واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و آخر و عاقبت آن
- - واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و نفرین در لغت
- - نفرین در قرآن
- - واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و نفرین در روایات
- - تحلیل و بررسی مسئله نفرین و واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد
- - واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و نفرین از نگاه اخلاق و عرفان
- - آثار دنیوی و اخری نفرین کردن و واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد
واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، چنان که در آیات و روایات آمده است: "بریده باد هر دو دست ابو لهب"؛ "از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود". و... . آسمونی در این بخش مطالب جالبی و خواندنی در مورد واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و نفرین برای شما عزیزان تهیه کرده است که دعوت می کنیم تا پایان همراهمان باشید.
واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و نفرین در لغت
نفرین به معنای دعای بد برای مرگ، ناکامی و بدبختی کسی یا چیزی است. به معنای لعن، لعنت، ذم، تقبیح و نکوهش نیز آمده است. بنابراین پیش ارباب لغت، نفرین نوعی دعا است که به ضرر شخص دعا شونده باشد؛ به عبارت دیگر، دعا بر دو نوع است؛ مثبت که همان دعای معروف و شناخته شده است، و دعای منفی و بر ضد که نفرین باشد.
نفرین در قرآن
نفرین نیز مانند دعا در آموزه ها و منابع دینی ما به رسمیت شناخته شده است. در قرآن کریم این موضوع در سوره مسد مطرح شده است. آن جا که خداوند ابو لهب (عموی پیامبر) را به دلیل اذیت و آزار پیامبر اسلام (ص) نفرین می کند: "تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَب"؛ بریده باد هر دو دست ابو لهب (و مرگ بر او باد). "التبّ الهلاک، و تبّت الأولی دعاء علیه بالهلاک و الخسران"؛ تب به معنای مرگ و نابودی است، و تب اول در ابتدای آیه دعا بر ضد ابو لهب، به هلاکت و زیان است؛ یعنی در واقع همان نفرین است.
واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و نفرین در روایات
در اخبار و احادیث وارده از معصومان (ع) به نفرین مظلوم، توجه ویژه شده است که در این فرصت به چند نمونه اشاره می شود:
- امام صادق (ع) می فرماید: "اتَّقُوا دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ فَإِنَّ دَعْوَةَ الْمَظْلُومِ تَصْعَدُ إِلَی السَّمَاء"؛ از نفرین مظلوم بترسید که نفرین مظلوم به آسمان می رود.
- آن حضرت در روایت دیگر فرمود: "اتقوا دعوة المظلوم فإنّه یَسأل الله حقّه و الله سبحانه أکَرم من أن یسئل حقّاً إلّا أجاب"؛ بترسید از نفرین مظلوم، همانا او حقّ خود را از خدا می خواهد و خداوند سبحان گرامیتر از این است که حقی خواسته شود، مگر این که آن را اجابت کند.
- همچنین امام باقر (ع) نیز فرمود: چون مرگ پدرم فرا رسید، مرا به سینه خود چسباند و فرمود: پسر جان به تو سفارش می کنم چیزی را که پدرم هنگام مرگش به من وصیت نمود، و گفت پدرش به او سفارش نمود، دوری کن از ظلم به کسی که یاوری غیر از خدا ندارد.
- قَالَ علی (ع): "یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَی الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَی الْمَظْلُومِ"؛ امام علی (ع) می فرماید: روز گرفتن حق ستم دیده از ستمگر، به مراتب سخت تر از روز ستمگر بر ستم دیده است.
تحلیل و بررسی مسئله نفرین و واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد
با توجه به آیات و روایات مطرح شده، اصل نفرین در آموزه های دینی ما مسئله ای شناخته شده است، منتها همان گونه که دعا برای استجابت، نیازمند شرایط است، و هر دعایی از هر فردی قرین اجابت نیست، نفرین نیز این گونه است؛ یعنی اگر شخصی به مجرد این که از طرف کسی مورد اذیت و آزار قرار گرفت، یا دلش شکسته شد و نفرین کرد، لاجرم باید نفرینش اجابت شود، قطعاً این گونه نیست! قرآن کریم در این باره می فرماید:
و اگر تعجیل کند خدا از برای مردم در مستجاب کردن دعاهای شر ایشان و نفرین کردنشان در حق یکدیگر، مثل تعجیل کردن در استجابت دعای خیر ایشان،- و چنانچه خداوند دعاهای خیر مردم را به زودی مستجاب میکند، اگر نفرینهای ایشان را هم که در حق یکدیگر میکنند به زودی مستجاب مینمود- حکم شده بود بر ایشان به مردن و هلاک شدن، پس وامیگذاریم آن کسانی را که امید ندارند به رسیدن ثواب ما در سرکشی خودشان سرگردان بمانند.
البته، همان گونه که می دانیم، ظلم به دیگران از جمله حقوق الناس است که خداوند بخشش یا احقاقش را به خود مردم سپرده است. اگر انسانی که مورد ظلم قرار گرفته از حق خود بگذرد، خداوند نیز می گذرد، اما اگر مظلوم از ظلمی که بر او رفته عفو نکند، بی گمان خداوند در پی احقاق آن است: "وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصار"ُ؛ گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام میدهند، غافل است! (نه، بلکه کیفر) آنها را برای روزی تأخیر انداخته است که چشمها در آن (به خاطر ترس و وحشت) از حرکت باز میایستد.
واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد و نفرین از نگاه اخلاق و عرفان
گفتنی است که برخی از بزرگان و عالمان اخلاق، هنگامی که از این زوایه به مسئله نگاه می کنند، نفرین در حق مسلمان را توصیه نمی کنند: "و مخفی نماند که دعای بد و نفرین به مسلمانان کردن نیز مانند لعن کردن مذموم است، حتی بر ظلمه، مگر در صورتی که از شر و ضرر او آدمی مضطر و ناچار گردد. نقل شده است:
یک فرد گاهی مورد ستم قرار می گیرد، اما در نفرین بر ظالم تا حدی زیاده روی می کند که پروردگار خود او را نیز از ستمکاران به شمار می آورد
لذا در این گونه موارد که ظلم و جفایی از شخص مسلمانی در حق مسلمان دیگر شده، اگرچه بخشش و نفرین و انتقام حق مظلوم است، اما تا جایی که امکان دارد، باید این گونه افراد را بخشید و کارها را به خداوند محول نمود، تا خداوند نیز از گناهان ما درگذرد. که خداوند خود وعده داده است که از حق مظلوم دفاع خواهد کرد، و اگر در این دنیا چنین امری بنابر مصالحی که ما به آنها آگاه نیستیم محقق نشد، در سرای دیگر شدنی است.
آثار دنیوی و اخری نفرین کردن و واگذار کردن به خدا و حلال نکردن افراد
آثار دنیوی و اخروی نفرین نفرین و دعای بد در حق دیگران، تأثیرات شگرفی به جا می گذارد و این گونه نیست که آن را صرفا یک لقلقه زبان بدانیم. سرگردانی انسان ها نیز از آثار نفرین است. اگر انسان کاری کند که نفرین حقی او را بگیرد، ممکن است در زندگی گرفتار سرگردانی شود، چنان که دعای بد و نفرین حضرت موسی(ع) موجب سرگردانی یهودیان به مدت چهل سال شد به سخن دیگر، نفرین تنها یک واکنش بی تأثیر و حرف مفت نیست، بلکه واکنشی است با آثار و تبعات سخت و شدید که شخص باید مواظب باشد گرفتار آن نشود.
خداوند در آیات 88 تا 90 سوره یونس و نیز 71 تا 72 سوره دخان، تباهی اموال و بهره نبردن از آنها را از پیامدهای نفرین می شمارد و در این آیات گزارش می کند که چگونه نفرین حضرت موسی(ع) موجب شد تا فرعون و فرعونیان نتوانند از همه نعمت ها و مواهبی که در اختیار داشتند بهره ببرند و خود و اموالشان تباه شود. قساوت قلب و سنگدلی نیز از آثار و پیامدهای نفرین است. (یونس، آیات 88 تا 09) همچنین هلاکت و نیستی (مومنون، آیات 32 تا 72 و قمر، آیات 9 تا 61) از دیگر آثار نفرین حق و اهل حق است.
نفرین نمیکنم فقط میگم خدایا شوهرم حقم وناحق کرد تحقیرم کرد دلم شکست اشک چشام درآورد رهام کرد رفت من تو سختی ها قرارداد فقط واگذارش کردم به خودت ونمیبخشمش ????????
فقط میگم خدایا نفرین نمیکنم شوهرم که حقم و ناحق کرد تحقیرم کرد دلم وبدجوری شکوند اشک چشام درآورد من وتو شرایط سختی رهام کرد بی دلیل رفت ..فقط واگذارش میکنم به خودت و آقام ابوالفضل العباس وبس وهیچ وقت نمیبخشمش ????????
شوهرم الان مدت یکسال و هفت ماه میشه که ازدواج کردیم ..اما تو این مدت ۷ماه یه بار به خاطره ترک اعتیاد تحویل دادن فشا فویه ۷ماه موند بعد۷ماه فرصت دوباره بهش دادم اما بعد ۲ماه یه دفعه بی دلیل گذاشت رفت بس حتی نباید بگیم واگذارت میکنم به خدا
من دلشکسته از شوهرم انقددر ک اذیتم میکنه و بداخلاقه و بهم زور میگه.بخدا ک شرایط طلاقو ندارم چون بچمو ازم میگیره.هلاک بچمم فقط فقط از خدا میخوام ی کاری کنه سرش ب سنگ بخوره انقد عذابم نده.مرگش آرزومه
خواهروشوهرخواهربدی دارم که بدترینها رادرحقم انجام دادند.هروقت به خواهرم میگفتم چطوروجدانت قبول میکنه اینقدربی خودی ماروحرف میگه سرت روپایین میندازی وخواهرم میگفت اگرکاراش بدبود خدانشونش میداد.یک روزخیلی دلم شکست ازدست خواهرم وهمدستی با شوهرش.گفتم الهی سرطان بگیری وبه ماه نکشیدو
سلام،من هم دلم شکسته از دست شریک وهمکارم وپسرش ، واگذار میکنم و پناه می برم به خدا و چهارده معصوم و مادرم فاطمه زهرا(س)و حضرت ام البنین وحضرت ابالفضل (ع) و جد سیدگنجی چون من ضعیف هستم و جزء خدا کسی را ندارم.یارب در خانه ی تو آمدم جواب می خواهم.
خالم ویکی ازعمه هام واسه ماسحرسنگینی زده...یعنی معلوم شدکه کاراوناست هرکارمیکنم ببخشم نمیتونم...چون واقعاروزندگیمون جسم وروحمون اثربدگذاشتِ این سحر....یه جوری شده که مادروپدرشون که فوت شدن نفرین میکنم.....بابانکنیدظلم نکنیدآه کسیودرنیاردمنوخانوادم سالیان سالِ دردای زیادی تحمل کرد
کاش همه از نفرین میترسیدن و انقدر بدی و ظلم نسبت به هم نداشتن.ما هم دوتا همسایه ظالم داریم خیلی ازارمون میدن ما هیچ کاری از دستمون برنمیاد همینجا به خدا واگزارشون میکنم خدا سزاشون رو بده چون واقعا کسی رو جز خدا نداریم پدر مادرم سنشون زیاده منم یه دختر تنها هستم.خدا همسایه بدو ل ...
سلام،یه خاله دارم که دخترهای خیلی حسودی داره و مرتب توی کار جادو و دعا هستند ،اونقدر که برای پیشرفت نردن دیگران دعا میگیرن و حتی حاضرن آدم رو زمین بزنن که تو اوج پیشرفت سقوط کنه و پسرفت کنه،آیا واگذار کردن این خانواده جز به خدا ،چاره دیگه ای هست؟؟مخصوصا دخترهاش که شوهراشون عین مو ...
خیلی خوب بود فیض بردم