نقد روانشناختی سریال زاده شده با گرگها با نگاهی به شخصیت مادر

سريال زاده شده (بزرگ شده) با گرگ ها يك مجموعه علمى تخيلى است و به موضوع تقابل خير و شر مى پردازد . اولين انتشار ان در سال ٢٠ ٢٠ بوده است.

شنبه 30 بهمن 1400

مرجان دلپسند

کهن الگوی مادر مشتق شده از آنیما و آنیموس می باشد. مفهوم مادر از پیش موجودی توامان با احساسات متفاوت بوده است. به عبارتی دیگر مادر بیانگر موجودی است که توانمندی باروری دارد.اما گهگاهی مى تواند برای نجات فرزندش تبدیل به موجودی خطرناک و با توانایی های ماورای یک انسان معمولی شود. مادر موجودی است که سرشار از توجه و عشق به فرزندان وخانواده اش است. کهن الگوی مادر می تواند نمادهای دیگری از جمله درختان، باغ، مزرعه، زمین، دریا و حتی بهشت نیز باشد. اما گاها در یک فیلم یا سریال می بینیم که به شخصیت مادر با ایده ای خلاقانه تر پرداخته شده است.

همانطور که در سریال "زاده شده با گرگها" به کارگردانی "لوک اسکات"، "ریدلی اسکات" و "جنیفر هاوز" محصول کشور آمریکا در ژانر علمی و تخیلی به آن پرداخته شده است. سریالی که با مفاهیم و مسائل مربوط به خیر و شر، تضاد وتقابل ساخته شده است. در دو قسمت ابتدایی این سریال می بینیم که زمین دیگر جایگاهی غیر قابل سکونت برای انسان کنونی نیست و برعکس به جایگاهی مختص حیوانات تبدیل شده است. دو شخصیت اصلی این سریال دو ربات انسان نما هستند که تا با پرورش انسان ها در سیاره ای"کپلر 22" مانع انقراض آنها شوند.

بازیگر نقش مادر "آماندا کالین" و بازیگر نقش پدر"ابوبکر سلیم" می باشند که در یک ماموریت از پیش تعیین شده سعی دارند با به دنیا آوردن انسان به سبکی متفاوت از انسان معمولی، با روش فعال نمودن بند ناف، و پرورش آنها از انقراض نسل آنها جلوگیری کنند. سکانس های ابتدایی این سریال سیاره "کپلر 22"را سرزمینی فاقد موجودات زنده و دیگر حیوانات نشان می دهد و روایتگر حوادث روی داده برای دوازده فرزند می باشد. شخصیت مادر در این سریال با وجود تفاوتش با انسان های عادی و ربات بودنش دارای احساسات مادرانه ای است که در نوع خود منحصر به فرد است. از یک سو با جانفشانی هایش همچنان نگران فرزندانش می باشد و حتی طاقت دیدن بیماری های آنها را نیز ندارد.

ازسوی دیگر مادری که قدرت قلع و قمع کردن فرستادگان میترائیسم را با چشمانش دارد. در سکانس هایی از دو قسمت اول این سریال شاهد این رویدادها هستیم. در یک سکانس ازفیلم می بینیم که شخصیت مادر درلحظه بلعیده شدن دخترش «تلی» و افتادنش در آن چاه مخوف چنان فریادی همانند (زوزه گرگ) می کشد که نشان از درد و رنج درونی او دارد. یا درسکانسی دیگر از سریال که سفینه میترائیسم ها در سیاره می نشیند و قصد ربودن «کمپیون» پسر خانواده را دارد. همچنین در سکانسی از فیلم قدرت ماورایی شخصیت مادر به تنها فرزند خانواده "کمپیون" محرز می شود. قدرتی که باعث می شود تا کمپیون فکر کند که علت مرگ خواهران و برادران وی قدرت ماورایی مادر و بازسازی دوباره قدرت بدنی وی بوده است.

اعتقادات عجیبی که شخصیت مادر در این فیلم دارد و آن را در جلساتی که به صورت آموزشی به فرزندانش آموزش می دهد، نیز جز دیالوگ هایی دانست که به لحاظ محتوایی بار معنایی خاصی دارند. جملاتی که شخصیت مادر برای "کمپیون" و دیگر فرزندانش بیان می کند به نوعی تضاد این خانواده با مهر پرستان و عقاید و افکار آنها رانشان می دهد. از دیگر توانایی های شخصیت مادر در این سریال می توان به قدرت شبیه سازی اش درفضای مجازی و نامیرا بودن و عدم دارا بودن غرایزی ازجمله تشنگی و گرسنگی نیز اشاره کرد. اما به لحاظ شخصیت سازی در این فیلم به نقش مادر و بروز احساسات مادرانه اش و غم و اندوهش در فراغ از دست دادن فرزندانش و به دنبال راه حل بودن برای دوام و تشکیل مجدد خانواده ای متشکل از پدر و فرزندان به خوبی پرداخته شده است. اما به شخصیت پدر با این دقت توجهی نشده است.

این سریال نیز همانند بسیاری از فیلم ها و سریال های دیگر سعی دارد تا به نحوه سازگاری انسانها در برخورد با محیط ها و سرزمین های دیگری به غیر از زمین را نشان بدهد. زمینی که دیگر به لحاظ نابودی منابع طبیعی اش مانند گونه های گیاهی، منابع آبی و دریاها و اقیانوسها، خاک های حاصلخیز، دیگر جوابگوی تامین نیازهای انسان نخواهد بود. بنابراین برای حفظ انسان می بایست به دنبال یک کلونی دیگر بود. در این سریال به سخت بودن کنترل کردن باورهاى انسانها اشاره دارد و اينكه احساسات آنها در برخورد با مسائل و حوادث پیرامونشان چه خواهد بود؟ همچنين این فیلم اشاره هايى به آخرالزمان دارد. این سریال را می توانید از شبکه نمایش خانگی فیلیمو تماشا نمایید.