- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نگاهی به سریال روزهای بیقراری

نگاهی به سریال روزهای بیقراری
سریال روزهای بی قراری یکی از سریال های شبکه سوم سیما بود که بازیگرانی مثل پژمان بازغی و الهام حمیدی و کامران تفتی و مریم خدارحمی و چند تن از بازیگران محلی اصفهان در این سریال بازی کردند. با اینکه بازیگران خوبی در سریال روزهای بی قراری بازی کردند اما استقبال چندانی از آن نشد. آسمونی در این بخش به معرفی و نقد سریال روزهای بی قراری می پردازد.
اینها خب باید راسته کار تلویزیون باشد اولا و بعد نیز سینما و بقیهشان. ولی بیمخاطبی برخی تولیدات ما، این وسط بددردیست. جنسشان جور نیست، انگار نمیدانند چه میسازند و چطوری باید بسازند که مشتری نپرد. آنتن تلویزیون نیز شده بیلبورد تجربه کارگردانی که سرش به تنش نمیارزد چه رسد به فیلمسازی. شخص خاصی گرچه منظورم نیست!
با این مقدمه، از سوژه این متن بگویم ... از «روزهای بیقراری» و امثالهم بگویم که به گمانم تولیدشان، الکی پول خرجکردن است. شاید هم برای اینکه میخواهند فقط چندتا بازیگر را به زور بفرستند جلوی دوربین تا آنتن خالی از عریضه نماند. فکر میکنم از این تولیدات استانیست که متأسفانه نظارت خاصی روی ساختشان نیست.
فکر میکنی با این کلمات قلمبهسلمبه قرار است چه کار محشری را تحویل بیننده بدهد اما زهی خیال باطل. بد مینویسیم وگرنه این دیگر چه وضع قصهنویسیست؟ «روزهای بیقراری» عینهو خیلی از تولیدات دیگر. دریغ از اینکه بتواند بیننده را درگیر خودش کند. فیلمنامهاش چقدر بیحال است. شخصا تا به الان دلیلی برای اینکه کسی بنشنید و آن را ببینید، پیدا نکردهام.
حالا توی «روزهای بیقراری» کمی که چه عرض کنیم اما با اغراقبازی نیز دنبال کشش و جذابیتاند. مرده و مرگ مغزی را نیز زنده میکنند ولی چه فایده؟ آش شلهقلکاری میشود که بیا و ببین. فرق تخیل و مندرآوردیساختن خیلی زیاد است.
از کاظم معصومی، کارگردان مجموعه در عجبم که این نوع دوربینبازی و پلانبندیها دیگر چیست؛ چند پلانی که در آرامگاه بوعلیسینا گرفته شد را مرور کنید. چقدر آماتور واقعا. این دیگر چه بود؟ شبیه آگهی تبلیغی یا مستند گردشگری از دیدنیهای همدان میماند نه تیکهای از مجموعه داستانی. براحتی هر چه تمام نیز روایت ماجرا از دست فیلمساز درمیرود. نمیدانم عمدا اینکار را میکند یا شاید دنبال عجیبالخلقه ساختن است.
بروید سریالهای شرقی و بطور نمونه آثار کرهایها را ببینید یا مجموعههای ترکی را؛ اکثریت شبیه یکدیگرند اما خب به هر روشی که باشد تماشاچی را درگیر میکند. عمدتا بیکیفیتاند اتفاقا ولی میفهمند عشق و عاشقی یعنی چه! سر بیننده گول میمالند و او را برای دیدنش حریص میکنند. برعکس برخی تولیدات ما که حرصدربیارند.
به گمانم این چند خط نصف و نیمه درباره «روزهای بیقراری» درمقام اشاره به بقیه است و از سرش هم زیاد. چیزی ندارد که بشود ازش حرف زد و نقدش کرد. حیف مجموعههای باکیفیتی که تلویزیون هر از گاهی میسازد ولی با اینها بیننده را مأیوس میکند. گویا تمام تولیدات خوب و نسبتا خوب ما قرار است صرفا برای نوروز و رمضان و اینها باشد.