- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- دانستنی سینما
- ماهيت نظريه هاى تازه در جهان رسانه (قسمت دوازدهم)
ماهيت نظريه هاى تازه در جهان رسانه (قسمت دوازدهم)
یکشنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۲
محمد حسین صفری
در معنای مدرنیته توافق وجود ندارد
2- تأثیر پیام های ارتباطی ناپایدار و گذرا است ؛ یعنی این نظریه بیشتر به دنبال تأثیرات کوتاه مدت است .
3- به تکرار پیام تأکید کرده است ؛ ولی باید توجه داشت در مواردی تکراری ممکن است به ضرر ارتباط گر ( فرستنده ) باشد .
4- این نظریه شاید تنها در جوامعی که کثرت وسایل ارتباطی وجود ندارد ؛ یعنی در صورت عدم تنوع رسانه ای شاید بتواند موفق باشد ؛ زیرا مخاطب پیام های متناقض و متفاوت را از رسانه های مختلف دریافت نمی کند .
تئوری های هنجاری در رسانه ها ( 6 نظریه به همراه نقد و بررسی )
تئوری اقتدارگرا و خودکامه
در چنین نظامی فقدان استقلال واقعی روزنامه نگاران و اطاعت آنها از عوامل حکومت ، اساس هنجارهای رسانه ای را تشکیل می دهد . از آن سو حکومت برای کنترل مطبوعات از یک رویکرد تمرکزگرا با استفاده از سانسور پیش از انتشار استفاده کرده و با تدوین و نهادی کردن رویه های توبیخ در مقابل انحراف از مجموعه راهبردهای سیاسی، آنها را وادار به تمکین می کند .
در چنین نظامی ، کارگزاران حکومت به کنترل کیفی تولیدات رسانه ای می پردازند و با وضع مقررات و آیین نامه های خاص ، جزئیات بخشی از کنترل و مداخله خود را مدون کرده و ضمن مشروع شمردن انتصاب اعضای سردبیری رسانه ها ، از انواع مجازاتها از جمله وضع مالیات ها و مجازات های اقتصادی تا تعلیق انتشار استفاده می کنند .
مک کوییل توضیح می دهد که چنین نظام رسانه ای را می توان در حکومت های ناشی از سلطه نظامیان بر کشور به وضوح دید . ضمن آنکه در کوتاه مدت ممکن است در شرایط تهدیدات جنگی و یا شورش نیز چنین نظامی بر رسانه های یک کشور حاکم شود.
مجموعه این نظریه در تلاش است که رسانه ها را تسلیم کسانی نماید که به شکلی مشروع یا نامشروع قدرت را در جامعه به دست گرفته اند . باید ها و نباید های این نظریه را می توان در 12 فصل به شرح ذیل به اختصار بیان کرد:
قد و بررسی تئوری اقتدارگرا و خودکامه
بایدها
- مطیع قدرت شکل گرفته
- وابستگی اغلب تحت فشار به قدرت حکومت
- اعمال سانسور و تنبیه
- قانونگذاری در راستای کنترل مستقیم حکومت بر تولید پیام
- اعمال انواع فشارهای غیر مستقیم
- کنترل ورود رسانه ها به داخل کشور
- دخالت و کنترل در شوراهای پیام آفرینان
- مجاز دانستن اعمال تعلیق در انتشار از سوی دولت .
نباید ها
- ایجاد اختلال در قدرت شکل گرفته
- استقلال در عملکرد پیام آفرینان
- به هم زدن نظم موجود
- حمله به ارزش های سیاسی و اخلاقی حاکم .
تئوری آزادی رسانه
اساس این تئوری همان سخن دیرینه که اظهار عقیده آزاد و علنی بهترین راه رسیدن به حقیقت و کشف خطاست ، بنا شده است . این نظریه معتقد است که زبان خاص سرکوب عقاید آن است که نژاد برتر بشر و اعقاب او و نیز نسل موجود را از وجود کسانی که از نظر عقیدتی با او اختلاف دارند و حتی بیشتر از کسانی که آن را حفظ می کنند ، محروم سازند . پس به این ترتیب اگر عقیده ای صحیح است ، آنها از فرصت تبدیل اشتباه به حقیقت محرومند و اگر عقیده ای غلط است فرصت درک حقیقت را در برخورد با اشتباه از دست خواهند داد . ترقی جامعه بستگی به انتخاب صحیح یا غلط راه حل ها دارد .
در این نظریه ، مطبوعات آزاد ، جزء جدایی ناپذیر و اساس جامعه آزاد و عقلانی شناخته شده است . در واقع صفت عقلانی نماینده فاصله گرفتن از افشای خصمانه دیدگاههای جایگزین است . ضمن اینکه جامعه را از آمال و آرزوهای اعضای خود آگاه می کند و تمامی اینها در راستای ترکیب حقیقت ، رفاه و آزادی به صورتی توأم است .((McQuall,1987,pp112-116
در نظریه آزادی رسانه ها ، اگر چه به اعتقاد به برتری تخصص های حرفه ای اشاره نشده ؛ اما خصلت نظام سرمایه داری – لیبرال متناسب برای رشد این نظریه سبب است . باید ها و نباید های نظریه آزادی رسانه ای را می توان در 14 بند به شرح ذیل مختصر نمود:
نقد و بررسی تئوری آزادی رسانه ها
بایدها
- حمله به هر نوع حزب و دسته سیاسی یا رسمی حکومتی
- انتشار عقاید و باورهای با برچسب درست و نادرست
- استقلال حرفه ای درسازمان های رسانه ای ( با نیروهای متخصص)
- آماده برای مواجهه با عواقب قانونی تجاوز به حقوق دیگران
- مسئول در برابر قانون
- حراست از اعتبار ، مالکیت و حریم خصوصی افراد
- توان خودگردانی
نباید ها
- سانسور
- ایجاد قید کسب امتیاز برای پیام آفرینی و انتشار
- حمله به افراد خصوصی
- افشای اطلاعات مربوط به امنیت ملی
- ایجاد اجبار در انتشارات
- ایجاد محدودیت در جمع آوری اطلاعات
- ایجاد محدودیت در واردات و صادرات پیام
البته در این نظریه تناقضاتی نیز وجود دارد که بحث در باب آن از قرن هفدهم تاکنون ادامه داشته است .این دیدگاه در شکل ابتدایی خود فقط به این نکته می پردازد که هر فرد در انتشار هر آنچه که در دست دارد باید آزاد باشد ؛ اما نمود عملی چنین نظریه ای از تصور ذهنی آن فاصله زیادی دارد .