شعر طنز امتحان
سلام به بازدیدکنندگان آسمونی، با توجه به اینکه زمان امتحانات پایان ترم محصلین و دانشجوهاست شوخی با این عزیزان در شعرهای طنز زیر خواهیم داشت. امیدواریم این عزیزان در امتحاناتشون موفق باشند. این شعر برداشتی متفاوت از شعر خواننده ای به نام یاس می باشد.
سخته درسم... رسیده وقت رفتن... به سر امتحانی که میدونم تهش ردم
حس میکردم حرفای استاد با درسخوناشه... اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه
وقت امتحانو خراب کردن به برگمه... و خودت میدونی که خراب کردم الکی جو نده
حرفای خونوادمم که نمک زخممه... و تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه
و باز منمو حسرت یه نمره ی بیست... که استاد بنویسه، تو گوشه ی لیست
میدونی چند بار افتادم برای یه درس بگذریم... دیگه بیست گرفتنشم برام مهم نیست
تو که میدونستی دانشجوی ترم آخرتم ... بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم
∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗∗
بی همگان به سر شود، بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود
مولوی او که سر زده، دوش به خوابم آمده
گفت که با یکی دو شب، درس به سر نمیشود
استرس است و امتحان، پیر شده ست این جوان
دوره آخر الزمان، درس ثمر نمیشود
مثل زمان مدرسه، وضعیت افتضاح و سه
به زور جبر و هندسه، گاو بشر نمیشود
مهلت ترمیم گذشت، کشتی ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم، وای دگر نمیشود
هرچه بگی برای او، خشم و غصب سزای او
چونکه به محضر پدر، عذر پسر نمیشود
رفته ز بنده آبرو، لیک ندانم از چه رو
این شب امتحان من، دست به سر نمیشود
توپ شدم شوت شدم، شاعر مشروط شدم
خنده کنی یا نکنی، باز سحر نمیشود!
بسیار زیبا...
بله خواهش میکنم، با ذکر لینک ایرادی ندارد