- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد روانشناختی فیلم سینمایی مجبوریم

نقد روانشناختی فیلم سینمایی مجبوریم
چهارشنبه 9 شهریور 1401
مرجان دلپسند
نقد روانشناختی فیلم سینمایی بلند مجبوریم با نگاهی به مرکز خانه خورشید و مددجویانش
واژه "زنان آسیب دیده" موضوعی که در این نقد و بررسی به آن پرداخته میشود. زنانی که به دلیل مشکلاتی و معضلات فراوانشان، فاقد خانه و زندگی و درآمدی برای امرار معاش و امور معمولی و روزانه هستند. این افراد با مشکلاتی از قبیل فقر و مشکلات مالی و اقتصادی، اعتیاد، از هم پاشیدگی خانواده، مورد سوء استفاده قرار گرفتن توسط اعضای خانواده و والدین بد سرپرست روبرو هستند.
درسال 1385 به همت سازمان بهزیستی در "دروازه غار تهران" مرکزی تاسیس شد که هدف آن حمایتهای مادی و معنوی و مشاورههای فردی و گروهی، درمانهای پزشکی و کلینیکی مانند دندانپزشکی و تجویز و ارائه دارو به بیمارانی که به تازگی از دام اعتیاد رها شده بودند بود. همچنین تهیه و تامین امکانات پوشاک و مواد غذایی برای زنان آسیب دیده از دیگر اهداف این مرکز بود.

مرکزی که تا سال 1399 به نام "خانه خورشید" مشغول خدمت رسانی به قشر آسیب دیده زنان بود. مرکزی که به همت دو بانوی خیر "لیلا ارشد" و "سرور منشی زاده" توانست فعالیتها وحمایتهای مادی و معنوی و روحی و روانشناختی بسیاری برای زنان آسیب دیده داشته باشد. اما با ورود به قرن جدید و سال 1400، بنا به دلایل نامعلوم که نشان از بیتجربگی، بیفکری و بیتوجهی برخی از دست اندرکارانش نسبت به قشر زنان آسیب دیده داشت، متاسفانه با تعطیلی اجباری مواجه شد.
مددجویانی که به این مرکز مراجعه میکردند، هر کدام قصه تلخی از سرگذشت و فراز و نشیبهای زندگیشان برای گفتن داشتهاند. همانطور که در فیلم بلندسینمایی "مجبوریم" به کارگردانی "رضادرمیشیان" در ژانر اجتماعی که سه سال بعد از تولید مجوز اکران گرفت، به آن پرداخته شده است. موضوع این فیلم زنان آسیب دیده و برخی از مشکلات و معضلات زندگی ایشان است.
معضل اصلی که در این فیلم سینمایی به آن پرداخته شده است، موضوع بهره کشی جسمی و جنسی از کودکان و نوجوانان فاقد خانواده است. یکی از شخصیتهای اصلی این فیلم نیز "گل بهار" با بازی "پردیس احمدیه" دختر 16 سالهای است که کارتن خواب و بیخانمان، فاقد خانه و خانواده است. دختر نوجوانی که دانشی در مورد حق و حقوق قانونی اولیهاش در جامعه ندارد. حتی میتوان گفت که تنها دوست و رفیق او در این جامعه نیز مردی تبهکار به نام "مجتبی" با بازی "مجتبی پیرزاده" است.
این شخصیت بسیار مرموز و یکی از واسطههای فروش نوزاد به صورت غیرقانونی به خانوادههایی است که صاحب فرزند نمیشوند. اما در نگاه "گل بهار" شخصیت دیگر فیلم "مجتبی" شاهزادهای سوار بر اسب سفید است که قول ازدواج و یک زندگی با حداقل امکانات زندگی را در حد توقع وی به او داده است. تاجایی که به پیشنهادات و سواستفادههایی که توسط مجتبی به او میشود،نیز به عنوان مسیری برای رسیدن به یک زندگی عاشقانه با او نگاه میکند.
غافل از اینکه «گل بهار» نیز یکی از کسانی است که او برای تولد نوزاد و بهره کشی جنسی و جسمی از وی استفاده میکند. همان طور که در سکانسهای ابتدایی فیلم و در احساساتی که گل بهار نسبت به مجتبی بروز میدهد، میتوان دید. نقطه تعلیق این فیلم زمانی است که گل بهار متوجه میشود که دیگر صاحب فرزند نمیشود.

آن هم به دلیل جراحی که به دکتر پندار بعد از اولین بارداری ناموفقش بدون اطلاع وی برایش انجام داده است. آن هم زمانی که برای آزادی موقت مجتبی میبایست با یک مرد مسن برای به دنیا آوردن فرزندی با وی وارد رابطه شود. در این قسمت فیلم نیز مخاطب با "سارا" با بازی "نگار جواهریان" که یک وکیل پایه یک دادگستری است، برای رسیدگی به مشکل گل بهار مواجه میشود.
وکیلی بسیار دلسوز و مهربان و از روی دلسوزی برای رسیدگی به مشکلات مددجویانی که به این مرکز مراجعه میکنند ،بی مزد و منت همکاری میکند. شخصیت دیگر "دکتر پندار " با بازی "فاطمه معتمدآریا" در این فیلم پزشک زنان است. اویک زندگی مدرن و بسیار لاکچری دارد که شاید بتوان گفت، تنها دغدغهاش خرید بلیط و رفتن به کشوری است که همسر و پسرش به آنجا مهاجرت کردهاند.
پزشکی که به نظر می رسد با دیدن گل بهار 13سالهای که به واسطه زایمان ناموفقش و برای نجات وی ازسو استفاده جنسی و ممانعت از بهره کشی برای تولد نوزاد با جراحی لاپاراسکوپی بستن لوله فالوپ وی، مانع باردار شدن مجدد وی میگردد. به عبارتی برای کمک به وی با اشاره به قانون عقیم کردن زنان کارتن خواب و ممانعت ازصاحب فرزند شدن آنها این عمل جراحی را انجام میدهد.
در بخشهای دیگر این فیلم نیز داستان حول محور او و دکتر پنداری میگذرد. از یک سو مخاطب وکیل پیگیری را میبیندکه قرار است هر طور شده حق قانونی موکلش را پیگیری نماید. تاجایی که به واسطه شکایت دکتر پندار و پیگیری مشکل گل بهار، از کارش نیز تعلیق میشود. ازسوی دیگر با پزشکی مواجه میشود که برای حل یک مسئله، راه آسانتر یعنی حل کردن صورت مسئله را پیش گرفته است.