- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- فیلم ایرانی
- پست مدرنیسم در فیلم مسخره باز
پست مدرنیسم در فیلم مسخره باز
فیلمی که این روزها سر و صدای زیادی کرده است مسخره باز نام دارد. فیلمی به کارگردانی همایون غنی زاده که علاوه بر یک اثر سینمایی به نوعی یک نمایش تئاتر هم به حساب می آید. مسخره باز از نگاه اهالی ادبیات یک اثر کاملا پست مدرن شناخته می شود و شاید یکی از مهم ترین ویژگی های این فیلم طنز ملموس آن باشد ، که هم در زبان، هم در وقایع و هم در شخصیت پردازی بسیار مشهود است. بسیاری از افراد از این فیلم استقبال نکرده اند، اما چرا؟ با آسمونی همراه باشید.
مخاطب سینما و ادبیات از دیرباز عادت کرده است در هر اثری به دنبال معنا و مفهوم خاصی باشد اما باید بدانیم که رسالت پست مدرنیسم دقیقا همینجاست! آثار پست مدرن مدام فریاد میزنند که " ما هیچ معنای خاصی نداریم. به دنبال معنا و مفهوم ما نباشید". بسیاری از مردم پیش از پایان فیلم سالن سینما را ترک کرده بودند، اما شاید وقت آن رسیده که کمی بیشتر با آثار پست مدرن و ویژگی هایش آشنا شویم. اول از هر چیزی باید بدانیم که پست مدرنیسم تمایز بین ادبیات و هنر عامه پسند و ادبیات و هنر فاخر را از بین می برد و معتقد است که چیزی به نام هنر فاخر وجود ندارد. در نتیجه آثار پست مدرن گاها با کلماتی مثل لوده بازی و مسخره بازی تشبیه می شوند در حالی که این خود پست مدرنیسم است که می خواهد این مرز ها و تعاریف را از بین ببرد. از نظر پست مدرنیست ها ما پیزی به نام طبقه عوام و طبقه خواص نداریم در نتیجه هنر خاص و عام هم بی معنی است. ریشه طنز مسخره باز هم دقیقا بر همین باور است. ما در این فیلم شاهد خیالات پسر جوانی به نام دانش (با بازی صابر ابر) هستیم که بر خلاف میلش که بازیگر شدن است در جایی که چندان علاقه ایی به آن ندارد، یعنی یک آرایشگاه که صاحب آن کاظم خان (با بازی علی نصیریان) است و شخصیتی بسیار وسواسی دارد. کاظم خان نیز عقده ها و جوانی از دست رفته اش شخصیت عجیبی از او ساخته. این خیالات پراکنده درست مثل موج دریا ما را بی هیچ منطق و دلیلی از یک سو به سوی دیگر پرتاب می کند.
یکی دیگر از شخصیت های فیلم شاپور است (با بازی بابک حمیدیان) که شخصیتی دقیق و جدی دارد و هر از گاهی مونولوگ هایی دارد که در عین جدیت برای مخاطب خنده دار است. بی ربطی وقایع دقیقا نوعی کلاژ درست می کند که شاخصه یک اثر پست مدرن را تشکیل می دهد. در این فیلم ما با روایت دانش به عنوان یک راوی غیر قابل اعتماد که ادبیات خاص خودش را دارد با ما حرف می زند و از علاقه دیوانه وارش به بازیگری و به یک بازیگر زن با خبر می شویم. همانطور که گفتیم پست مدرنیسم با تاریخ و شخصیت ها شوخی می کند و آن ها را بازسازی می کند. همچنین در خیالات دانش شاهد بازسازی سکانس مشهوری از فیلم کازابلانکا هستیم. اگرچه وقایع این فیلم مربوط به زمان شاه است اما زمان در آن مفهومی ندارد و ما شاهد سیر خطی وقایع نیستیم. مسخره باز دقیقا بازتاب باور اصلی پست مدرنیست هاست که همان بی معنایی است و هیچ اتفاق و خارق العاده ایی در آن قابل مشاهده نیست. این کار در سینمای ایران اتفاق مثبتی است و شاید در آینده بتواند راه خود را در دل توده مردم باز کند.