- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نگاهی به فیلم خاطره انگیز خواهران غریب
نگاهی به فیلم خاطره انگیز خواهران غریب
کارگردان | کیومرث پور احمد |
تهیهکننده | مهدی صباغ زاده |
نویسنده | کتاب: اریش کستنر فیلمنامه: کیومرث پور احمد اصغر عبداللهی |
بازیگران | خسرو شکیبایی افسانه بایگان پرویندخت یزدانیان لادن طباطبائی الهه علییاری الهام علییاری |
موسیقی | ناصر چشمآذر |
تدوین | کیومرث پور احمد |
تاریخهای انتشار | 1374 |
مدت زمان | 100 دقیقه |
زبان | فارسی |
نرگس و نسرین دو دختر دبستانی در جشن مدرسهها یکدیگر را میبینند و پی میبرند که خواهران دوقلو هستند و پدر آهنگسازشان در گذشته از مادر آنها که خیاطی میکند، جدا شده بوده اما این ماجرا را هرگز به آنها نگفته بودند. یکی از آنان نزد مادرشان و دیگری نزد پدرشان زندگی میکردهاست. آنان تصمیم میگیرند تا جایشان را عوض کنند، به دلیل شباهت بسیار این دو خواهر دوقلو پدر و مادر متوجه موضوع نمیشوند.
پدر قراراست با همکار و نامزدش، ثریا ازدواج کند. دخترها تصمیم میگیرند ثریا را از این کار بازدارند که پدر و مادرشان دوباره باهم ازدواج کنند، دخترها وانمود میکنند که گم شدهاند تا پدر و مادر برای یافتن آنها با یکدیگر دیدار کنند و به اجبار با هم به دنبالشان بگردند.
بچهها که در خانه مادربزرگ پنهان شدهاند با همکاری مادربزرگ موفق به انجام این کار میشوند. پدر و مادر که تا صبح با خودرو همه جای شهر را گشتهاند، و دیگر اختلافات را کنار گذاشتهاند، به خانه مادربزرگ میآیند. دو خواهر باعث میشوند که خانواده دوباره شکل بگیرد.افتخارات فیلم
- کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین نمونه فیلم از پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر 1375 - مهدی ژورک
- کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین پوستر از پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر 1375 - حیدر رضایی
- کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین عکس فیلم از پانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر 1375 - اردشیر شلیته
قسمت | نامزد | نتیجه | جایزه |
بهترین فیلم | سازمان توسعه سینمایی سوره و کیومرث پوراحمد | نامزدشده | |
بهترین کارگردانی | کیومرث پوراحمد | برنده | سیمرغ بلورین |
بهترین بازیگر نقش اول زن | افسانه بایگان | نامزدشده | دیپلم افتخار |
بهترین موسیقی متن | ناصر چشمآذر | نامزدشده | |
بهترین طراحی صحنه و لباس | جمشید آهنگرانی | برنده | سیمرغ بلورین |
- یکی از ویژگیهای این فیلم، ترانهها و سرودهایی است که در آن خوانده شد.
- این فیلم توانست با رقمی بالغ بر 241/049/080 تومان پرفروشترین فیلم سال 1374 باشد.
به نظر میرسد که خواهران غریب برای پوراحمد همان چیزی است که از این پیشتر به دنبال آن بوده است و تمام توانش را بر این گذاشته تا به آن دست یابد؛ساختن فیلمی بینابینی که هر دسته و جماعتی را خوش بیاید؛درواقع ساختن فیلمی که خود او از آن به عنوان پلی میان سینمای هنری و تجاری-به بیانی ساده-نام میبرد.
دستاورد چنین گرایشی،خواهران غریب،فائق آمدن بر این خواسته است.خواهران غریب یادآور میشود که جلب رضایت عامه تماشاگر،فروش بالای فیلم و دست یافتن به گیشهای پررونق،همیشه مترادف با رفتن به وادی ابتذال نیست.چیزی که مثلا در فیلمی چون کلاه قرمزی و پسر خاله نمیشود از آن سراغی گرفت.خواهران غریب با توسل به عناصری از پیش جواب داده شده،راهی را میرود که پایانش،لذت و سبکی خیال را برای تماشاگر به ارمغان میآورد.از سوی دیگر،بینندهء فهیم منصف نیز چندان ناراضی از سالن سینما بیرون نمیآید.خب، رسیدن به این نقطه میتواند امتیازی باشد؛
امتیازی که تا به این لحظه،لا اقل برای پوراحمد به دست نیامده است.پوراحمد فیلمی ساخته که علاوهبر کارکرد مرهمی بر زخم زندگی میتواند فیلمی شخصی نیز به حساب آید.مهمترین عنصر شخصی این فیلم،همان سادگی و ناپیچیدگی فرمی آثار اوست که در خواهران غریب هم رعایت شده است.به اضافهء اینکه،گاه شاهد لحظاتی هستیم که انگ پوراحمد است.
بیرون آمدن جملهای چون«خوشحالم که من شبیه توام»پس از لحظهء اندکی از گفتن«خوشحالم که تو شبیه منی»از دهان نسرین،بوسهء نرگس بر دستان مادر بعد از رفتار خشن مادر با او و دست یاریدهندهء ناهید در هنگام برخورد خسرو با جوانان بیبندوبار را میتوان شواهدی بر این مدعا گرفت؛
شواهدی که از عاطفه و صمیمتی سخن میگویند که در اکثر آثار پوراحمد موج میزند.رفتاری اینچنین چیزی جز ادای احترامی بس مضاعف به انسان نیست.برای نگارنده این برخورد صمیمانهء آدمهای پوراحمد با یکدیگر،جذابترین بخش فیلمهای اوست که میشود از آن به عنوان«رعایت انسان و عشق»تعبیر کرد.با اینکه خواهران غریب در ظاهر خود فیلمی بزرگسالانه به چشم میآید،اما تأکید فیلمساز بر عناصر و مایههایی استوار شده تا بر نگرش و فضایی حاصل شده از سر کنجکاویها و رفتارهایی کودکانه صحه گذاشته شود.
نمونهها را برمیشمریم:رفتار و گفتگوهای کودکانه پدر و تأکید او در ساختن تصنیفی به شدت کودکانه(و اصلا اشتغال او به موسیقی برای کودکان)،اقدام دو خواهر به کاری که با نگاههای محتاطانهء بزرگسالان متعارض است،استفاده از اشعار و ترانههایی که همه کودکان با آنها آشنایی کامل دارند و...بنابراین میشود گفت که خواهران غریب در کارنامهء پوراحمد همان جایگاهی را دارد که دیگران از آن برخوردارند.حرکت فیلم از تحرک دو کودک صورت میگیرد و اصلا فیلم از منظر نگاه آنان به مسائل پیرامونی مینگرد.اینبار نیز با آدمهایی روبرو هستیم که برای رفع مشکل خود به دستوپا میافتند.با این تفاوت که اینبار از آن قهرمان کودک تنهای پوراحمد خبری نیست و حتی مشکل او یک مشکل شاقی نیست و تمام قضیه،تنها به خود او ختم نمیشود.پوراحمد قهرمانش را به دو کودک تعمیم داده و مایه رفع مشکل را نیز از کودک به بزرگسال انتقال داده است.
علاوهبر این،شخصیت کودک فیلم یک تنه پیش نمیرود و در راه به ثمر رساندن نیروی فکریاش از یک آدم بزرگسال نیز کمک میجوید؛طوریکه خسرو در پایان فیلم تمامی این بازیها را حاصل کارگردانی چون خانم جان میبیند.به نظر میرسد پوراحمد میخواهد به بچهها بگوید که حالا تنها جسارت برای جنبش و حرکت کافی نیست. میشود با پذیرش کمک دیگران به آنچه در پی آن هستیم،رسید و این راه درستتری برای چیره شدن بر مشکلات است.میشود این نکته در فیلم پوراحمد را به فال نیک گرفت.این مسئله در تعارض با گرایشی-حرکت لجوجانه و یکتنه-است که او در دیگر فیلمهایش به کار گرفته است.
دراینصورت است که ما شاهد رابطهای مسالمتآمیز بین کودک و بزرگسال در اطرافش میشویم؛کودکانی که قبل از این،همیشه نوعی ستیزهجویی با محیط و بزرگسالان خود در پیش داشتهاند،اما اینک به گونهای دیگر میاندیشند.این البته برمیگردد به این مسئله که به خلاف دیگر نمونهها،آنها در همان جایگاه کودکانه خود باقی میمانند و از چشمدیدی کودکانه به اطراف نگاه میکنند.
نمونههای پیشین همیشه سعیشان بر این بوده تا سریعتر از هنگامی که باید، به قلمرو بزرگسالی و بلوغ گام نهند.(بشیرو در به خاطر هانیه و جواد در گاویار مهمترین نمونهها هستند)اما اینجا طور دیگری است.باور آنها این است که هرکدام(کودک و بزرگسال)باید کار خودش را انجام دهد.بااینحال،باز اینها با آدمهای دیگر در یک نقطه به اشتراک میرسند و آن حرکتی جسورانه بر بستری است که آنها در آن،به موجوداتی بسیار کوچک میمانند.اما همین موجودات به گسترهای پا میگذارند که از توان بزرگسالان- شاید-خارج باشد.فیلم از حرکت بچهها آغاز و با کارگردانی این ماجرا توسط خانم جان به آخر میرسد؛درواقع آنها هستند که سبب شکلگیری مجدد خانواده میشوند.پوراحمد در خواهران غریب تلاش میکند که بر حفظ خانواده و بازساخت آن تأکید کند.به همین خاطر در برگردان اثر ادبی به فیلمنامه و رسیدن به یک الگوی ایرانی،سریعا دو کودک را به یکدیگر وصل میکند و زمان زیادی را برای رسیدن آن دو اختصاص نمیدهد.(در کتاب زمان بیشتری صرف میشود تا دوقلوها با یکدیگر برخورد کنند و این زمان البته در فیلمنامه میتواند زمانی مرده به حساب آید.)این بدان علت است که قرار بوده آنها،بیشتر نقش واصلی بین پدر و مادر را داشته باشند.به همین خاطر در ادامهء ماجرا و تقریبا از نیمه دوّم فیلم،از حضور فیزیکی آنها کاسته میشود.چراکه آنها به میزان همان حضورشان آنچه لازم بوده را انجام دادهاند.
برخورد اولیه بچهها با یکدیگر سبب تنشی در آنها میشود که آنان را به ملاقاتهای بعدی سوق میدهد.حاصل این ملاقاتها سردرآوردن از راز سر به مهری است که پدر و مادرشان از افشای آن پرهیز کردهاند.در ادامهء این رفت و آمدها بچهها تصمیم به جابهجا کردن موقعیت خود میگیرند.در واقع اولین نقطهء عطف رقم میخورد.هرچند که تا به این لحظه فیلم موقعیت پایداری نداشته است تا با چنین اتفاقی فیلم به طرف موقعیتی متزلزل کشیده شود.درواقع ما در فیلم هیچ لحظهای شاهد موقعیتی بسامان نیستیم؛یک در میان و در حرکتی رفت و برگشتی، فیلم دچار افت و خیزهای سبکی میشود.چرا که شخصیتها در طول فیلم مدام در کشمکش با یکدیگر هستند تا بلکه از این کشمکشها به موقعیتی آرامشیافته دست یابند؛کشمکشهای نرگس با ثریا،کشمکشهای پدر با خانم جان و در ادامه، کشمکشهای او با ناهید.تکرار چنین کشمکشهایی،ساختاری متقارن را بر فیلم رقم میزند و از خلال این ساختمان متقارن است که ما از تکرار گفتهها،روابط و موقعیتها دچار ملال و کسالت نمیشویم.
جابجا شدن بچهها که تم مرکزی فیلم است،به شکل گرفتن یک رابطهء انسانی میانجامد.چنین درون مایهای البته میتواند در فیلمی دیگر،کارکردی دیگرگونه پیدا کند.اگر در خواهران غریب،این تم بیشتر مخاطب را متوجهء ارتباطهای انسانی میکند در دو نیمه سیب(اقتباسی دیگر از اثر اریش کستنز)نشاندهندهء نوعی تضاد و تعارض طبقاتی است.در گسترهء رخدادهای متعاقب این جابجایی،نقطه عطف دوم از زمان گم شدن بچهها آغاز میشود.
از این پس نقش مداخلهگر آنها در توالی کنشهای فیلم به حد اقل میرسد.چراکه ادامهء ماجرا بر کنش دو شخصیت دیگر فیلم-منصور و ناهید-استوار میشود. درگیری این دو باهم در زمانی که از بچهها خبری نیست،مسبب یک ارتباط جدید و درنهایت تشکیل دوبارهء خانواده میشود؛حالا این چهار نفر میتوانند سوار بر مرکبی شوند که به سوی یک خانه میرود.هرچند که به نظر میآید واپسین نگاه خانم جان همچنان از یک نگرانی همیشگی خبر میدهد.