- آسمونی
- مجله اینترنتی
- سبک زندگی
- خانواده و اخلاق
- رابطه علم و اخلاق در احادیث اسلامی

رابطه علم و اخلاق در احادیث اسلامی
1 - در رابطه معرفت با زهد که از مهمترین فضائل اخلاقی است از علی علیه السلام چنین روایت شده است: «ثمرة المعرفة العزوف عن الدنیا؛ میوه درخت معرفت، زهد در دنیا است» . (غرر الحکم .)
2 - در حدیث دیگری در ارتباط غنای ذاتی و ترک حرص و آز، با علم و معرفت، از همان امام علیه السلام میخوانیم: «من سکن قلبه العلم بالله سبحانه، سکنه الغنی عن الخلق؛ هر کس معرفت خداوند در دل او، جایگزین شود، غنی و بی نیازی از خلق در قلبش جایگزین خواهد شد» . (غررالحکم) روشن است کسی که آگاه به صفات جلال و جمال خداست و جهان هستی را پرتو کوچکی از آن ذات بینیاز میداند، تنها بر او توکل میکند و از غیر او خود را مستغنی و بینیاز میبیند . در ارتباط معرفة الله با حفظ زبان از سخنان ناشایست و شکم از حرام؛ در حدیثی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «من عرف الله و عظمه منع فاه من الکلام، وبطنه من الطعام؛ کسی که خدا را بشناسد و بزرگ بشمرد، دهانش را از سخن (ناشایست) باز میدارد، و شکمش را از غذا (ی حرام) !» (اصول کافی، جلد2، صفحه .237) 3 - در رابطه معرفت و خوف از خدا که سرچشمه انواع فضایل اخلاقی است، در حدیثی از امام صادق علیه السلام چنین آمده است: «من عرف الله خاف الله و من خاف الله سخت نفسه عن الدنیا؛ کسی که خدا را بشناسد، از (مجازات) او میترسد، و کسی که از خدا بترسد نسبت به زرق و برق دنیا، بیاعتنا میشود!» (همان مدرک، صفحه 68، حدیث .4) 4 - در ارتباط روح گذشت و ترک انتقامجویی با معرفة الله، در حدیثی از امام امیرالمؤمنین علیه السلام میخوانیم: «اعرف الناس بالله اعذرهم للناس وان لم یجد لهم عذرا؛ آگاهترین مردم به خدا کسی است که بیش از همه مردم را در برابر خطاهایی که مرتکب شدهاند، معذور دارد، هرچند عذر (موجهی) برای آنها نیابد» . (غرر الحکم) 5 ـ تأثیر فرهنگ جامعه در پرورش فضائل و رذائل فرهنگ، مجموعه اموری است که به روح و فکر انسان، شکل میدهد و انگیزه اصلی او را به سوی مسائل مختلف، فراهم میسازد. مجموعهعقائد، تاریخ، آداب و رسم جامعه، ادبیات و هنر، همان فرهنگ جامعه است. در آیات قرآن:
اشارات بسیار روشنی در این زمینه دیده میشود و نشان میدهد چگونه بسیاری از اقوام منحرف پیشین، به خاطر آداب و رسوم غلط و سنن جاهلی و فرهنگ منحط، به دره هولناک رذائل اخلاقی سقوط کردند؛ به عنوان نمونه: 1 - «و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا علیها آبائنا والله امرنا بها قل ان الله لایأمر بالفحشاء، اتقولون علی الله مالا تعلمون؛ و هنگامی که زشتی انجام میدهند میگویند: پدران خود را بر این عمل یافتیم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است! ـ بگو خدا (هرگز) به کار زشت فرمان نمیدهد، آیا چیزی به خدا نسبت میدهید که نمیدانید!» (سوره اعراف، آیه28) 2 - «و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آبائنا اولو کان آبائهم لایعقلون شیئا و لا یهتدون؛ و هنگامی که به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید! میگویند: نه! ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم پیروی مینماییم . آیا اگر پدران آنها چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروی خواهند کرد؟)» (سورهبقره، آیه170) 3 - «اذ قال لابیه و قومه ما هذه الت ـ ماثیل التی انتم لها عاک ـ فون ـ قالوا وجدنا آبائنا لها عابدین؛ آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت: این مجسمههای بیروح چیست که شما همواره آنها را پرستش میکنید؟ ـ گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت میکنند.» (سوره انبیاء، آیه52 و53)