کیانوش عیاری از فیلمسازان مهم و دارای سبک است.
شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲
حسام فروزان
سرفصل های این مطلب:
روز باشکوه اولین تجربه عیاری در سینمای بدنه یا به اصطلاح گیشه است. فیلمی کمدی با اشارات سیاسی که داستانش در سالهای قبل از انقلاب می گذرد: قرار است مقامات مهم حکومتی به شهر کوچکی بیایند و حالا مسئولان شهری می خواهند از محبوبیت یک قهرمان ورزشی سوءاستفاده کنند تا خودی نشان دهند. علیرضا خمسه که آن سالها کمدین مشهوری بود نقش اصلی فیلم را ایفا می کند در کنار طیف متنوعی از بازیگران شاخص سینما مانند علی نصیریان، جمشید هاشم پور، گوهر خیراندیش و ایرج طهماسب. روز باشکوه یکی از فیلمهای پر بازیگر عیاری است که در گیشه هم به موفقیت می رسد و به یکی از پرفروشترین فیلمهای سال 1367 تبیدل می شود. تجربه تازه ای از فیلمسازی برای مخاطبان عام برای عیاری رقم می خورد.
شکی نیست فیلمساز رئالیستی که دغدغه های اجتماعی دارد و خودش هم از جنوب آمده است به جنگ و پیامدهای آن می پردازد. آبادانی ها که به یکی از فیلمهای پرحاشیه کارنامه عیاری تبدیل شد داستان یک مهاجر جنوبی در تهران است که ماشینش به سرقت می رود و گرفتار آوارگی و بدبختی می شود. فیلم روایت تلخی دارد و فیلمبرداری سیاه و سفید آن بر زهر واقعیت آن می افزاید و آدم را یاد فیلم «دزد دوچرخه» دسیکا می اندازد. نگاه تلخ عیاری به جنگ و تاثیرات آن بر زندگی افراد جامعه باعث شد فیلم برچسب «ضد جنگ» بخورد و توقیف شود. تازه عنوان فیلم در ابتدا «تهران مخوف» بوده و عیاری احتیاط کرده نام فیلم را عوض کرد. جالب اینجاست آبادانی ها هم برای جشنواره فیلم کن همان سال انتخاب شد، اما به دستور مسئولان سینمایی وقت از جشنواره بیرون کشیده شد.
نخستین فیلم سینمای ایران که بطور مستقیم به سوژه اهدای عضو می پردازد. هرچند عیاری در مصاحبه هایش می گوید هیچ رسالت اجتماعی برای خود قائل نیست، اما کارنامه فیلمسازیش خلاف این گفته را نشان می دهد. اتفاقاً او گویی هنر را واجد رسالت واکنش نشان دادن نسبت به واقعیت می داند. «بودن یا نبودن »داستان دکتر ارمنی بنام آنیک است که نیاز به پیوند قلب دارد و چشم انتظار تصمیم گیری خانواده مسلمانی است که جوانشان دچار مرگ مغزی شده است. عسل بدیعی در یک نقش آفرینی مثال زدنی به شمایل فیلم تبدیل می شود و نفس نفس زدنهایش در آن پله های محلات پایین شهر در یاد تماشاگر می ماند. فیلم روایتی انسانی دارد که شعر سعدی در باب بنی آدم را به ذهن می آورد. با اینکه انتظار می رفت از چنین فیلم انسانی حمایت شود اما فیلم بخاطر برخی سوءتفاهم ها تنها یک هفته در سینما آزادی نمایش داشت. اما در عوض فیلم در عرصه جهانی حضور موفقی در جشنواره ها را از سر گذراند.
عیاری در ادامه مسیر خود در سینمای رئالیستی به سراغ یکی از ملتهبترین سوژه ها می رود: موضوع قتل های خانوادگی و ناموسی در ایران. یک ماجرای واقعی و قتل دختری در اهواز به دست پدر و برادرهایش ایده اولیه را به عیاری می دهد. فیلم با یک سکانس شروع تکان دهنده در جشنواره نمایش داده می شود و از همانجا حرف و حدیث راجع به توقیفش شروع می شود. خانه پدری داستان چند نسل از یک خانواده سنتی است که دخترشان را به خاطر ترس از بی آبروئی کشته اند و در زیرزمین خانه پدری دفن کرده اند. مهران رجبی، مهدی هاشمی و ناصر هاشمی و شهاب حسینی و مینا ساداتی از بازیگران فیلم هستند. خانه پدری تدوام پدرسالاری و خشونت خانگی در تاریخ معاصر ایران را بازنمایی می کند. اگرچه فیلم خانه پدری توقیف اما نسخه قاچاق و غیرقانونی آن پخش شد و طیف گسترده ای از مخاطبان آنرا دیدند. خانه پدری به تجربه ای تلخ برای عیاری تبدیل شد و باعث شد تا چند سال به سراغ فیلمسازی نرود.
دیدگاه کاربران (0 نظر)