- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- شعر و ترانه
- کاش چون پائیز بودم (فروغ فرخزاد)

کاش چون پائیز بودم (فروغ فرخزاد)

حتما شما هم تا به حال شعر کاش چون پائیز بودم را شنیده اید. این شعر زیبا را فروغ فرخزاد سروده است. آسمونی در این بخش متن شعر کاش چون پائیز بودم فروغ فرخزاد را برای شما عزیزان منتشر می کند. دعوت می کنیم تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید.
شعر کاش چون پائیز بودم از فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد
کاش چون پائیز بودم … کاش چون پائیز بودم
کاش چون پائیز خاموش و ملال انگیز بودم
برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشگ هایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه … چه زیبا بود اگر پائیز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند … شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من …
همچو آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دل های خسته
پیش رویم:
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر:
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام:
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پائیز بودم … کاش چون پائیز بودم