شعر گنجشکک اشی مشی + داستان
گنجشکک اشی مشی نام مثلی ایرانی (احتمالاً با ریشه کازرونی) است که ابتدا پری زنگنه و بعد فرهاد مهراد ترانهای بر اساس آن خواندهاند. آهنگ این کار از اسفندیار منفردزاده بود. این ترانه در فیلم گوزن ها اجرا شده است. روایت کازرونی این مثل که ساخته شاعر و نویسنده کازرونی حسن حاتمی است. برای چاپ به احمد شاملو سپرده می شود که با گویش تهرانی توسط احمد شاملو در سال 1340 منتشر شده است که در آسمونی می خوانید.
گنجشگک اشی مشی لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی، برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
خیس میشی، گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی کی میکشه قصاب باشی
کی میپزه آشپزباشی کی میخوره حاکم باشی
گنجشگک اشی مشی، لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی، برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
خیس میشی، گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی کی میکشه قصاب باشی
کی میپزه آشپزباشی کی میخوره حاکم باشی
گنجشگک اشی مشی
روایت کازرونی از گنجشکک اشی مشی
گنجشککی سکه پولی پیدا میکند و پس از آنکه با جستجوی بسیار صاحب آن را نمییابد با آن ماست میخرد و با پیرزنی که نان میپزد شریک میشود. پیرزن به او نارو میزند و گنجشکک نان پیرزن را میبرد. با چوپانی شریک میشود و چوپان نیز به او نارو میزند. گنجشکک بره چوپان را به تلافی میدزدد. با تازه دامادی شریک میشود و باز هم نارو میخورد. گنجشکک عروس وی را می رباید و به لوطیان میدهد و در عوض تمبکی از آنان میگیرد.
گنجشکک با تمبک خویش به قصر پادشاه رفته و شکایت به او می برد. پادشاه به فراشان دستور میدهد تا او را با تیر بزنند. تیرها به وی اصابت نمیکنند ولی او از ترس بیهوش شده و شاه او را میخورد. گنجشکک که در زندان نمور و تاریک شکم پادشاه به هوش میآید، موفق میشود از آنجا فرار کرده و آبروی پادشاه را نیز نزد همه ببرد و تنبک خود را باز پس گیرد. تمبک را به نزد لوطیان برده و عروس را بازپس میستاند و با او زندگی میکند. بخشی از داستان از زبان نگهبانان پادشاه چنین است:
«گنجشکک اشیمشی، لب بوم ما مشین، بارون میاد خیس میشی، برف میاد گولّه میشی میافتی تو حوض نقاشی، میگیرتت فراش باشی، میکشتت قصاب باشی، میپزتت آشپزباشی، میخورتت حاکمباشی.»
روایت امروزین گنجشکک اشی مشی
گنجشکک اشی مشی از تاج شاه یاقوتی میدزدد تا به بچههایش بدهد تا با آن بازی کنند. اما در میان راه آن را به پیرزنی میبخشد تا به زندگیاش سر و سامان بدهد. پس از آن گنجشکک به دزدی رابین هود وار جواهرات شاه و بخشش این جواهرات به مردم ادامه میدهد. او برای اینکه شناخته نشود هر بار خود را در حوض نقاشی به رنگی دیگر در میآورد.
نقد
به گفته حسن حاتمی، اشی مشی در گویش کارزونی مخفف با «شاه منشین» و به مفهوم کسی است که با شاه نمینشیند و از حاکم و شاه و حکومت جانبداری نمیکند و طبع بالا و عزت نفس دارد.
به گفته حامد هاتف داستان بار سیاسی و اعتراضی داشته و فرهاد مهراد نیز با جایگزین کردن کلمه «حاکم» به جای «حکیم» بر این بار سیاسی و اعتراضی افزوده است. انتخاب یک پرنده آزاد به عنوان شخصیت اصلی داستان، رنگ به رنگ شدن و تغییر چهره او، تقابل رنگهایی که گنجشکک خود را به آن میآمیزد (وجه مثبت رنگها) با رنگهای گوناگون جواهرات پادشاه (وجه منفی رنگها)، همگی از نکات برجسته داستان هستند.
لطف شما کم نشه مناسب نبوده در جایگاه آیتم های خود قرار بدید , گفته بودم ارسال مطلب نخواهد بود کاری که شما با آفتاب داشتید بر من مشخص و امروز نیز گفتم اینکه از یک یا چند نخبه تاریخ نویستده یا شعر و .... قرار دادن مناسب من یکی نیست . اگر تمایل به ورودم نیز ندارید لازم نیست اول خ ...
خطا گرفتید باشه زمین فوتباله ؟ یکی طلب من خرامان آیی چو کبک دری , تا بر دل خسته ام پا نهی , مست باده خدا, ز چه گریزی؟ کمی بنشین در خلوتم به دلجویی, جو کبک دری در آ تا بر دل خسته ام پا نهی
اینم بسیار بسیار جالب است ,حظ کردم پس به ترکی : کیف اله به حرفای شب در سکوت و تنهایی کوش بدیم چه تماشاگاهی , با یگانه یار نشستن و گفتگوهایی , همه زیبایی , تبسم هایش پنهان و نمی بینی , دمادم با من و تست نمی یابی , شنود هر چه بر زبان آری, دیدن یار خواهی ؟ زمانی , به خو ...
شعرگونه ....(آخه اینم جالبه ) حرفای دل یه عاشقه یا دیوونه شاید همش حرفای خودشه , بستن به نخ خیال کلمات وارونه ؛ از ته دل ویرونه سر میزنه, شاعرای بی نام و نشون یا دیوونه فراوونه , اما بهتر از هر عاقلی میدونه , مثه بهلول شاید می مونه ,به شاعرای با وزن و قافیه بر نخوره , یه ...
ولا خوبه رو پفک نوشته شده
با سلام . اینم جالبه . گنجشکک اشی مشی آی کوچولو ازم دلخور نشی , رفتی تا بشی قصه یا ترانه ای موندنی , گم و گور نشی , لب حوض اصن نری , خسته میشی , میگیرنت به بازی , تو اشکای این و اونم نری , بارونی میشی, پر بگیر و برو جائی دیگه تا دستی نچینه بال و پرت اشی مشی , تا نسوزی تو آ ...
این مطلب مطمئنا" در جایگاهی که قرار داده اید زحمتش با شما میباشد. یک نکته ما جواب میدم اما پاسخ ها چرا نیست یا اظهار نظر دیگر عزیزان ؟!!!!!! سئوال از عزرائیل چه وقت خندیدی , گریه کردی یا ترسیدی؟ - آدمی که به کفاشش گفت : برام کفشی درست کن تا یکسال بپوشومش , همون لحظه ج ...
اصلاح دوباره (آدم پشیمون میشه ....) تو باشی , بهار میشه مهمون ناخوونده اون , نباشی , تو خونه اش خزون و زمستون ......
سلام از گلچین شده های من فرهاد زنده یاد میباشد و این ترانه همیشه ماندنی است . در اینجا شعرگونه ای قرار میدم. نازنین یکی هست دوست داره , قدم رنجه کن و ببین عطر تنت همه جا پیچیده , گلا از خواب ناز بیدار شدن , بهونه تو رو دارن, با آفتاب نگاهت سری به شباش بزن , ماهو صدا کن , آسمون ...