ران کلارک هم به دلیل رکوردشکنی های پیاپی خود در سطح جهانی و هم به خاطر ناکامی های خود در المپیک ماندگار شده است.
ران اولین بار در یک مسابقه دوی یک مایل مدارس شرکت کرد و مقام دوم را بدست آورد و از آن روز علاقه به دو بر تمام وجودش حاکم شد، در سال 1955 و در هفده سالگی در حالی که شش ثانیه رکورد شخصی خود را اصلاح کرده بود با زمان 4 دقیقه و 7 ثانیه و 5 دهم، رکورد یک مایل جوانان استرالیا را از آن خود کرد.
سال 1956 هم برای کلارک سال درخشانی بود و او با زمان 4 دقیقه و 6 ثانیه و 8 دهم، رکورد جهانی یک مایل جوانان را نصیب خود ساخت. در مسابقه انتخابی تیم المپیک استرالیا در مسافت 1500 متر هم چیزی نمانده بود که جواز حضور در المپیک را به دست آورد؛ اما در پایان پس از لَندی، لینکلن و بابلی مقام چهارم را به دست آورد. با وجود این، مسوولین استرالیائی کوشش های موفقیت آمیز او را بی پاداش نگذاشتند و قهرمان جوان به عنوان آخرین حامل مشعل المپیک تعیین شد.

در روز افتتاحیه المپیک ملبورن، کلارک از جنبه شهامت و استقامت آزمایش بزرگی را گذراند و با وجود سوزش شدید ناشی از جرقه های منیزیم که از روی مشعل به روی بازوانش می جهید، بالاخره توانست مشعل المپیک بزرگ استادیوم را که در ارتفاع شست و دو پله قرار داشت، برافروزد. در سال های 1957 و 1958 کلارک فعالیت قابل ملاحظه ای نشان نداد اصولا در آن سال ها دو غول بزرگ دوومیدانی استرالیا یعنی لینکلن و الیوت همه انظار را در عرصه دوومیدانی به خود معطوف داشته بودند . در همین موقع موضوع ازدواج ران مطرح شد، بطوریکه در سال 1958 او بدون این که کسی متوجه شود تقریبا بطور کامل از صحنه مسابقات کنار رفت.

کلارک از خانواده مرفهی بود. در اوان جوانی هرگز گرفتاری عادی سایر ورزشکاران را نداشت و در سال های بعد نیز به عنوان مشاور عالی چند شرکت بزرگ، آنچنان درآمدی داشت که بتواند زندگی مرفه و بی دردسری را بگذراند. به این ترتیب به مدت سه سال و نیم سکوت کامل درباره وی حکمفرما بود. هنگامی که در بازی های کشورهای مشترک المنافع، کلارک بعد از ماری هالبرگ مقام دوم دوی سه مایل را احراز کرد، همگان از تعجب بر جای خود خشک شدند. زیرا هیچ کس از بازگشت او به صحنه مسابقه خبر نداشت و حتی نمی دانستند او را برای شرکت در این بازی ها در لیست دوندگان حضور دارد.
دنباله ماجرا در واقع بخشی از تاریخ دو و میدانی جهان است. با این حال خود او با تواضع تمام گفت:
زمانی که من مجددا دوومیدانی را شروع کردم هرگز تصور نمی کردم در عرض دو سال پنج رکورد جهانی را به دست خواهم آورد.هرگز در عالم خیال نیز تصور نمی کردم روزی به دست من، اسم ولادیمیر کوتس از لیست رکورد داران جهان حذف گردد.
اما دونده اسطوره ای استرالیایی با چه برنامه ای رکوردها را یکی بعد از دیگری شکست؟ کلارک توضیح می دهد:
ساعات کاری من در روز بین 9 تا 17 بود و ناچار بودم تمریناتم را در خارج از این ساعات برگزار کنم. صبح که از خواب بلند می شدم در فاصله ساعت 6 و7 در حدود ده کیلومتر می دویدم و پس از آن هم مدتی با هالتر سبک کار می کردم و موقعی که همکارانم مشغول صرف ناهار بودند، من ده کیلومتر دیگر در پارکی مجاور محل کار می دویدم. البته در ساعات غروب برنامه اصلی من شروع می شد. بین ساعات 6 عصر تا 9 شب، حدود سی کیلومتر روی جاده های اطرف تمرین داشتم. البته هرگز در پیست تمرین نمی کردم. معمولا مسیرهای مختلف و متنوعی را برای این کار انتخاب می کردم؛ با وجود این هرگز در شیب های تند تمرین نمی کردم.
دیدگاه کاربران (0 نظر)