مادربزرگمجانم فدایشسرمی گذارمروی پاهایشدستی می کشدبر سرو رویممن مثل گل هااو را می بویمقصه می گویداز دیو و...
مادربزرگم
جانم فدایش
سرمی گذارم
روی پاهایش
دستی می کشد
بر سرو رویم
من مثل گل ها
او را می بویم
قصه می گوید
از دیو و پری
می زنم با او
هر کجا سری
خوابم می برد
با قصه هایش
یک رختخواب است
روی پاهایش
من هم می خواهم
مثل او باشم
مادر بزرگی
قصه گو باشم0
بچه های عزیز اگه میخوایین شعر های دیگرم بخونین روی لینک های زیر کلیک کنید:
شعر کودکانه درباره فصل بهار
شعر کودکانه صابون