- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد سریال بوی باران و تاثیرات مخرب طلاق عاطفی زوجین بر فرزندان

نقد سریال بوی باران و تاثیرات مخرب طلاق عاطفی زوجین بر فرزندان
آسمونی – نوشته از مرجان دلپسند" href="https://asemooni.com/mag/tag/marjan-delpasand" target="_blank">اختصاصی آسمونی – نوشته از مرجان دلپسند
از دیدگاه روانشناسانه طلاق عاطفی به معنای آن است که زوجین پس از حداقل 10 ساعت دوری هنگامی یکدیگر را میبینند، حرفی برای گفتن نداشته باشند. درواقع آنها دو غریبهای هستند که میلی به دیدن یکدیگر ندارند مگر در مواقع ضرورت.
همانطور که در سکانس هایی که سیمین سیاوش را میبیند با دیالوگ "تو دیگه اینجا چیکار می کنی ؟ کی به تو گفته بیای اینجا" میتوان دید.
رابطه سرد و بدون شادی، هیجان و همچنین اندکی دلبستگی و وابستگی سیمین به سیاوش زوجی که در سریال "بوی باران" همگی گویای این جدایی عاطفی است.
در واقع سردی رابطه عاطفی در این زوج به قدری وسعت یافته که باعث ایجاد بی مهری، کم شدن انرژی مثبت در خانواده آنها، ایجاد فاصله روحی و روانی بین آن ها و نداشتن درک صحیح از رفتار و گفتارشان شده است.
در سکانس های ابتدایی این سریال می بینیم که او از جدایی ناخواسته اش از شهاب می گوید. از ارتباطات کلامی که بین او و سیاوش در طول چند سالی که با او در یک خانه زندگی می کرد، هیچگاه شکل نگرفت. شک و دودلی هایی که هیچگاه برطرف نشد و تبدیل به خشم های فرو خورده ای که روی هم انباشته شد، گردید. شک و دودلی هایی که شاید با اندکی همدلی و درک متقابل زوجین از یکدیگر و ارتباط کلامی در موقع مناسب حل می شد.
شخصیت سیمین در این سریال می تواند شخصیت زنی را نشان بدهد که دچار طلاق عاطفی شده است. بانویی که به علت های متفاوتی نتوانسته است برای رابطه عاطفی و زناشویی از هم گسسته اش با سیاوش سرو سامانی بدهد.
از سوی دیگر بدنیا آوردن فرزندی که دارای بیماری تریزومی 21 و یک بیماری ژنتیکی است که به لحاظ فیزیکی و هوشی با کودکان سالم و عادی تفاوت دارد، نیز می تواند دلیل دیگر جدایی چند ساله او از سیاوش باشد.
دختری که پس از تولد از دیدگان سیاوش و مادر او پنهان گردید. شاید دلیل دیگر پنهان نمودن این دختر بیمار از دیدگان سیاوش این باشد که او دوست نداشته برچسپ یک مادر دارای فرزند "سندرم داون" را با خود یدک بکشد.
در حال حاضر نیز سیمین نمی خواهد سیاوش از وجود این دختر مطلع باشد. اما طلاق عاطفی بین والدین می تواند اثرات مخرب بیشتری بر فرزندان آنها به لحاظ روحی و شخصیتی ایجاد نماید.
فرزندانی که در این گونه خانواده ها رشد و نمو می یابند دارای مشکلات عدیده ای می گردند.
برای مثال شهاب فرزندی که در سن کودکی و اوایل نوجوانی از وجود پدر در خانه محروم می شود. آن هم به واسطه اینکه سیمین به لحاظ شکست عاطفی و زناشویی که به واسطه همسرش سیاوش با آن روبرو شده است، پدر شهاب را در خانه اش نمی پذیرد. پدری که در چنین سنین حساس فرزندش می توانست به عنوان الگویی مناسب برای فرزندش باشد. شهاب پسری که به مثابه عدم وجود پدر و سبک فرزند پروری نادرست سیمین که به اصطلاح امروزی لوس با آورده شده است. پسری که با افراد نامناسب مثل آرمان که یک ساقی مواد مخدر است، دوست و درگیر بیماری اعتیاد می شود.
از سوی دیگر داشتن روابط نامتناسب وی با دختران دیگر و همکاری وی با گروه هایی با اهداف تبهکارانه و بعضا قاچاقچیان نیز یکی دیگر از نتایج زیانبار دوری وی از پدر و حضور او در خانواده ای از هم گسسته به لحاظ عاطفی می تواند باشد.
به لحاظ رفتاری نیز برخورد نادرست او با کارگرانش در کارخانه و عدم کنترل خشم وی در برخورد با دیگران و عدم ندامت و پشیمانی در وی پس از ارتکاب اعمالی مانند ضرب و شتم کارگر کارخانه اش که به واسطه احقاق حقش لب به سخن گشوده است و عدم وجود ناراحتی در وی پس از مرگ فرشته، نیز می تواند به این دلیل باشد که او الگوی رفتاری درستی در زندگیش نداشته است.
شاید هم به این علت باشد که او هیچگاه به خاطر سبک فرزند پروری نازپرورده ای که از سوی مادرش به عنوان تک والد در طول سالهای دور از پدر داشته است، به خاطر اعمال ناشایستش حتی تنبیه هم نشده باشد .