- آسمونی
- مجله اینترنتی
- سبک زندگی
- خانواده و اخلاق
- پیوند مسائل اخلاقی با یکدیگر

پیوند مسائل اخلاقی با یکدیگر
فضایل اخلاقی غالبا با یکدیگر مربوطند همانگونه که رابطه نزدیکی در میان رذایل اخلاقی دیده میشود. به همین دلیل، جدائی کامل آنها از یکدیگر غالبا امکان پذیرنیست.
این پیوند و ارتباط گاهی به خاطر ریشههای مشترک آنها است و گاه به خاطر پیوند ثمرات و نتایج آنها با یکدیگر.
در قسمت اول یعنی پیوند ریشهها، مثالهای روشنی داریم; غیبت کردن در بسیاری از موارد زائیده صفت رذیله حسد است، شخص حسود میکوشد با غیبت کردن کسی که مورد حسد اوست، آبروی او را ببرد و شخصیتش را درهم بشکند; تهمت و افتراء، تکبر و خودبرتربینی، تحقیر و کوچک شمردن دیگران نیز بسیار میشود که از همان رذیله حسد سرچشمه میگیرد.
بعکس، علو طبع همانگونه که جلو طمع را میگیرد، با حسد و کبر و غرور و تملق و چاپلوسی نیز مبارزه میکند.
در مورد نتائج و ثمرات نیز این پیوند بخوبی دیده میشود، یک دروغ ممکن استسرچشمه دروغهای دیگر شود، و گاه برای توجیه آن دستبه گناهان و خطاهای دیگری بیالاید; و یا با انجام یک جرم، جرائم دیگری انجام دهد تا آثار جرم اول را بپوشاند; و بعکس، انجام یک عمل اخلاقی مانند رعایت امانت، منتهی به محبت و دوستی و پیوند در میان افراد یا تعاون اجتماعی و مانند آن میشود.
در روایات اسلامی نیز اشارات لطیفی به این امر مهم آمده است; در حدیثی از علی علیه السلام میخوانیم که فرمود: «اذا کان فیالرجل خلة رائعة فانتظر اخواتها; هنگامی که در کسی صفت جالب و زیبایی ببینی، در انتظار بقیه صفات نیک او، باش!»
در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام میخوانیم که فرمود: «ان خصال المکارم بعضها مقید ببعض; صفات شایسته با یکدیگر مربوط و مقیدند.» و در ذیل همین حدیث اشاره شده استبه «صدق الحدیث وصدق الباس واعطاء السائل والمکافات بالصنایع واداء الامانة وصلة الرحم والتودد الی الجار والصاحب وقری الضیف وراسهن الحیاء; راستگویی، مقاومت در میدان جنگ، بخشش به درخواست کننده، پاداش نیکی به نیکی، ادای امانت، صله رحم، محبت نسبتبه همسایه و دوست، و پذیرایی شایسته از مهمان، و در راس همه آنها حیاء قرار گرفته است.»
در واقع حیا که روح آن تنفر از گناه و زشتیها است میتواند سرچشمه تمام افعال اخلاقی بالا بشود، همانگونه که صداقت پیوند نزدیکی با امانت و مقاومت در میدان مبارزه و پیوند و محبت و دوستی با بستگان و دوستان و همسایگان دارد.
در حدیثسومی از امام باقر علیه السلام میخوانیم: «ان الله عزوجل جعل للشر اقفالا وجعل مفاتیح تلک الاقفالالشراب، والکذب شر من الشراب; خداوند برای بدیها قفلهایی قرار داده و کلید آن قفلها را شراب قرار داده است و دروغ از شراب بدتر است.» اشاره به این که دروغ میتواند سرچشمه انواع گناهان شود.
شبیه همین معنی به صورت فشردهتری در حدیث امام حسن عسکری علیه السلام آمده است آنجا که فرمود: «جعلت الخبائث کلها فیبیت وجعل مفتاحها الکذب; تمام زشتیها و بدیها در اطاقی قرار داده شده (که در آن بسته است) و کلید آن دروغ است.»
این سخن را با حدیثی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله پایان میدهیم:
در روایتی آمده است، مردی خدمت رسولخدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یارسولالله! من در پنهانی مرتکب چهار گناه میشوم، زنا و شرب خمر و سرقت و دروغ، فایتهن شئت ترکتها لک; هر یک از آنها را که بفرمایی به خاطر تو آن را ترک میکنم! (گویا آماده ترک همه آنها نبود، میخواستیکی را به خاطر رسولخدا صلی الله علیه و آله ترک کند. )
پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «دع الکذب; دروغ را رها کن!»
آن مرد از خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بازگشت; هنگامی که تصمیم گرفتبه سراغ عمل منافی عفتبرود، به خودش گفت اگر این کار را انجام دهم ممکن است پیامبر صلی الله علیه و آله از من سؤال کند، اگر راست گویم حد بر من جاری میکند، و اگر دروغ بگویم پیمان خود را با او شکستهام (ناچار این عمل را ترک کرد).
سپس تصمیم به سرقت و شرب خمر گرفت، باز همین فکر برای او پیش آمد، به خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله برگشت و گفت:
«قد اخذت علی السبیل کله فقد ترکتهن اجمع; شما تمام راهها را بر من بستی، به همین جهت من تمام این گناهان را ترک خواهم نمود!»
از مجموع آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که در بسیاری از موارد برای تربیت نفوس و تهذیب اخلاق و مخصوصا اصلاح بعضی از خلق و خوها باید از اموری که پیوسته و وابسته به آن استشروع کرد، و از مقارنات و خلق و خوهای دیگر که با آن مرتبط است کمک گرفت.