
خرس پاندای غول پیکر
پاندا نوعی خرس است که در نواحی مرکزی و جنوب غربی چین زندگی میکند. پاندا به سادگی توسط لکههای سیاه روی گوش و دور چشم و دور بدنش قابل شناسایی است. این حیوان هرچند در راسته زیستی گوشتخوارسانان قرار دارد اما 99٪ رژیم غذایی آن را گیاه بامبو تشکیل میدهد. پانداهایی که در اسارت نگهداری میشوند غذاهایی مانند عسل، تخم پرندگان، ماهی، مرکبات، موز، برگ گیاهان و سیب زمینی را هم مصرف میکنند.
پاندا امروزه فقط در چند کوهستان مرکزی چین عمدتاً در ایالت سیچوآن و در حد کمتری در شاآنشی و گانسو زندگی میکنند. پانداها زمانی در نواحی کمارتفاعتر هم زندگی میکردند اما با پیشرفت زمینهای زراعی و همزمان از بین رفتن جنگلها و برخی از عوامل دیگر پانداها به مناطق مرتفع پناه آوردند.
نسل این جانور به شدت در معرض تهدید است. بر اساس گزارشها 239 پاندا در چین در باغ وحش و 27 پاندا نیز در باغ وحشهای بیرون از چین میزیند. همچنین تخمین زده میشود حدوداً 1٬590 پاندا در طبیعت زندگی میکنند اما یک مطالعه بر اساس تحلیلهای ژنتیکی تخمین زده که بین 2٬000 تا 3٬000 پاندا میتواند در طبیعت وجود داشته باشد و گزارشهایی نیز نشان میدهند که پانداهای موجود در طبیعت در حال ازدیاد میباشند. اما اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست اعتقاد دارد این گزارشها برای بیرون آوردن نام پاندا از جانوران در معرض خطر انقراض کافی نیست.
در حالی که همچنان اژدها اثر ملی و تاریخی چین است در این اواخر پاندای بزرگ نیز به یک علامت و مشخصه برای چین تبدیل شده است. تصویر خرس پاندا روی بسیاری از سکههای نقره و طلا و پلاتین مربوط به چین مدرن حک شده و حتی تمبر با عکس و اسم خرس پاندا منتشر شده است. حالت خوردن گیاه بامبو توسط خرس پاندا به یک نماد صلحجویی در مقابل شکارچیان تبدیل شده است. گفته شده خرس پاندا یک حیوان اهلی و آموزشپذیر است و حمله آن به انسان اغلب به خاطر آزار و اذیتی بوده که از انسان به آن رسیده تا به علت خوی وحشی خود جانور.
طبقهبندی جانورشناختی پاندا تا مدتها مورد بحث بود چرا که این حیوان مشخصات خرسها و راکونها را همزمان در خود دارد. اما تحقیقات مولکولی جدید اثبات کرده که پاندا قطعاً نوعی خرس است و نزدیکترین خویشاوند زنده آن خرس عینکی بومی آمریکای جنوبی است.
شکل ظاهری
پوست پاندا سیاه و سفید است. نوع بالغ این حیوان عرضش به یک متر و نیم و اندازه شانهاش 75 سانتیمتر است. نرها 10-20٪ از نوع ماده درشتتر هستند. نرها میتوانند به 115 کیلوگرم هم برسند اما مادهها کوچکترند. با این وجود میتوانند به 100 کیلوگرم نیز برسند.
از نظر رنگبندی گوشها و دستها و دور چشم پاندا، سیاه و بقیه بدن سفید است. دانشمندان نمیدانند به درستی چرا بدن این خرس به این رنگ درآمده اما حدس میزنند که به علت ایجاد توانایی استتار در میان برف و سنگ این طور شده باشد. پاندا دندانهای آسیاب بزرگ با فکی قوی دارد که برای خوردن گیاه بامبو مناسب است. بسیاری از مردم پاندا را حیوانی خپل و بانمک میپندارند اما این حیوان نیز میتواند به اندازه سایر همنوعانش خطرناک باشد. پنجه پاندا پنج انگشت و یک شست دارد. انگشت شست حیوان برای راحتی در گرفتن و خوردن گیاه بامبو به مرور زمان تغییر شکل یافته است. پاندا دومین دم بلند در میان خانواده خرسها را دارد. دم این حیوان 10 تا 15 سانتیمتر است. اولین دم بلند در میان خرسها متعلق به خرس تنبل است. پانداها 20 تا 30 سال عمر میکنند.
عادتها
در حیات وحش پانداها جزو جانورانی هستند که بر روی زمین زندگی میکنند و وقتشان را به گشت و گذار و در تپهها و تغذیه از گیاه بامبو میگذراند. پانداها چه نر چه ماده به تنهایی زندگی میکنند و حتی حیوانات ماده حضور یک ماده دیگر در محدوده خود را تحمل نمیکنند. پانداها با صداهایی که از خود تولید میکنند با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و همچنین با پنجه کشیدن بر درخت و همچنین با بوی ادرار خود محدوده خود را نشانه گذاری میکنند. این حیوان میتواند از درخت بالا برود و در درختان توخالی و یا شکاف سنگها پناه بگیرد اما برای خود لانه دائمی نمیسازد. پانداها مانند سایر خرسها به خواب زمستانی نمیروند بلکه در زمستانها به ارتفاعات گرمتر نقل مکان میکنند. نکته دیگر درباره پاندا این است که این حیوان بیشتر روی حافظه فضایی تکیه میکند تا حافظه دیداری.
پانداها تنها در طول دوران کوتاه جفت گیری در کنار همدیگر جمع میشوند اما بعد از جفت گیری، نر ماده را تنها میگذارد و ماده، تولهاش را به تنهایی بزرگ میکند.
تغذیه
دو خرس پاندا از نظر ظاهر و اندازه صورت و اندازه بدن و حتی میزان خوردن بامبو با هم متفاوت هستند، «راسل سیچون» پژوهشگر پانداشناس مشاهده نموده است که: «(پاندا) بیشتر شبیه یک گوریل گیاهخوار است و اندازه پایین تنه به حجم کلی بدن نشان دهنده سوخت و ساز پایین بدن است. این سطح پایین سوخت ساز بدن و همچنین روش زندگی پاندا به وی اجازه میدهد که توسط منابع غذایی ضعیفی چون بامبو بتواند به زندگی ادامه دهد.» پاندا دارای یک آروارهای قوی و دندانهای آسیای بزرگ است که به وی اجازه میدهد به راحتی گیاهان را بخورد.
بر اثر تجارت پر سود الوار پانداها به سوی مناطق مرتفعتر رانده شدهاند و همین خود باعث از بین رفتن مناطق جنگلی و از بین رفتن بامبوها که غذای اصلی پاندا را تشکیل میدهند شده است و به خاطر این اقدامات از سال 1973 تا 1984 یعنی در حدود تنها 11 سال چیزی حدود 50٪ از تعداد این حیوان کاسته شده است.
25 نوع بامبو توسط این حیوان در طبیعت مصرف شده است و تنها تعداد کمی از انواع بامبو در ارتفاعات رشد میکنند یعنی همان جایی که پانداها اکنون زندگی میزیند. برگهای بامبو پروتئین زیادی دارند اما ساقهٔ آن از پروتئین کمی برخوردار است. به خاطر شکوفهدهی، مرگ و گردهافشانی همزمان انواع گیاهان بامبو، پانداها باید حداقل به 2 نوع بامبو دسترسی داشته باشند تا گرسنه نمانند. اما تا زمانی که پانداها دندانهای خرس مانند خود را حفظ کردهاند میتوانند گوشت، ماهی و تخم پرندگان را در صورت در دسترس بودن بخورند. در باغ وحشها نیز به خرسها بامبو میدهند اما مقداری بیسکویت تقویتی نیز برای حفظ سلامت بهتر به آنها میدهند.
تولید مثل
سابقاً در تکثیر نسل پانداها در اسارت مشکل وجود داشت و آن مشکل عدم تمایل پانداها به برقراری ارتباط جنسی با یکدیگر در اسارت بود و این مشکل دانشمندان را بر آن داشت که راهی برای حل این مشکل بیابند. آنها راههایی چون نشان دادن فیلم نزدیکی پانداها با هم و حتی دادن داروی ویاگرا (تحریک کننده جنسی) را امتحان نمودند اما نتیجه دلخواه را نگرفتند. از روشهای ابتدایی دیگر لقاح مصنوعی بود. فقط اخیراً با استفاده از راههایی توانستند هر دو سال یک نوزاد به دنیا بیاورند.
توانایی جنسی پانداها از 4 تا 8 سالگی شروع و ممکن است تا 20 سالگی ادامه یابد. دوره جفت گیری در سه ماه بهار میباشد که مادهها برای 2 تا 3 روز که آن هم فقط یک بار در سال است آماده جفت گیری میشوند. در طول مدت زمان جفت گیری 2 تا 5 نر برای بدست آوردن یک ماده با هم به رقابت میپردازند و نر غالب ماده را بدست میآورد. مدت زمان برقراری ارتباط جنسی بسیار کم است و از 30 ثانیه تا 5 دقیقه طول میکشد ولی ممکن است حیوان نر برای اطمینان از حسن انجام کار، عمل لقاح را چند بار تکرار کند. دورهٔ آبستنی 95 تا 160 روز طول میکشد. توله پاندا بین 90 تا 130 گرم وزن دارد که یک نهصدم وزن مادرش میباشد. پاندا بین 1 تا 2 توله به دنیا میآورد و اگر تولهها 2 تا باشند پاندای مادر یکی از آنها را رها میکند و توله فوراً میمیرد. فعلاً دانشمندان نمیدانند پاندای ماده چگونه و بر چه مبنایی یکی از دو توله را انتخاب میکند. شاید توله ضعیفتر را رها کند اما چیزی ثابت نشده است. پدر هیچ کمکی به بزرگ شدن توله نمیکند.
هنگامی که توله بدنیا میآید صورتی، بی مو و نابینا است و 6 تا 14 دفعه در روز و هر دفعه تا 30 دقیقه از مادرش شیر میخورد. مادر ممکن است 3 تا 4 ساعت توله خود را در پناهگاه رها کند و بهدنبال غذا خوردن برود و در طول این چند ساعت توله کاملاً بیدفاع است. یک تا دو هفته بعد از تولد، نقاطی از پوست که قرار است سرانجام خز سیاه درآورد تغییر رنگ داده و سیاه میشود. مقدار کمی رنگ صورتی ممکن است روی خز توله به وجود آید که حاصل واکنش شیمیایی بین آب دهان مادر و خز توله است. یک ماه پس از تولد رنگ توله کامل میشود اما هنوز نمیتواند راه برود بلکه تنها در 75 تا 90 روزگی شروع به خزیدن میکند. مادر با غلتاندن و کشتی گرفتن با تولهاش بازی میکند. توله تا 6 ماه فقط شیر میخورد و تازه بعد از شش ماهگی میتواند تنها مقدار کمی بامبو بخورد. به هر حال شیر مادر تا 1 سالگی مهمترین منبع غذایی توله حساب میشود. توله در پایان یک سالگی به 45 کیلوگرم میرسد و تا یک سال و نیم تا دو سالگی با مادر زندگی میکنند. مدت زمان بین دو زایمان برای خرس پاندای ماده 2 سال میباشد و بعد از 2 سال از زایش نوزاد، دوباره آماده جفت گیری و تولد نوزاد بعدی میشود.
نام
هیچ منبع قطعی در مورد مبدا نام پاندا در انگلیسی وجود ندارد و نزدیکترین احتمال این است که از واژه تبتی «پونیا» که احتمالاً به خاطر انگشت شست تغییر یافته خرس پاندا است، گرفته شده باشد. در غرب نام پاندا در اصل تنها برای پاندای قرمز که حیوانی دیگر و بسیار کوچکتر از خرس پاندا است، بکار میرفت. تا زمان شناخته شدن رابطه خویشاوندی بین خرس پاندا و پاندای قرمز، خرس پاندا با نامهای خرس خالدار یا خرس ابلق شناخته میشد. پیش از آن مجموعهای از نوشتههای چینی، 20 نام مختلف را برای این حیوان استفاده کرده بودند که یکی از آنها که حتی امروزه هم بهکار میرود، «خرس گربهای بزرگ» و یا تنها «خرس بزرگ» که ممکن است این اسم به خاطر شباهت مردمک چشم خرس پاندا به چشم گربه باشد، چراکه هر دو عمودی هستند، میباشد. در برخی از جاها در استانهای چین از نامهای کهن مانند «خرس خالدار» یا «خرس بامبو» استفاده میشود. در تایوان نام تازهاش، «خرس گربهای» است که در اینجا گربه، صفت است و خرس اسم و چون از لحاظ دستوری درست است، تلاشی برای دگرگون کردن آن نمیشود.
افسانه پانداها
یک افسانه قدیمی چینی میگوید که پانداها ابتدا سفید رنگ بودهاند دختر یکی از امپراطوران چین به پانداها علاقه زیادی داشت بعد از مرگ این دختر پانداها بسیار ناراحت مشوند و بخشی از بدن خود را به خاطر این دختر سیاه میکنند و این رنگ همیشه باقی میماند.
در باغ وحش
پانداها از زمان دودمان هان در باغ وحش نگهداری میشدند، سیما شیانگرو نویسنده چینی آن دوران اشاره کرده است که پاندا باارزشترین حیوانی بوده که در باغ امپراتور در شیآن نگهداری میشده است.
در مقالهای در نشریه نیویورک تایمز در سال 2006 عنوان شد که هزینه نگهداری پاندا از دیدگاه اقتصادی 5 برابر از گرانترین حیوان بعد از آن یعنی فیل بیشتر است.
رفتار اجتماعی
پانداهای غول پیکر اکثراً خجالتی و منزوی هستند. آن ها در بیشتر مدت حیات شان تنها زندگی می کنند. یک گروه کوچک از پانداها ممکن است در یک منطقه بزرگ پخش شوند و معمولاً تنها هنگام تولید مثل همدیگر را ببینند. دانشمندان خیلی زیاد درباره این جانور نمی دانند. شواهد دقیقی درباره طول عمر پاندای غول پیکر در جهان وحش وجود ندارد. اما دانشمندان چینی گزارش می کنند که بعضی از پانداها در باغ وحش ها تا 35 سالگی زندگی کرده اند. بیشتر جانوران در حیات وحش مدت طولانی تری زندگی می کنند.
نقل و انتقال
پانداهای غول پیکر راه رفتن شان حالت غلتیدن و خرامیدن دارد. پانداهای غول پیکر مثل انسان و سایر خرس ها پاصاف هستند(هم کف پا و هم پاشنه و هم انگشتان در موقع راه رفتن زمین را لمس می کند). پانداها به خوبی از درختان بالا می روند. آن ها پنجه های کوتاه شان را مورد استفاده قرار می دهند تا پوست درخت را بگیرند و بالا روند. بعضی وقت ها آن ها بالای درخت چرت بعد از ظهر می زنند. بر خلاف بسیاری از خرس های دیگر، پانداها نمی توانند روی پاهای عقبی شان راه بروند.
زمستان خوابی
پانداهای غول پیکر اگر غذای شان در تمام طول سال در دسترس شان باشد، در زمستان به خواب نمی روند. هم چنین بامبویی که می خورند آن قدر ارزش غذایی بالایی ندارد که برای زمستان چاق شان کند. در طول ماه های سرد زمستان، پانداهای غول پیکر به ارتفاعات پایین تر می روند که کمی گرم تر است. آن ها هم چنین در پناه درختان یا جاهای گود پناه می گیرند. در هر حال به نظر نمی رسد که پناهگاه های دایمی داشته باشند.