- آسمونی
- مجله اینترنتی
- کلوپ بازی
- بازی های رومیزی
- بازی حکم و قوانین آن

بازی حکم و قوانین آن
حکم نام بازیای با ورقهای بازی (52تایی) متکی بر بخت و مهارت است. محبوبترین گونهٔ این بازی نوع چهارنفرهٔ آن است گرچه گونههای دو نفره و سه نفره ی آن هم بازی میشود. برای آشنایی با بازی حکم و قوانین آن و همچنین فلسفه اسلام درباره حکم این بخش آسمونی را تا پایان مطالعه نمایید.
اساس برد و باخت در هر «دور بازی» بر برنده شدن در «هفت بازی» یا «هفت دست بازی» استوار است و اساس برنده شدن در هر دست بازی کسب هفت امتیاز است که به هر کدام از این امتیازها هم «دست» میگویند و برنده شدن هر امتیاز را اصطلاحاً «دستگرفتن» میگویند.
پس مثلاً ممکن است در بازی پنجم از هفت بازی گروه بازنده شش دست گرفته باشد و گروه برنده هم که هفت دست گرفتهاست. در گونهٔ چهارنفر امتیازها برای تیم لحاظ میشود و نه فرد. یکی از قوانین من در آوردی بازی حکم این است که اگر یکی از طرفین بازی 6 دست باشد و در بازی هفتم کت شوند بازی برای دو طرف از یک شروع میشود. اما این قانون مشروعیت ندارد. یکی از تیم های ایرانی افتخار افرین در عرصه جهانی، تیم شیاطین شش گیر میباشد که سه دوره پیاپی قهرمان مسابقات لاس وگاس شده اند.

آشنایی با برگ ها
ترتیب ورقها بر حسب ارزش از کم به زیاد چنین است: 2، 3، 4...10، سرباز، بیبی، شاه، آس (تک). بهطور پیشفرض خالها بر یکدیگر برتری ندارد جز یک خال که خال حکم نامیده میشود و ضعیفترین ورق آن یعنی 2 از قویترین ورق یعنی آس خالهای دیگر قویتر است. خال حکم در ابتدای هر دست بازی توسط شخصی که حاکم است تعیین میشود. نحوهٔ حاکم شدن در ذیل توضیح داده خواهد شد.
به خاطر محبوبیت بیشتر حکم چهارنفره قوانین بازی بر اساس آن شرح داده میشود و سپس در مورد انواع دیگر بازی حکم تفاوتها با حکم چهار نفره ذکر میشود.
تعیین حاکم برای بار نخست
افراد بر رأسهای یکی مربع مینشینند. اگر پیشتر یارکشی انجام شده باشد افراد باید به گونهای بنشینند که یار هر کس روبرویش (یعنی رأس مقابل) باشد. سپس یکی از چهار نفر ورقها را پس از برزدن یک یک از رو به صورت پادساعتگرد به افراد میدهد (یعنی آشکارا بر زمین میگذارد تا همگان ببینند) بنابراین خودش آخرین نفریاست که ورق دریافت میکند. نخستین کسی که آس دریافت کند (یا اصطلاحاً نخستین کسی که «آس بیاورد» یا «به او آس بیفتد») حاکم میشود. اگر یارکشی پیشتر انجام شده باشد ورقها جمعآوری میشود و پس از برخوردن تقسیم ورقها برای بازی اصلی آغاز میگردد (اصطلاحاً دست داده میشود). اگریارکشی انجام نشده باشددادن ورقهابه صورت تکتک برهمان سمت پیشین به افرادادامه مییابدتاشخص دیگری آس دریافت کند. این شخص یار حاکم خواهد بود. پس از اینکه یار حاکم تعیین شد. تغییر مکان احتمالی برای روبروی هم قرار گرفتن یاران صورت میگیرد.
نحوه تقسیم ورقها میان بازیکنان
به تقسیم ورق میان بازیکنان اصطلاحاً «دستدادن» یا «ورقدادن» یا《A12MS》میگویند. در هر دست بازی بازیکنی که سمت چپ حاکم نشستهاست دست میدهد. یعنی به گونهای دست داده میشود که نخستین ورق به حاکم رسد و آخرین ورق به دستدهنده. ورقدهنده پس از بُرزدن ورقها به اندازهٔ کافی دستهٔ ورقها را از پشت (یعنی بر زمین مینهد یا بر کف دستش نگاه میدارد و کف دست سوی یار حاکم میبرد تا یار حاکم آن را «کوپ کند».
منظور از کوپ کردن این است که یار حاکم در ستبرای دستهٔورق نقطهای (ورقی) را انتخاب کند و بدون برهم زدن ترتیب ورقها و البته بدون نگاه کردن آنها ورقهای زیر آن نقطه را رو قرار میدهد که در این صورت اگر برگ یار حاکم زیر 10 باشد حاکم نمی تواند برگ را زمین بریزد در صورت «کوپ نکردن» این امکان وجود دارد که اگر حاکم از ورق های دریافتی ورق بالای 10 نداشته باشد دست را زمین بریزد. پس مثلاً اگر صورت ابتدایی ورقها را بهترتیب شمارهگذاری کنیم: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 … 52. پس از کوپ ممکن است به صورت 37 38 39 … 52 1 2 3 4 5 ...36 در آید. این حرکت از این روست که تا حدی از تقلب احتمالی شخص ورقدهنده جلوگیری شود چرا که پیش از ورقدادن معلوم است که ورق پایانی از آنِ ورقدهنده خواهد بود و ورق دهنده فرضاً میتواند یک ورق آس را برای خود در ته دستهٔ ورقها قرار دهد.
با انجام عمل کوپ این آس فرضی به جایی در میانهٔ ورقها خواهد افتاد.
گاه (معمولاً در بازیهای نه چندان جدی) یار حاکم با انگشتانش بر دستهٔ ورق میزند و این به این معناست که «بُر ورقدهنده را قبول دارد». آسمونی : ابتدا ورقدهنده با آغاز از حاکم به هر بازیکن پنج ورق میدهد. ورق دهنده باید طوری برگهها را پخش کند که برگهٔ آخر به خودش برسد. لازم است ذکر شود که معمولاً در بازیهای دوستانه ورق دهنده میتواند پنج برگ نخست از دست یارش را ببیند.

در اینجا «حاکم» با توجه به دست خود خالی را خال حکم انتخاب میکند. در بعضی مواقع خصوصاً در بازیهای نه چندان جدی حاکم میتواند خال ورق میانی یارش را به عنوان خال حکم انتخاب کند. اگر چنین کند یار حاکم باید ورق میانیاش را به همگان نشان دهد. چنانکه دیده میشود به هم نخوردن ترتیب ورقها هنگام دست دادن اهمیت دارد. معلوم باشد که ورق اولی که به شخص داده شده چه بودهاست و ورق دوم چه بودهاست. اخلاق ورقدهی حکم میکند که ترتیب ورقهای داده شده به هر بازیکن هنگام دستدادن به هم نخورد. این مسئله اهمیت بیشتری میتواند داشته باشد چرا که برخی حاکمان بر اساس ترتیب ورق حکم میکنند. (مثلاً همواره خال ورق دومی را که دریافت کردهاند خال حکم اعلام میکنند)
پس از تعیین شدن حکم، یا به بیان دقیقتر خال حکم، ورقدهنده دو بار دیگر در بستههای چهارتایی به بازیکنان به همان ترتیب پیشین ورق میدهد. (به بیان کامل تر: بهطور کلی ورق دهنده در دور اول به همهٔ بازیکنان چهار تا-پنج تا ورق میدهد و بعد از آن به همه چهار تا-چهار تا ورق میدهد تا جایی که ورقها تمام شوند) بعد از اتمام تقسیم ورقها بازی آغاز میشود.
روش انجام بازی
ورق نخست را حاکم «میآید». اصطلاح «آمدن» در حکم به معنی قرار دادن ورقی (از رو) بر زمین است بهطوریکه همگان آن را ببینند. «فلان کس سرباز پیک آمد» به این معنیاست که هنگامی که نوبتش شد ورق سرباز پیک را بر زمین نهاد. گاه به جای «آمدن» از «بازی کردن» استفاده میکنند. مثلاً «فلان کس سرباز پیک بازی کرد».حال اگر در ابتدای بازی یکی از حریفها حکمی نداشته باشد دوباره باید برگه پخش شود به خال نخستین ورقی که بر زمین قرار داده شدهاست (و همچنان بر زمین است) «خال زمینه» میگویند. پس شخص حاکم با «آمدن» ورق، خال زمینه را تعیین کردهاست. جهت ترتیب نوبت افراد همان جهتیاست که دست داده شدهاست (معمولاً پادساعتگرد).
اگر کسی در دستش ورقی از خال زمینه داشته باشد، حق آمدن ورقی از خال دیگر را ندارد و باید ورقی با همان خال زمینه بازی کند. آسمونی : اگر ورقی با خالِ آنِ زمینه ندارد، هر ورق دیگری را میتواند بازی کند. اگر خال زمینه حکم نباشد، هر ورقی از هر خالی جز خال حکم ارزشی کمتر از ورق زمینه دارد. یعنی مثلاً اگر ورق زمینه پنجِ دل باشد و [خالِ] حکمْ پیک باشد و شخص در دستش دل نداشته باشد اگر آس خشت هم بازی کند ارزش آس خشتش از پنج دل کمتر است. اگرشخص خال زمینه راندارد وخال زمینه حکم نباشدهرورقی ازخال حکم ازورق زمینه ارزشش بیشتراست.

اگرخال زمینه حکم باشدوشخص حکم نداشته باشدبه هیچ تدبیری نمیتواندورقی باارزشترازورق زمینه بازی کند. هر گاه کسی خال [غیر حکم] زمینه را ندارد و ورقی با خال حکم بازی کند و اولین نفری باشد که خالی حکم بازی میکند به اصطلاح ورق زمینه را «بریدهاست» و در حالت کلیتر خال زمینه را بریدهاست. ممکن است کسی روی دست اوببردیعنی اوهم ازخال زمینه نداشته باشدوورق حکمی باارزشی بالاترازورق برندهٔ اول بازی کند.
بعد از اینکه هر چهار نفر ورقهای خود را بازی کردند با ارزشترین ورق با توجه به ورق زمینه تعیین میشود و یک امتیاز (دست) نصیب تیمی میشود که یکی از بازیکنانش با ارزشترین ورق را بازی کردهاست. پس از کسب امتیاز ورقها (این ورقها هر بار چهار ورقاند) از صحنهٔ بازی کنار میرود و کسی حق مشاهده دوباره آنها را ندارد و شخصی که در نوبت قبل باعث کسب امتیاز برای تیمش شدهاست باید از نو ورقی بازی کند. پس درنوبت دوم شخص حاکم لزوماًنخستین کسی نیست که بازی میکند؛وبرگ زمینه راشخصی که دست قبل باعث کسب امتیازشدهاست تعیین میکند. اما جهت ترتیب نوبتها همچنان حفظ میشود. (یعنی مثلاً پادساعتگرد میگردد) تیمی که هفت امتیاز کسب کند بازی را برنده شدهاست.
اگر تیم برنده همان تیم حاکم باشد، حاکم همچنان حاکم باقی میماند و اگر تیم حاکم شکست خورد، حاکمْ خودْ ورقدهنده میشود و به همان ترتیب نوبت پیشین ورق میدهد. (پس از برخوردن ورقها). اگر در یک دست بازی یکی از تیمها 6 باشد و همان تیم، تیم مقابل را کُت کند، تیم کتکننده بازی را برده است. آسمونی : اگر در یک دست بازی یکی از تیمها هیچ امتیازی کسب نکند به اصطلاح «کُت» میشود. اگر تیم کت شونده تیم حاکم باشد سه باخت و اگر تیم کت شونده حاکم نباشد تو گویی دو باخت در نظر گرفته میشود. اگر بازیکنی ورقهای خود را با توجه به ورق زمینه بازی نکند تیم به اصطلاح «کُت» میشود.
به «کُت شدن» تیم حاکم، «حاکم کتی» یا «سه کتره» یا «پر کت» میگویند. اگر تیمی پس ازاین که 7دست رابرد،اصرار به ادامه بازی داشت وموفق شدکه تمام 13برگ را ببرددراصطلاح به آن بام میگویند. در این صورت کل بازی تمام است و تیم بامکننده برنده نهایی بازی خواهد بود. همچنین اگر حاکم «بام» شود به آن «پر بام» یا «حاکم بام» میگویند.
فلسفه اسلام درباره حکم
پاسور یا شطرنج وامثال این هاکه درگذشته آلات قماربوده اند، اگرالآن هم عرفا آلاتقمار حساب شوند، بازی با آن ها مطلقا حرام است، هرچندبدون بردوباخت باشد. اما اگر الآن عرفا آلت قمار حساب نشود، بازی با آن بدون شرط بندی اشکالی ندارد، ولی بازی کردن با شرط بندی و برد و باخت حرام است. بازی باهرچیزی که مکلّف تشخیص دهد از آلات قمار است یا در آن شرط بندی شود،به هیچ وجه جایز نیست.