- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- شعر و ترانه
- بیتوته ی کوتاهیست جهان در فاصله ی گناه و دوزخ

بیتوته ی کوتاهیست جهان در فاصله ی گناه و دوزخ
بیتوته ی کوتاهیست جهان
در فاصله ی گناه و دوزخ
خورشید همچون دشنامی بر می آید
و روز شرم ساری جبران ناپذیری ست
آه...
پیش از آن که در اشک غرقه شوم
چیزی بگو،
درخت، جهل معصیت بار نیاکان است
و نسیم، وسوسه یی ست نا به کار
مهتاب پاییزی، کفری ست که جهان را می آلاید
چیزی بگو
هر دریچه ی نغز، بر چشم انداز عقوبتی می گشاید
عشق، رطوبت چندش انگیز پلشتی ست
و آسمان، سر پناهی، تا به خاک بنشینی و بر سرنوشت خویش گریه ساز کنی
آه...
پیش از آن که در اشک غرقه شوم چیزی بگوی،
هر چه باشد چشمه ها، از تابوت می جوشند
و سوگواران ژولیده آبروی جهان اند
عصمت به آینه مفروش که فاجران نیازمندتر آنند
خاموش منشین
خدا را پیش از آنکه در اشک غرقه شوم، از عشق چیزی بگو
احمد شاملو