نقدی روانشناختی بر سریال دل

نقد از مرجان دلپسند اختصاصی آسمونی

منوچهر هادی کارگردان ، فیلم نامه نویس ، تدوین گر سینما و تلویزیون ایرانی است. این کارگردان نام آشنای کشورمان نخستین بار در سال 1386 با فیلم سینمایی "قرنطینه"در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر وارد عرصه شد. از دیگر آثار هنری این کارگردان می توان به فیلم های پر حاشیه "رحمان 1400  "در سال 1397 ، "آینه بغل" 1396، "کارگر ساده نیازمندیم" 1394، "من سالوادور نیستم"1394، "زندگی جای دیگری است"1392، "دنیای پرامید"1391 و یکی می خواد باهات حرف بزنه1390 اشاره نمود. از سریال های این کارگردان جوان ایران در شبکه نمایش خانگی می توان به سریال" عاشقانه "1395 و سریال "دل"در 1398 اشاره نمود .

بازیگران این سریال عبارتند از : (حامد بهداد) ایفاگر نقش آرش نامزد رستا، (ساره بیات) ایفاگر نقش رستا نامزد آرش، (مهدی کوشکی) ایفاگر نقش مهران عاشق رستا، (سعید راد) ایفاگر نقش خسرو پدر رستا، (یکتا ناصر)خواهر رستا، (بیژن امکانیان) پدر آرش، (افسانه بایگان) مادر رستا و آوا، (نسرین مقانلو) مادر آرش و ... اشاره نمود. سریال دل، سریالی است که از همان ابتدای شروع بیشتر شبیه به یک مثلث عشقی نامتقارن است. از یک سو آرش که عاشق و شیفته رستا است و سودای رسیدن به یک عشق جاودانه را با او دارد. از سوی دیگر مهران مردی است با مشکلات عمیق شخصیتی که باعث شده او با دنیای واقعی و فراز و نشیب هایش بیگانه باشد. مردی که غرق در رویا و تصورات دور از ذهن و واقعیت هایش سیر میکند. فردی درونگرا و با عاطفه کند و محدود، غرق در توهمات و تصاویری که از رستا و رابطه گذشته اش با او ساخته است، با پوششی عجیب و متفاوت و تک رو که بیشتر در پی تعقیب و گریز دختری است که ظاهرا کمترین علاقه ای به وی ندارد. مردی که به نظر می رسد به پیامدهای رفتارش کاملا بی توجه است.

مثال این مشخصات در این شخصیت فیلم را در سکانسی از سریال که او در روز عقد رستا و آرش حال ریختن بنزین به روی خودش است و ظاهرا اقدام به خودکشی کرده است ، یا در سکانس هایی از فیلم که با آرش روبرو می شود و با شخصیت متفاوتی از خود نشان می دهد ، می توان دید. مهمتر از همه این مسائل "رستا "دختری که دچار شک و دودلی هایی در روابطش است که به مخاطب این حس را می دهد که آرش دائما در حال اثبات وجود خود به وی می باشد. رابطه ای که بیشتر عشق یک طرفه  آرش به رستا را نشان می دهد. رابطه ای با کش و قوس های فراوان که هرچه" آرش" بیشتر به سمت "رستا "می رود به نظر می رسد او می گریزد .

در حالی که در سکانس های ابتدایی فیلم بیشتر عاشقانه های این دو شخصیت (آرش و رستا) و پیش بینی یک مجلس عروسی لاکچری به چشم می خورد. همانند برخی از فیلم ها و سریال های ایرانی فیلمنامه این سریال نیز مملو از موضوع های کلیشه ای و تکراری و یا موضوعات برخی از فیلم های شبکه های ماهواره ای می اندازد. فیلم نامه ای که شاید بتوان گفت به راحتی قابلیت پیش بینی حوادث و رویدادهایی را که برای شخصیت های این داستان اتفاق می افتد، را دارد.  از سوی دیگر سکانس های ابتدایی قسمت اول این سریال نیز که با یک عروسی لاکچری شروع می شود نیز خود گویای این مسئله است . موضوعاتی از قبیل خیانت زوجین به یکدیگر همانطور که در سکانسی از این فیلم که آشنایی "اتابک "با یک زن جوان را نشان می دهد و در ادامه و در قسمتهای بعدی این سریال می بینیم که این زن همسر دوم "اتابک "است ، می توان دید.

در سکانس های دیگر این فیلم نیز می بینیم که" توران" نیز بیشتر به چشم برده به "اتابک "نگاه می کند تا همسری که با او زندگی می کند و با نیم نگاهی می توان تصویر یک خانواده از هم گسسته اما به ظاهر با هم را در این خانه دید . سوال دیگری که در این بین مطرح است این است که علت تنفر "اتابک" از خانواده همسرش  چیست ؟! از سوی دیگر "رستا" نیز قرار است عروس خانواده ای شود که با مخالفت هایی از سوی مادر این خانواده روبرو می شود .مخالفت هایی که شاید خود "رستا" هم دخل و تصرفی در آن نداشته باشد . شاید بتوان علت آن را حوادث و ماجراهایی دانست که در گذشته پدر رستا با آن روبرو بوده است . اما چیزی که ذهن مخاطب را در این بین درگیر می کند این است که چه رابطه ای بین حوادث و اتفاقاتی که برای پدر رستا به وجود آمده است وجود دارد ؟!چرا توران به هر طریقی سعی در بهم زدن این وصلت دارد ؟! سوالاتی که باعث می شود مخاطب ماجراها و داستان های این سریال را دنبال کند. اما نکته مثبتی که در مورد این کارگردان می توان گفت این است که او در کارنامه هنری خود خصوصا در سینما تقریبا در اکثر زمینه ها از قبیل کمدی اجتماعی، سیاسی اجتماعی ،ملودرام و ... فعالیت داشته است و صرفا به یک موضوع خاص بسنده نکرده است. نقد از مرجان دلپسند اختصاصی آسمونی