بیوگرافی الیاس کاتز

در بازیهای المپیک 1924 پاریس، الیاس کاتز موفق شد در رقابت 3000 متری صحرانوردی همراه با دیگر اعضای تیم ملی فنلاند برنده مدال طلا شود. او که در سال 1901 در آبو فنلاند متولد شده بود، برای کسب این طلا کار دشواری نداشت؛ زیرا هم تیمی هایی او دوندگانی افسانه ای چون پاوو نورمی و ویله ریتولا بودند و فنلاند با کمک این دوندگان به رکورد 8.32 دقیقه رسید.

کاتس در دوی 3 هزار متر بامانع هم نماینده فنلاند بود و در دور مقدماتی با ثبت زمان 9:43:8 دقیقه رکورد المپیک را به نام خود ثبت کرد، اما در فینال نوبت به رکوردشکنی ریتولا رسید تا کاتز پس از هموطن خود به مدال نقره قناعت کند. در حالی که یک سال قبل از المپیک توانسته بود این مسابقه را در 9:40:9 دقیقه به پایان برساند و بهترین رکورد زندگی خود را در 3 هزار متر با مانع ثبت نماید.

کاتس در مسابقات باشگاهی فنلاند در رقابت امدادی 1500×4 متر شرکت می کرد و چندی بعد از المپیک و در سال 1926 با تیم بار کوخبا آلمان توانست به رکورد 16:26:2 دقیقه دست پیدا کند که در سطح جهانی بی نظیر بود. یک سال بعد او و هم تیمی هایش به رکورد 16:11:4 دست یافتند . کاتس در 1927 به فنلاند بازگشت تا خود را برای شرکت در المپیک سال آینده در آمستردام آماده سازد. اما یک مصدومیت شدید پا سبب شد تا او شانس حضور در آمستردام را از دست دهد.

پس از آن به باشگاه بار کوخبا در آلمان بازگشت؛ همان باشگاه مختص یهودی ها که پیش از آن نیز در آن دویده بود. حضور او به عنوان پیشگام ورزشکاران یهودی در این باشگاه سبب شد که بسیاری از یهودیان آلمانی به حضور در این باشگاه ترغیب شوند. اما در ابتدای دهه 30میلادی و با قدرت گرفتن حزب نازی، طرفداران هیتر این تشکیلات را بر هم زدند. به این ترتیب کاتز در سال 1933 ناگزیر شد به سرزمین فلسطین مهاجرت کند و بعد از آغاز مجدد فعالیت های ورزشی، به عنوان مربی دوومیدانی اسرائیل برگزیده شد تا دوندگان اسرائیل را برای بازیهای امپیک 1948 آمده سازد.

البته هنوز چهار سال دیگر زمان لازم بود تا اسرائیل به عنوان عضوی از کمیته بین المللی المپیک برگزیده شود و به این ترتیب شاگردانش شانس حضور در المپیک را از دست دادند. با این حال چیزی از عمر کاتس باقی نمانده بود. در دسامبر 1947 و زمانی که او برای حضور در یک پروژه سینمایی در اردوگاه ارتش بریتانیا در غزه حضور داشت، توسط فلسطینی ها به قتل رسید و پایان عمر قهرمان المپیک به این شکل رقم خورد.