- آسمونی
- مجله اینترنتی
- چهره ها
- چهره های سیاسی
- بیوگرافی احمد شاه مسعود
بیوگرافی احمد شاه مسعود
یکی از سیاستمداران معروف افغانستان، احمد شاه مسعود است.
او در جنگ شوروی در افغانستان و جنگ های داخلی افغانستان نقش مهمی داشت.
احمد مسعود، پسر احمد شاه مسعود است.
در ادامه با چهره های سیاسی آسمونی باشید تا با این سیاستمدار و قهرمان ملی افغانستان بیشتر آشنا شوید.
بیوگرافی
احمد شاه مسعود (Ahmad Shah Massoud) فرزند دگروال (سرهنگ) دوست محمد خان در 11 شهریور (سنبله) 1332 (2 سپتامبر 1953 میلادی) در روستای جنگلک بازارک واقع در دره پنجشیر متولد شد.
دگروال دوست محمد، پدر احمد شاه، از افسران ارتش افغانستان در دوران سلطنت محمد ظاهر شاه بود.
پدربزرگش یحیی خان یکی از بزرگان مردم پنجشیر به شمار میرفت که در دوران پادشاهی امان الله شاه به عنوان کارمند و مامور رسمی دولت وظیفه خزانه دار نقدی را به عهده داشت.
او همچنان در تشویق و جمع آوری مجاهدان و مبارزان از زادگاه خود، وادی پنجشیر برای کسب استقلال از استعمار بریتانیا در سلطنت امان الله شاه شخصی فعال و پرتحرک محسوب میشد.
دگروال دوست محمد مانند بسیاری از افسران ارتش و کارمندان دولت در سالهای کار رسمی پس از هر چند سالی محل کار و وظیفهاش تغییر مییافت و از یک ولایت به ولایت دیگر موظف میگردید. از این رو، وی در سالهای کارش به حیث افسر ارتش یا صاحب منصب اردو در ولایات ننگرهار، بدخشان، بغلان، غزنی، هرات و کابل وظایفی را به عهده داشته است.
او در کنار کار در ارتش که مربوط وزارت دفاع میشد، گاهی در وزارت داخله (وزارت کشور) نیز وظایف رسمی را به سر رسانید. آنچنانکه او در هرات چند سال در بخش وزارت داخله سمت فرماندهی یا قوماندانی ژاندارم و پلیس هرات را به دوش داشت؛ بنابراین احمدشاه مسعود همراه با پدر و خانواده به ولایات مختلف رفت و دوران کودکی و نوجوانی را در مکاتب و مدارس بیرون از زادگاهش سپری نمود.
مسعود سالهای آغاز کودکی را در زادگاهش دره پنجشیر گذراند. در پنج سالگی شامل صنف اول مکتب (دبستان) بازارک گردید. قبل از آنکه صنف اول را به پایان برساند با خانواده به کابل رفت و در مکتب شاه دو شمشیره شامل شد. اما اندکی بعد پدرش در سمت قوماندان ژاندارم و پولیس هرات به ولایت هرات رفت و احمدشاه مسعود صنوف دوم، سوم و چهارم را در مکتب موفق شهر هرات به درس و تعلیم ادامه داد. در همینجا بود که علوم دینی و مذهبی را نزد مدرس مسجد جامع هرات فرا گرفت. در پایان صنف چهارم با پدرش که از هرات به کابل تبدیل گردید دوباره به شهر کابل بازگشت.
دوران متوسطه (راهنمایی) و لیسه (دبیرستان) را در لیسه استقلال کابل به پایان رساند و در سال 1352 با شرکت در آزمون کنکور وارد دانشکدهٔ مهندسی پلیتکنیک کابل گردید.
در نوجوانی علاقه زیادی به ادامهٔ تحصیل در دانشگاه نظامی از خود نشان داد، اما به توصیه دوستان پدرش که دل ناخوش از نظام عسکری و نارضایتی از عدم کفاف معاش و شکایت از روزگار داشتند، تشویق به ادامهٔ تحصیل در دانشکده های پزشکی یا (مهندسی) گردید.
زمانی که یکی از دوستان جوانش عمارت زیبای پلیتکنیک را نشانش داد، علاقهمندی ورودش را به آن دانشگاه کتمان نکرد و به این ترتیب وارد دانشکده مهندسی پلیتکنیک کابل شد.
همزمان با ورود به دانشکدهٔ مهندسی پلیتکنیک کابل در سال 1352 رسماً عضویت نهضت اسلامی افغانستان را پذیرفت؛ و در تابستان سال 1354 رهبری مبارزه در نخستین قیام پنجشیر در برابر حکومت وقت را به عهده گرفت، قیام ناکام گشت و چندی از همکاران مسعود از جمله شاه ابدال دستگیر و سپس اعدام شدند. مسعود که تحت تعقیب دولت بود به پاکستان رفت، آن قیام را اشتباه محض خواند و از همانجا راه خود را با گلبدین حکمتیار جدا نمود.
اشغال افغانستان
با وقوع کودتای کمونیستی 7 ثور/اردیبهشت 1357 و آغاز جهاد او به نورستان و کنر میرود و با رهبری دستههای کوچک مجاهدین، بهشکل عملی در رهبری مبارزه در برابر رژیم کمونیستی وابسته به شوروی شرکت میجوید.
مسعود در جوزا/خرداد 1358 در رأس یک قطعه از چریکهای مجاهد نورستان وارد پنجشیر می گردد و در 17 سرطان/تیر 1358 نخستین دسته های منظم چریکی را در دره پنجشیر ایجاد مینماید.
پس از سه سال نبرد با روسها در سال 1361 در پی شکست کامل شش تهاجم گسترده ارتش اتحاد شوروی سابق در پنجشیر، فرمانده کل نظامی روس ها در افغانستان برای توافق آتشبس با احمد شاه مسعود وارد مذاکره گردیده و برای دو سال، این توافق به امضاء میرسد(1982)، که در واقع روسها با این توافق، مجاهدین را برای نخستین بار به عنوان یک طرف سیاسی به رسمیت میشناسند. ژنرال گروموف فرمانده سپاه چهلم شوروی در افغانستان در بارهٔ این قرارداد مینویسد: «مسعود از آرامش پدید آمده [یعنی آتشبس 1982]، فعالانه برای نیل به اهداف خود سود جست».
احمد شاه مسعود از فرصت به دست آمده بیشترین استفاده را کرده و به سازماندهی نیروهای مقاومت در برابر اشغال افغانستان در بیرون از درهٔ پنجشیر اقدام میکند. در همین راستا با ایجاد شورای نظار یکی از منظمترین تشَکلهای نظامی و چریکی در برابر اشغال شوروی و رویارویی با رژیم کمونیستی را پایهگذاری مینماید. شورای نظار در ابتدا متشکل از حزبها و گروههای مختلف در 9 ولایت شمالی افغانستان ایجاد میگردد.
از سال 1358 تا سال 1367 هشت حمله ارتش متجاوزین اتحاد شوروی سابق در پنجشیر به شکست کامل میانجامد و بدین ترتیب از سال 1367 به بعد پنجشیر همچون دژی تسخیر ناپذیر باقی میماند.
به دنبال بیرونشدن آخرین سرباز اتحاد شوروی از خاک افغانستان در تاریخ 13 میزان/مِهر 1369 (14 فوریه 1989)، به ابتکار احمد شاه مسعود شورای عالی فرماندهان ارشد جهادی افغانستان در شاه سلیمِ ولایت بدخشان به تاریخ 9 اکتبر 1990 دایر میگردد در این اجلاس اکثر فرماندهان معروف مجاهدین از جمله نمایندهای از امیر اسماعیل خان نیز حضور داشتند. فرماندهان در این نشست راهبرد مبارزه دربرابر جمهوری دموکراتیک افغانستان را تعیین میکنند.
در پی برگزاری اجلاس شاه سلیم در عقرب/آبان 1369، رئیس ستاد ارتش پاکستان احمد شاه مسعود را به پاکستان دعوت میکند. بدین ترتیب احمدشاه مسعود سفری کوتاه به پاکستان انجام میدهد و در ضمن دیدار با مقامات پاکستان و سران مجاهدین مستقر در پاکستان راهبرد مستقل فرماندهان مجاهدین در مبارزه دربرابر رژیم کمونیستی را به آگاهیآنها میرساند و مواضع فرماندهان را در دیدارهای مختلف به آنها تبیین مینماید.
حملات پنجشیر
حملات پنجشیر رشته جنگ هایی بود بین نیروهای ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک افغانستان با مجاهدین تحت امر احمدشاه مسعود برای کنترل دره استراتژیک پنجشیر در 9 سال اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی بین سالهای 1359 الی 1367 خورشیدی رخ داد.
ارتش شوروی با همکاری ارتش جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان جمعا نه حمله بزرگ را به دره پنجشیر در طول دوران اشغال افغانستان سازمان دادند که منجر به خسارات زیاد به منطقه و اهالی پنجشیر، نیروی رزمی ارتش سرخ و ارتش جمهوری دموکراتیک افغانستان گردید. چهار تعرض اولیه به پنجشیر به صورتی کاملاً کلاسیک انجام میشود که در آنها ستونی از زره پوشها بعد از بمبارانهای هوایی دست به حمله میزند.
سه حمله دیگر (از 15 ماه مه تا اول ژوئیه و از 30 اوت تا 15 سپتامبر 1982 سپس از بیست و یکم آوریل 1984 به بعد) به دلیل گسترش خود، اهمیت تجهیزاتی که به کار گرفته شدهاند و تاکتیکهای معمول ثابت میکنند که پنجشیر فرمانده مسعود، به صورت هدف شماره یک شورویها در افغانستان درآمدهاست. این سه مرحله، بر زیربنای واحد قرار دارد: سهم اعظم عملیات بر عهدهٔ واحدهای هوابرد است که غالباً چتر بازهایی هستند که در عمق جبهه و بر خط الرأس بلندیها، روستاها و نقاط عبور، پیاده میشوند. سپس واحدهای زرهی جای آنها را میگیرند. در هر سه مورد، استراتژی مسعود عبارت است از عقبنشینی به درههای مجاور و پراکندهساختن شورویها، سپس باز پس گرفتن مواضع از دست رفته یکی پس از دیگری، به ویژه هنگامی که این مواضع به ارتش دولتی واگذار شد.
با وجودی که حملات پنجشیر از شدیدترین عملیاتهای رزمی ارتش های شوروی و افغانستان محسوب میشد، اما در اثر این نه حمله آن ها قادر به کنترل دره پنجشیر نشدند.
در ژانویه 1983 شورویها به مسعود پیشنهاد متارکه جنگ می کنند.
تاکتیک ارتش سرخ در سال 1984 نشانه هایی از بازگشت به یک برداشت کاملا نظامی از جنگ را عرضه میدارد. اما این بار با ارتشی جنگنده تر با تعرض 21 آوریل خود به پنجشیر، به صورتی یک جانبه، گام جدیدی در تشدید جنگ برمیدارند. از آن به بعد، شورویها میکوشند اطراف شهرها را خالی کنند و راههای تدارکاتی نیروهای مقاومت را قطع کنند. اما با وجود نبردهای سهمگین اطراف هرات، قندهار و خوست در سال 1985 و 1986، هرگز به موفقیتی دست نمییابند. به استثنای اطرافمزار شریف.
با وجود حملات همیشگی ارتش سرخ و ارتش افغانستان مسعود قادر بود توانایی نظامیاش را گسترش دهد.
در بهار 1980 مسعود 1000 چریک که تسلیحات ضعیفی داشتند با نیروهای دولتی و ارتش سرخ میجنگید. نیروهای وی تا سال 1984 به 5000 هزار نفر رسید. بعد از گسترش ساحهٔ نفوذش به دیگر مناطق در سال 1989 وی دارای 13000 هزار جنگجو بود. این نیروها به سه یگان تقسیم میشدند:
گروههای محلی
گروههای ضربت
گروههای متحرک
8 گروه متحرک کماندوهایی با تجهیزات سبک بودند که در گروههایی 33 نفره به عملیات چریکی دست میزدند. اینها سربازهای حرفهای بودند که به خوبی آموزش دیده بودند. کماندوهای گروه متحرک دارای یونیفرم بودند که کلاهای پکول نماد نیروی منظم آنها بود.
تشکیلات نظامی مسعود ترکیب کارآمدی از روشهای سنتی رزمی افغانها و قواعد مدرن جنگ چریکی بود که وی از روشهای مائو و چه گوارا آموخته بود. روشهای نظامی مسعود به عنوان مؤثرترین قواعد جنگ چریکی در بین همهٔ نیروهای مقاومت شناخته شدهاست.
در سال 1983 مسعود شورای نظار را بنیانگذارد: یک شورای نظامی که عملیاتهای 130 فرماندهٔ نظامی مجاهدین را در هفت ولایت شمالی افغانستان هماهنگ مینمود. این شورا خارج از حلقهٔ احزاب پیشاور بود، که در رقابت و هم چشمی و جنگ و منازعه با یکدیگر قرار داشتند. به خاطر شکافهای قومی و سیاسی شورای نظارت اختلاف بین گروههای مقاومت را از بین برد.
ترور
مقبره احمد شاه مسعود
احمد شاه مسعود پس از سال ها مقاومت در برابر اشغال افغانستان توسط ارتش شوروی و جنگ با گروه طالبان، در روز 18 شهریور 1380 (9 سپتامبر 2001)، در اثر انفجار انتحاری دو مرد تروریست که خود را خبرنگار معرفی کرده بودند، کشته شد.
خبر کشته شدن او، از آنجا که میتوانست به کاهش روحیه همرزمانش در جبهه ضد طالبان بینجامد، با چند روز تأخیر اعلام گردید.
پس از او محمد قسیم فهیم، که از همرزمان احمد شاه مسعود بود، توسط برهان الدین ربانی به جانشینی وی منصوب شد.
فهیم پس از سقوط طالبان وزیر دفاع افغانستان و معاون اول رئیس دولت در دولتهای موقت و دولت انتقالی افغانستان شد.
لویه جرگه اضطراری افغانستان که در پایان دولت موقت تشکیل شد، به احمد شاه مسعود لقب «قهرمان ملی» داد و روز 18 شهریور (9 سپتامبر) سالروز ترور شدن وی، در افغانستان «روز شهید» و تعطیل رسمی اعلام گردید.
ازدواج
همسر احمد شاه مسعود، صدیقه مسعود نام دارد.
حاصل این ازدواج، یک پسر و پنج دختر بود.
احمد مسعود، پسر احمد شاه مسعود است.
نام دختران وی عبارتند از: مریم، فاطمه، عایشه، نسرین و زهره.