه بیسقف است که در ادامهی این پست آسمونی میخوانید.
داستان کوتاه خانه بیسقف
روزی حاکم انگشتر بدون نگينی به ملا هديه داد. ملانصرالدين انگشتر را به دست کرد و از خدا خواست که به جای محبتی که حاکم در حق او کرده است خداوند يک خانه بی سقف در بهشت به او عطا کند.
-حاکم پرسيد: چرا بی سقف؟
-ملانصرالدين گفت: قربانتان بروم! شما به دل نگيريد، ان شاالله وقتی نگين انگشتری رسيد سقف خانه هم ساخته میشود.