- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- دانستنی سینما
- ژانر

ژانر
چهارشنبه 13 مرداد 1401
عليرضا كاوه
ژانر، عنوانى آشنا
واژه ژانر حتا بر واژههای بیمرزی مثل کلیک هم اولویت دارد. کمدی هم چنین است. همه میدانند که در عزای عزیزان نباید حرف از فیلم یا نوایی کمیک زد. من خود بهچشم دیدهام که افراد با اختلالات روانی هم چنین ضرورتی را رعایت کردهاند.
خب این ژانر یا گونه که انقدر واضح است، چرا باید توضیح داده شود؟
مشکل در واضحی نیست و هست. هرکسی برای خود ژانربندی دارد و نظریهی سینمایی از اینجا وارد ماجرا میشود. حتا در درگاههای (سایتهای) سینمایی هم اشتباهات ژانری دیده میشود. در ویکیپدیا و IMDB مستند و انیمیشن بهعنوان ژانر معرفی میشوند.

ژانر رایجترین از بین اصطلاحات سینمایی است. اگر بینندهی عادی سینما هستید، نیازی ندارید که بدانید سبک اکسپرسیونیسم چیست؟ یا کارگردان این فیلم چرا مهم است؟ اما اگر با همراه خود به دیدن فیلمی بروید که او را مضطرب کند بیشک دوباره با شما به سینما نخواهد آمد.

پس دانستن ژانر بهشکلی از ضروریات است. بارها گفتهاید که "از این ورجهورجهها خوشم نمیاد." و منظورتان این بوده که نمیخواهید با نامزدتان بهدیدن آثار رزمی بروید.
خب این تشخیص درستتان از ژانر است. یعنی شما لحنی را در اثری یافتهاید وووو
این را نوجوانانی که بر سر گذرها در شهر تهران مینشینند و در یک جعبهی مقوایی تعدادی فیلم میفروشند هم میدانند. یعنی زمانیکه استاد دانشگاهی به آنان رجوع میکند و سوال میپرسد جواب میدهند که فیلمی عاشقانه. یعنی فردی با عالیترین سطح تحصیلات هم به ژانربندی صحیح یک فیلم نیاز دارد و تا بهحال پیش نیامده که آن استاد دانشگاه به آن نوجوان بگوید که بچه تو میخای چیز یاد من بدی؟

به این معنی ژانر نیاز به سطح سواد و معلومات ندارد. همه میتوانند ژانربندی کنند و همه خود را ملزم میبینند که چنین بکنند.
این الزام مسایلی را بهدنبال میآورد. یکی اینکه همهی ژانربندیها مشابه هم نیست. گاه فیلمی با هدف کمیک تولید شده اما بینندگان بهآن نخندیدهاند. شما هم بهیاد دارید که با اعتراض از میانهی فیلمی آنرا رها کرده باشید و با واژهی مسخره سینما را ترک کرده باشید؟ یا فیلمی وحشت که همهی بینندگان از میانهی آن خندیدهاند.

پس هدف تولیدکنندگان برای آنکه بینندگان همان "لحن" را دریافت کنند، کافی نیست. اما چگونه است که همیشه تولیدکنندگان چنین میکنند؟
بهواژهی مهمی رسیدیم: لحن.
ادامه در قسمت بعدی.