زمان مطالعه: 4 دقیقه
آشفته و بسیار ناهماهنگ، نگاهی بر فیلم آغوش باز

آشفته و بسیار ناهماهنگ، نگاهی بر فیلم آغوش باز

آسمونی: آغوش باز فیلمی است با بازی حامد کمیلی و محسن کیایی

یکشنبه ششم آبان ۱۴۰۳
نویسنده: حسام فروزان
نگاهی بر آغوش باز ساخته بهروز شعیبی
فیلمی آشفته و بسیار  ناهماهنگ

فیلم "آغوش باز" با روایت‌هایی موازی، سعی دارد به بررسی مسائل پیچیده زندگی مدرن بپردازد. در قلب داستان، زندگی یک خواننده مشهور قرار دارد که با بحران‌های شخصی دست و پنجه نرم می‌کند. او، که در اوج شهرت قرار دارد، به‌تدریج درمی‌یابد که غرق شدن در شلوغی‌های کاری و حرفه‌ای، او را از خانواده و همسرش دور کرده است. این خط داستانی اصلی، نقدی بر تعادل ناپایدار میان زندگی حرفه‌ای و شخصی است و به وضوح نشان می‌دهد که موفقیت در یک حوزه می‌تواند منجر به شکست در حوزه‌های دیگر شود.
در کنار این خط اصلی، چند داستان فرعی دیگر در فیلم گنجانده شده‌اند. برای مثال، داستان زوج سالخورده‌ای که با بیماری همسر روبرو هستند، تصویری عمیق از عشق در دوران پیری و مواجهه با چالش‌های جسمانی و روانی آن ارائه می‌دهد. این زوج، با وجود تمامی سختی‌ها، تلاش می‌کنند تا در روزهای آخر زندگی به هم نزدیک‌تر شوند و نشان می‌دهند که عشق واقعی فراتر از جوانی و زیبایی‌های ظاهری است.
داستان دیگر، زندگی یک جوان در جستجوی عشق واقعی را به تصویر می‌کشد. این خط داستانی، با بهره‌گیری از حسرت‌ها و ناکامی‌های جوانی، تضادی قابل‌توجه با داستان‌های دیگر ایجاد می‌کند و به نوعی به مفهوم عشق در مراحل مختلف زندگی اشاره می‌کند؛ از عشق در روزهای جوانی تا عشق پایدار و عمیق در پیری.
چرا این فیلم آشفته است
اولین نکته ای که باید اشاره کرد این است که در ابتدا عنوان فیلم "هم‌آهنگ" بوده و بعدها به آغوش باز تغییر یافته است. اما فیلم در عمل به یکی از ناهماهنگ‌ترین فیلمهای شعیبی تبدیل شده است. فیلم از جمله آثار بهروز شعیبی است که نشان‌دهنده تمایل او به تجربه‌گرایی و تنوع‌طلبی در انتخاب ژانر است. این ویژگی در کارنامه شعیبی قابل‌تحسین است، زیرا او نشان داده که نمی‌خواهد به یک سبک یا قالب خاص محدود شود. اما مشکلی که در این رویکرد وجود دارد، عدم تجربه کافی در برخی ژانرهاست که به خصوص در "آغوش باز" کاملاً مشهود است. این فیلم، به‌عنوان یک کمدی-درام خانوادگی، دقیقاً از نقطه‌ای ضربه می‌خورد که سازنده‌اش در آن تجربه کافی ندارد.

فیلم شعیبی در تلاش است تا ژانرهای کمدی و درام را در قالبی خانوادگی به‌هم پیوند دهد، اما متأسفانه در این مسیر دچار سردرگمی و عدم انسجام شده است. فیلم به شکلی "پر حرف" به نظر می‌رسد، گویی می‌خواهد موضوعات و پیام‌های مختلفی را بیان کند، اما این پیام‌ها نه تنها با هم مرتبط نیستند، بلکه مخاطب را با مجموعه‌ای از ایده‌های پراکنده و بی‌ارتباط روبه‌رو می‌کند.
این آشفتگی ساختاری از ضعف‌های اساسی فیلم است. در حالی که داستان‌ها و شخصیت‌های مختلفی به مخاطب معرفی می‌شوند، ارتباط میان آن‌ها به‌خوبی پرداخته نمی‌شود. نتیجه این است که فیلم در انتقال پیام و ایجاد تجربه‌ای منسجم دچار شکست می‌شود. این نامتوازنی در فیلم، از نظر ریتم و لحن نیز قابل مشاهده است؛ صحنه‌هایی که قرار است احساسی و عمیق باشند، به سرعت با لحظات سبک‌تر و کم‌اهمیت جایگزین می‌شوند، و این تغییرات ناگهانی باعث می‌شود که هیچ‌کدام از این لحظات به‌طور کامل تأثیر خود را بر جای نگذارند.


به‌رغم تلاش‌های شعیبی برای نوآوری و تجربه‌گرایی، به نظر می‌رسد که این تغییرات ژانری نیاز به تسلط و مهارت بیشتری دارند. این فیلم به جای ایجاد یک کمدی-درام خانوادگی که هم سرگرم‌کننده و هم عمیق باشد، در نهایت به اثری تبدیل شده که نه می‌تواند بخنداند و نه قادر است احساسات عمیقی در مخاطب برانگیزد.
مشکل اصلی "آغوش باز" در عدم توانایی آن برای ارائه یک داستان منسجم و درگیرکننده است. فیلم به‌جای اینکه شخصیت‌هایی با دغدغه‌های مشخص و کشمکش‌های دراماتیک به مخاطب معرفی کند، کاراکترهایی سطحی و بی‌هویت را به تصویر می‌کشد. برای مثال، شخصیت اصلی فیلم، یک خواننده مشهور، در حالی با مشکلاتی در رابطه با همسر و خانواده‌اش دست و پنجه نرم می‌کند که این کشمکش‌ها هیچ عمق یا تأثیری بر روند فیلم ندارند. شعیبی در به تصویر کشیدن شهرت و چالش‌های مرتبط با آن شکست می‌خورد و حتی رابطه آسیب‌دیده این خواننده با خانواده‌اش نیز به شکلی سطحی و کم‌مایه پرداخته می‌شود.
ایده برگزاری کنسرت یک خواننده و تاثیر درگیری‌های شخصی او بر اجرای نهایی کنسرت، در ابتدا به عنوان محور اصلی داستان مطرح می‌شود، اما به دلیل ضعف در پرداخت، به اثری سطحی و خسته‌کننده تبدیل می‌شود. صحنه‌ای که خواننده به ناگهان، بدون هیچ منطق دراماتیکی، تصمیم می‌گیرد تا مشکلات اجرایی کنسرت را کنار بگذارد و با شوری ناگهانی به اجرای عاشقانه‌اش بپردازد، آنچنان غیرمنطقی و خام به نظر می‌رسد که حتی طرفداران پرشور فیلم‌های هندی را نیز از فیلم دور می‌کند.
شخصیت‌های فرعی نیز به همان اندازه بی‌تأثیر هستند.
رابطه محسن کیایی و نامزدش، خرابکاری‌هایپیش‌آمده در سالن کنسرت، و حضور ناگهانی شخصیت حسین معجونی که همراه با داستان فرعی مادر مبتلا به آلزایمر و پدری که تصمیم گرفته وقت بیشتری با خانواده‌اش بگذراند، همگی نشان از شتاب‌زدگی و عدم تفکر عمیق نویسنده فیلمنامه دارند. این ایده‌ها، بدون هیچ‌گونه پیوند مناسب با یکدیگر، به فیلم سنجاق شده‌اند و به جای ایجاد یک درام منسجم، تنها بر پراکندگی و آشفتگی روایت افزوده‌اند.
آغوش باز همچنین در ایجاد پیوند میان موضوعات و شخصیت‌های مختلف شکست می‌خورد و به جای اینکه بیننده را به سفری احساسی و روایی دعوت کند، او را با مجموعه‌ای از صحنه‌های بی‌ارتباط و پراکنده مواجه می‌کند. عدم تعادل در لحن و روایت، از دیگر مشکلات اساسی فیلم است. لحظات دراماتیک به سرعت توسط صحنه‌های سبک‌تر یا بی‌معنی قطع می‌شوند و این تغییرات ناگهانی، احساسات بیننده را سردرگم می‌کند.
در مجموع، "آغوش باز" با وجود تلاش‌های اولیه برای ترکیب ژانرهای کمدی و درام خانوادگی، به دلیل مشکلات ساختاری و شخصیت‌پردازی ضعیف، نتوانسته است به اثری موفق و تأثیرگذار تبدیل شود.

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «آشفته و بسیار ناهماهنگ، نگاهی بر فیلم آغوش باز» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید

دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.