
دادگاه صوری چیست؟
هر تیم در دادگاه شبیهسازی از سه نفر تشکیل شدهاست که دو نفر تحت عنوان سخنگو وظیفه ارایه لوایح در برابر هیئت داوران را دارند و نفر سوم که جستجوگر نام دارد شواهد و اسناد استنتاج شده را در پایان هر دور ارایه به هیئت داوران تحویل میدهد.
شبیهسازی دادگاهها یکی از جذابترین و مهمترین فعالیتهای دانشکدههای حقوق است که از سطح داخلی مانند قانون تجارت تا سطح بینالملل که شبیهسازی محاکم بینالمللی است اجرا میشود. یکی از این مسابقات معتبر در ایران، مسابقه شبیهسازی دیوان بینالمللی کیفری (معروف به موت کورت هانری دونان) است که هر ساله نمایندگی سازمان صلیب سرخ جهانی در ایران آن را برگزار میکند.
با آسمونی همراه شوید...

مثال دادگاه صوری
رای دادگاه بدوی:
آسمونی : به خواسته صدور حکم بر ابطال سند صلح رسمی دفتر اسناد رسمی … به جهت صوری و فرار از دین بودن معامله موضوع پلاک ثبتی 114223/4476 مفروز و مجزی شده از فرعی 21639 قطعه 3 تفکیکی بخش 7 تهران، مقوم به پنجاه و یک میلیون ریال با احتساب کلیه خسارات دادرسی، وکیل خواهان در تشریح خواسته موکل خود اظهار داشته: موکل همسر قانونی و دائمی خوانده ردیف اول می باشد و موکل شصت و شش سکه بهار آزادی از مهریه خود را در اجرای ثبت به اجرا گذاشت و به فاصله یک روز پس از ابلاغ اخطاریه ثبتی خوانده ردیف اول، آپارتمان موصوف را به نام خوانده ردیف دوم که مادرش می باشد صلح نمود که این معامله صوری و به قصد فرار از پرداخت طلب موکل بوده است. فلذا مستدعی صدور حکم به شرح ستون خواسته بوده.
وکیل خواندگان در مقام دفاع اظهار داشته: اولا مبلغ بیست و هشت میلیون تومان از ثمن معامله توسط خوانده ردیف دوم پرداخت شده و ثانیا هنگامیکه موکلین اقدام به انتقال آپارتمان نمودند اخطاریه ثبتی به موکل ردیف اول ابلاغ نشده بود، بلکه اخطاریه در تاریخ 17/2/92 به موکل ابلاغ شده. ثالثا یک سال قبل از انتقال هم خوانده ردیف اول به مادرش (خوانده ردیف دوم) وکالت بلاعزل در خصوص آپارتمان موصوف داده. وکالت بلاعزل عقد ناقل میباشد که به دلیل اشتباه در تایپ شماره پلاک نتوانستند به موجب وکالتنامه اقدام به انتقال نمایند و آپارتمان موصوف تنها منزل موکل بوده و فراتر از شئون وی نمیباشد و جزء مستثنیات دین است. فلذا مستدعی رد دعوی خواهان بوده. دادگاه با توجه به محتویات پرونده و اینکه آپارتمان موضوع خواسته در زمان مناقشه بین خواهان و خوانده ردیف اول از سوی فرد اخیر به خوانده ردیف دوم واگذار شده و صرف نظر از اینکه اخطاریه ثبتی در چه تاریخی به خوانده ردیف اول ابلاغ شده و اینکه آیا آپارتمان موضع دعوی جزء مستثنیات دین میباشد یا خیر. با عنایت به اینکه ملاک در معامله صوری و به قصد فرار از دین اطلاع و یا حتی احتمال مدیون از مطالبه دین توسط دائن و اجتناب از پرداخت آن میباشد و در معامله بین خواندگان دلیلی بر رد و بدل شدن وجه ارائه نشده و با وصف مدیون بودن خوانده ردیف اول مشارالیه میتواند اموال خود را بدین نحو به سایرین منتقل نماید و با توجه به رابطه نسبی بین خواندگان و استفاده از ملاک ماده 65 قانون مدنی و همچنین از اوضاع و احوال حاکم بر قضیه به نظر میرسد خوانده ردیف اول بهصورت صوری و جهت فرار از دین اقدام به انتقال آپارتمان بنام خوانده ردیف دوم نموده. چراکه در اکثر موارد مطالبه مهریه از سوی زوجه، موخر بر وقوع اختلاف و درگیری بین زوجین میباشد که احتمال مطالبه مهریه از سوی زوجه متصور بوده. در نتیجه دعوی مطروحه را وارد و ثابت دانسته و دفاعیات وکیل خواندگان را نیز موثر در مقام ندانسته و به لحاظ صوری و به قصد فرار از دین بودن انتقال موصوف مستندا به ماده 218 قانون اخیرالذکر و مواد 198 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی و انقلاب حکم بر بطلان و بیاعتباری سند رسمی صلح مورخ 13/4/92 دفتر اسناد رسمی و محکومیت خواندگان به پرداخت مبلغ پانصد و نود و هشت هزار و چهل ریال بابت هزینه دادرسی و حقالوکاله مطابق تعرفه در حق خواهان صادر و اعلام میدارد. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان میباشد.
رای دادگاه تجدیدنظر:
در مجموع تجدیدنظرخواهی آقای م.ف. و خانم ر.د. با وکالت ش.پ. بهطرفیت خانم م.پ. نسبت به دادنامه مورخ 9/10/92 صادره از شعبه دادگاه عمومی حقوقی تهران از حیث صدور حکم به بطلان و بیاعتباری صلحنامه رسمی صادره از دفتر اسناد رسمی به انضمام پرداخت خسارات دادرسی در حق تجدیدنظرخوانده بهگونهای نیست که صحت دادنامه مزبور را مخدوش نموده موجب فسخ و بیاعتباری آن گردد؛ زیرا از جمیع مندرجات پرونده و بررسیهای بهعملآمده علم و اطلاع تجدیدنظرخواه ردیف اول از مطالبه مهریه از ناحیه زوجه (تجدیدنظرخوانده) محرز است و علیالقاعده نقل و انتقال بین اقارب قرینهای بر صوریبودن معامله است. مضاف بر اینکه آنگونه که از قبل ادعای وقوع بیع فیمابین تجدیدنظرخواهانها گردیده پرداخت ثمن مسجل و مدلل نمیباشد. بنابه مراتب دادنامه تجدیدنظرخواسته که بر این مبنا استوار است، مواجه با اشکالی نیست از حیث روند دادرسی نیز بدون خدشه میباشد. این دادگاه مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی، دادنامه مرقوم را نتیجتا تایید مینماید. این رای قطعی است.
بیان رای به زبان خودمانی:
در پرونده فوق همانطور که ملاحظه می فرمایید،آقا اردشیر 2 سال بود که با همسرش مشکل داشت و نهایتا به لج و لجبازی منجر شد. مهریه سودابه خانم 66 سکه تمام بهار آزادی بود که دراجرای ثبت آنها را به اجرا گذاشت. آقا اردشیر هم وقتی ماجرا را فهمید آپارتمانی را که داشت به نام مادرش کرد… وقتی وکیل سودابه خانم در دادگاه شکایت نمود گفت پولی بابت این صلحی که صورت گرفته، پرداخت نشده است. وکیل آقا اردشیر از طرف دیگر گفت که مادرش با وکالت بلاعزلی که داشته میتوانسته ملک را به نام خودش منتقل کند. مضافا اینکه اردشیر قبل از اطلاع از اینکه مهریه به اجرا گذاشته شده است، آپارتمان را به نام مادرش منتقل نموده است!!! در نهایت دادگاه مرحله نخستین اینگونه رای داد که صرفنظر از اینکه ابلاغ چه زمانی انجام شده است و آیا منزل از مستنیات دین و بدهی هست یا خیر، مهم این است که انتقال آپارتمان در زمان دعوای زوجین بوده است. همچنین پولی بابت خانه رد و بدل نشده است. بنابراین سند رسمی که درباره صلح آپارتمان و انتقال آن به مادر اردشیر صادر شده است، باطل است و هزینه دادرسی و حقالوکاله سودابه خانم هم باید پرداخت شود. دادگاه مرحله تجدیدنظر هم رای را تایید نمود و تصریح کرد که نقل و انتقال بین اقارب قرینهای بر صوری بودن معامله است.
لازم است بدانیم که طبق ماده 218 قانون مدنی اگر کسی برای اینکه از پرداخت دین و بدهی خود فرار کند، معامله صوری انجام دهد (یا همان مشقی خودمان!) آن قرارداد باطل است،چون اصلا اراده و قصد درستی برای بستن آن قرارداد وجود نداشته است.