- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- زبان و ادبیات
- گذری بر تاریخچه ادبیات کهن فارسی

گذری بر تاریخچه ادبیات کهن فارسی
تاریخ ادبیات ایران قدمتی چند هزار ساله دارد و این موضوع در تمام آثار شاعران و نویسندگان کاملا مشهود است. ما در این بخش آسمونی برای آشنایی شما عزیزان با تاریخچه ادبیات کهن فارسی ، اطلاعاتی در همین مورد آماده کرده ایم.
آسمونی : ادبیات ایران، به مجموعه داستانهای شفاهی و مکتوب ایرانیها (مادی، پارسی، سکایی، اوستایی) گویند که توسط مآخذ دینی (اوستا)، نثر (تاریخ یونانی و کتیبههای فارسی باستان و نظم شاهنامه فردوسی شاهنامه فردوسی، گشتاسب و کتایون، شیرین و فرهاد به دست ما رسیدهاست).
از داستانهایی که در ایران پیش ازسولیکیان برای ما باقی ماندهاست، تنها داستانهای مادی کوروش بزرگ کوروش و آستیاگ.
افسانه سمیرامیس، افسانه اربق، افسانه دوران کودکی کوروش، ستریانگایوس و زرینا، زریادرس واداتیس، ادبیات فارسی باستان زندگانی کوروش، بردیای دروغین، سکایی مردهای یک چشم، گریفینهای محافظ طلا، رستم دستان و ادبیات زرتشتی جم، جمشید، آبتین میتوان نام برد که تعدادی از این داستانها در ادبیات فارسی ادبیات فارسی نوشاهنامه فردوسی انعکاس یافتهاست.
در فرهنگهای پیش از خط، یعنی روزگاری که آثار ادبی نوشته نمیشد، هر سنت ادبی به صورت شفاهی وجود داشت و سینه به سینه منتقل میگشت.
در فرهنگی که با خط آشنا میشود، این سنت ادبی روایی میتواند به نشو و نمای خود ادامه بدهد، اما هنگامی که خط مهمترین وسیله بیان میشود، حیات این سنتها پایان میپذیرد و تنها به هنگام نگارش این نوع روایات و ادبیات است که بخشی از عناصر مشخصاً روایی و شفاهی تألیف و تصنیف را میتوان در آن نوشتهها بازیافت.
آسمونی : در ایران باستان انتقال دانش و معرفت عمدتاً بر نقل روایی و شفاهی استوار بود.
آثار دینی و ادبی به سبب علاقه به نگهداری سنتهای روایی و نقلی سدهها سینه به سینه حفظ میشده و به کتاب درآوردن آنها سنتی چندان معمول نبودهاست.
برای نمونه کتاب اوستا پس از سدهها انتقال سینه به سینه سرانجام در دوره ساسانیان به رشته تحریر درآمد و پس از به کتابت درآمدن نیز کمتر مورد رجوع قرار میگرفت و موبدان برای اجرای مراسم دینی آن را از حفظ میخواندند.

آسمونی : سابقه نوشتن در ایران به سده ششم پیش از میلاد بازمیگردد.
نگارش اسناد دولتی، سیاسی و اقتصادی (مانند مطالب کتیبهها، چرم نوشتهها و سفال نوشتهها) در ایران از دیرباز معمول بودهاست.
اما توسعه نگارش آثار دینی و ادبی تا سدههای نخستین مسیحیت، مورد بحث است.
شواهد حکایت از آن دارد که تکامل ادبیات از صورت روایی و نقلی به صورت نوشتاری در بخش دوم از عصر ساسانیان صورت پذیرفتهاست.
از علل اساسی به کتابت درآمدن آثار زرتشتی حفظ و نگهداری آنها در برابر پیشرفت اسلام، کاهش موبدان حافظ کتاب و ایرادهایی بود که پیروان ادیان صاحب کتاب مثل مسیحیها، برای نداشتن کتاب، بر زرتشتیان میگرفتند. مسلمانان حتی زرتشتیها را «اهل کتاب» نمیدانستند.
در این دوره بیشتر کتابهای مقدس زرتشتی و برخی آثار کم و بیش مرتبط با دین به نگارش درآمدند که به واسطه حمایت نهادهای دینی زرتشتی، تعدادی از آنها تا به امروز بر جای ماندهاست.
آثار ادبی و غیر دینی خواه به نظم یا نثر هم چنان سینه به سینه نقل شده تا پس از ظهور اسلام به تدریج رو به فراموشی نهاد و تنها تعداد اندکی که به زبان عربی برگردانیده شد یا در قالبهای جدیدی در ادبیات فارسی بازتاب یافت، بر جای ماندهاست