
المپیا، بزرگ ترین شاهکار سینمایی- ورزشی
عکس زیر مربوط به بیست و دوم آگوست 1972است. «لنی ریفنشتال» كارگردان بزرگ آلمانی در دهه30 میلادی، حالا یك روز پیش از هفتادمین سالگرد تولد خود، باز هم در برابر دوربین عكاسان حاضر در المپیك قرار گرفته است. این بار به عنوان خبرنگار روزنامه «ساندی تایمز». ریفنشتال صدو دو سال زندگی كرد! اما چه چیزی عامل شهرت او شد. پاسخ را در یک شاهکار سینمایی-ورزشی باید جستجو کرد.
صنعت سینما و بازیهای المپیک، قدمتی برابر با یکدیگر دارند. در سال 1896 برادران لومیر مشغول فیلمبرداری از قطاری بودند که وارد ایستگاه می شد و در گوشه دیگر اروپا، کشور یونان میزبان اولین دوره بازیهای المپیک نوین شده بود.شاید این از بدشانسی نهضت المپیک بود که زمانی آغاز به کار کرد که هنوز صنعت فیلمسازی نوپا بود و آنقدر پیشرفت نکرده بود که در کشورهای مختلف، دوربین های فیلمبرداری وجود داشته باشد و از لحظات ماندگار اولین المپیک، فیلمی ثبت شود.بازیهای المپیک و سینما همزمان با هم رشد کردند و فیلمهای گرفته شده از مسابقات، نشان داد که تکنولوژی تا چه میزان می تواند به سود ورزش کار کند.المپیک تازه 16 ساله شده بود که یک اختراع بزرگ وارد این بازیها شد و آن، اختراع، دستگاه فتوفینیش بود که اولین بار در دوومیدانی مورد استفاده قرار گرفت؛ دستگاهی که در لحظه عبور اولین دونده از خط پایان، به صورت اتوماتیک از لحظه پایان عکس می گرفت.این اختراع قبل از هرچیز به کمک داورها می آمد و بعدها حتی هواداران هم در رسانه ها توانستند تصاویری را ببینند که در لحظه پایان ثبت شده بودند.اما تکنولوژی به راه خود ادامه داد. یک دهه بعد از این که جنگ جهانی اول به پایان رسید، فیلمی مفصل به صورت مستند از بازیهای المپیک 1928 آمستردام تهیه شد. البته هنوز تلویزیون به منازل راه پیدا نکرده بود و علاقه مندان، چنین فیلمهایی را تنها در سینما می توانستند ببینند.سینما هنوز صامت بود و حتی هنوز هم موقع دیدن این فیلم، از ابتدا تا انتها باید نواختن پیانو اسکات جاپلین را گوش داد و در همان حال، درخشش دونده های بزرگی مثل پاوو نورمی و ویله ریتولای فنلاندی یا شناگر اسطوره ای مثل جانی ویسمولر را تماشا کرد.
پیشرفت صنعت سینما، در المپیک برلین به خوبی دیده شد.در المپیک 1936، برای اولین بار بازیها با یک تلویزیون مدار بسته در کل دهکده المپیک پخش میشد و سه دوربین، حدود 138 ساعت از مسابقات فیلمبرداری کردند. فیلمها در حالی پخش شد که تا شعاع 15 کیلومتری میشد تصاویر را دریافت کرد. مسافتی که برای این روزها خنده دار به نظر می آید اما در زمان خودش مافوق یک شاهکار بود.
با وجود تمام محدودیتی هایی که نسبت به امروز وجود داشت، حدود 150 هزار نفر امکان دریافت تصاویر بازیها را به صورت مستقیم داشتند. دوربین های فیلمبرداری هنوز نمیچرخیدند و روی ریل کار میکردند. اما سینماها، تالارها و تماشاخانههای عمومی در جریان بازیها، تمام رقابت را پخش کردند. در اماکن مختلف، بلندگو قرار داده شده بود تا همه مردم، جریان مسابقات را از طریق رادیو هم گوش کنند. کشتیهای هوایی آلمانی به اسم zeppelin فیلمهای مسابقات را به سایر شهرهای اروپا میبردند و رسانهها هم نتایج را به سراسر دنیا میفرستادند. این اولین بازی بود که نتایج روی تلکس خبرگزاریها مخابره میشد.در چنین شرایطی بود که «لنی ریفنشتال» کارگردان و فیلمساز آلمانی بزرگترین شاهکار ورزشی – سینمایی را با ساخت فیلم «المپیا» به وجود آورد. سالها بعد از المپیک برلین و فروپاشی آلمان هیتلری، او گفت:
من ورزش و زیباییهای آن را دوست داشتم و قصدم آن بود که فیلمی بدون کلام از ورزش بسازم.
المپیا یک فیلم طولانی و 226 دقیقه ای است که در بیستم آوریل 1938 در دو بخش آماده شد. قسمت اول آن 126 دقیقه بود و قسمت دوم، 100 دقیقه. بودجه ای معادل 2.6 میلیون مارک آلمان در دوران هیتلر برای ساخت این فیلم درنظر گرفته شد و نتیجه آن، فیلمی شد که داستانی نیست، هیچ قهرمان منحصر به فردی ندارد و به جز ورزشکاران کشورهای مختلف، نمی توان کس دیگری را در آن دید.اما استفاده از پیشرفته ترین فناوری های زمان- مثل فیلمبرداری از داخل آب- باعث شد که در سال 1960، این فیلم به عنوان یکی از ده فیلم برتر تاریخ شناخته شود.سینما و المپیک با هم پیش رفتند و پیشرفتهای سینما، عاملی شد تا ورزش و هوادارانش هم از این مساله، استفاده های فراوانی کنند. از دوران قبل از جنگ جهانی اول تا امروز در قرن بیست و یکم.
درود بر پیشوا و نظام همواره رو ب رشدش