زمان مطالعه: 23 دقیقه
تفسیر سوره الاسراء

تفسیر سوره الاسراء

تفسیر سوره الاسراء بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده مهربان سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ ...

تفسیر سوره الاسراء

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ

پاک و منزّه است آن(خدایی)که بنده اش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی که اطرافش را برکت داده ایم شبانه بُرد،تا از نشانه های خود به او نشان دهیم.همانا او شنوا و بیناست.

نکته ها:

* معراج،مقدّس ترین سفر در طول تاریخ است،مسافرش پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،فرودگاهش مسجدالحرام،گذرگاهش مسجد الاقصی،میزبانش خدا،هدف آن دیدن آیات الهی، سوغاتی اش اخبار آسمان ها و ملکوت و بالا بردن سطح فهم بشر از این دنیای مادّی بوده است.

*بر اساس روایات،پیامبر یک سال قبل از هجرت،پس از نماز مغرب در مسجدالحرام،از طریق مسجدالاقصی به وسیله ی بُراق به آسمان ها رفت و چون بازگشت،نماز صبح را در مسجدالحرام خواند.

*معراج پیامبر،جسمانی و در بیداری بوده،نه در خواب و با روح! و اصل آن از ضروریات دین و مورد اتّفاق همه ی فرقه های اسلامی است. 

روایات متواتر و برخی دعاها و زیارتنامه ها هم به این مسأله اشاره دارد و در برخی احادیث،منکر آن کافر معرّفی شده است.

*خداوند،حضرت آدم را از آسمان به زمین آورد،ولی حضرت رسول صلی الله علیه و آله را از زمین به آسمان برد.  پیامبر در آن شب،عوالم بالا،ملکوت آسمان ها و عجائب آفرینش را دیده و با انبیا ملاقات کردند و احادیث قدسی در این سفر بر آن حضرت وارد شده است، رهبری و ولایت علی علیه السلام مطرح شد.

در این سفر،حضرت رسول،بهشت و جهنّم را دید،وضعیّت بهشتیان و نعمت هایشان و دوزخیان و عذاب هایشان از مشاهدات دیگر پیامبر بود.وقتی پیامبر داستان معراج را بیان فرمود،بعضی مردم کم ظرفیّت از دین برگشتند.

اشکال و جواب:

*بعضی در مورد معراج و سفر آسمانی پیامبر صلی الله علیه و آله،سؤال ها یا شبهه هایی را مطرح می کنند، از قبیل اینکه:در فضای بیرون جوّ،هوا نیست،گرمای سوزان و سرمای کشنده هست، مشکل بی وزنی وجود دارد،اشعّه های کیهانی خطرناک است،یک شب برای سیر در آسمان ها کوتاه است و اگر کسی بخواهد در فضا سیر کند،باید سرعتی شبیه سرعت نور یا بیشتر داشته باشد،برای فرار از جاذبه باید سرعتی معادل کیلومتر در ساعت داشت و امثال اینها.

پاسخ اجمالی شبهات این است:اصل معراج در قرآن وروایات متواتر آمده و آنچه مهم است،ایمان به اصل آن است وایمان به جزئیّاتش ضروری نیست.  از طرفی معجزه باید عقلاً محال نباشد وچون معراج از معجزات پیامبراسلام صلی الله علیه و آله است،مشمول قواعد کلّی همه ی معجزات می شود.

بقیّه ی مشکلات وشبهات نیز با توجّه به قدرت الهی قابل حلّ است.علاوه برآنکه امروزه که انسان،هواپیما و قمرمصنوعی وسفینه های فضایی به کرات دیگر می فرستد،پذیرفتن معراج آسان است.

چنانکه قرآن،جابه جایی تخت بلقیس را از کشوری به کشور دیگر در یک چشم به هم زدن مطرح می کند که این مسأله،مشکل طیّ مسافت را حلّ می کند.

پیام ها:

-معراج،لغو نیست،بلکه اسراری قابل توجّه دارد. سُبْحانَ الَّذِی أَسْری ...

-معراج،اردوی خصوصی و بازدید علمی پیامبر بود،وگرنه خداوند بی مکان است. سُبْحانَ الَّذِی أَسْری ...

-عبودیّت،مقدّمه ی پرواز است و عروج،بی خروج از صفات رذیله،ممکن نیست. أَسْری بِعَبْدِهِ

-انسان اگر هم به معراج برود،باز عبد است.پس درباره ی اولیای خدا غلوّ نکنیم. أَسْری بِعَبْدِهِ

-عبودیّت،از افتخارات پیامبر و زمینه ی دریافت های الهی اوست. بِعَبْدِهِ

-پیامبری که امتّش در آینده از فضانوردان نیز خواهند بود،لازم است به معراج و سفر آسمانی رفته باشد. أَسْری بِعَبْدِهِ -برای قرب به خدا،شب بهترین وقت است.  أَسْری ... لَیْلاً

-شب معراج،شب بسیار مهمی است. لَیْلاً نکره آمده است.

-اگر استعداد وشایستگی باشد،پرواز یکشبه انجام می گیرد. أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً

-مسجد،بهترین سکوی پرواز معنوی مؤمن است. مِنَ الْمَسْجِدِ

-مسجد باید محور کارهای ما باشد. مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی

-حرکت های مقدّس،باید از راههای مقدّس باشد. أَسْری ... مِنَ الْمَسْجِدِ

-سرسبزی و برکات،باید بر محور مسجد باشد. اَلْمَسْجِدِ ... بارَکْنا حَوْلَهُ

-بیت المقدّس و حوالی آن،محلّ نزول برکات آسمانی،مقّر پیامبران و فرودگاه فرشتگان در تاریخ بوده است. بارَکْنا حَوْلَهُ

-ظرفیّت علمی انسان،از دانستنی های زمین بیشتر و شگفتی های آسمان نیز از زمین بیشتر است. أَسْری ... لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا

-هدف معراج،کسب معرفت و رشد معنوی بود. لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا

-آیات الهی آن قدر بی انتهاست که رسول خدا نیز توان دستیابی به همه ی آنها را ندارد. مِنْ آیاتِنا  

-خداوند،به مخالفان هشدار می دهد که آنان را می بیند و سخنانشان را می شنود. السَّمِیعُ الْبَصِیرُ

وَ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدیً لِبَنِی إِسْرائِیلَ أَلاّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی وَکِیلاً

ما به موسی کتاب(آسمانی)دادیم واو را هدایت گر بنی اسرائیل قراردادیم، که غیر از من تکیه گاه و کارسازی نگیرید.

نکته ها:

*در قرآن،بارها سفارش به توکّل بر خدا و دوری از توکّل به غیر او شده و در کنار فرمان به توکّل،دلیل آن نیز بیان شده است.مثلاً در سوره اعراف می فرماید:چون خداوند علم بی نهایت دارد،بر او توکّل کن.  و در سوره یوسف می فرماید:چون حکومت بدست اوست، پس بر او توکّل کن.  و یا در سوره نساء می فرماید:چون مالک بی چون و چرا اوست،پس او را وکیل خود بگیر

*رسالت حضرت موسی جهانی بوده است،هر چند در این آیه،موسی علیه السلام را برای بنی اسرائیل هادی می داند،ولی در جای دیگر او را برگزیده و هادی تمام مردم می داند:

نُوراً وَ هُدیً لِلنّاسِ ، اصْطَفَیْتُکَ عَلَی النّاسِ  

پیام ها:

-در تبلیغ،گاهی هموطن وهمشهری بودنِ مبلّغ با مخاطبان تاثیر دارد. هُدیً لِبَنِی إِسْرائِیلَ

-عصاره ی دعوت پیامبران،توحید است. آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ ... أَلاّ تَتَّخِذُوا

-انسان نیاز به تکیه گاه دارد،و انبیا،خداوند را تکیه گاه واقعی او معرّفی می کنند.

أَلاّ تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِی وَکِیلاً

ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً

(ای بنی اسرائیل!)ای فرزندانِ کسانی که آنان را همراه نوح،سوار(بر کشتی)کردیم و(نجات دادیم!)همانا نوح،بنده ای بسیار شکرگزار بود (شما هم مثل او باشید،تا نجات یابید).

نکته ها:

*حضرت نوح را پدر دوّم انسان گفته اند،چون در طوفان نوح،همه ی مردم غرق شدند، جز آنان که در کشتی همراه نوح بودند.از این رو معنای ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنا همانند جمله ی یا بَنِی آدَمَ است.

*حضرت نوح در میان پیامبران،بیش از همه عمر کرد و همواره گرفتار اذیّت و آزار کفّار و لجوجان بود،ولی بنده ای بسیار شاکر بود . خداوند نیز برای حضرت نوح،حساب ویژه ای باز کرده و سلام مخصوص به او داده است.

پیام ها:

-در مکتب انبیا بودن و همراهی با آنان،رمز نجات و بقای انسان است. ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ

-تاریخِ گذشتگان،عامل تربیت و هشدار برای آیندگان است. ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنا

-توجّه دادن فرزندان به شرافت و ایمان نیاکان،راهی عاطفی برای تربیت و پذیرش دعوت و مسئولیّت آنان است. ذُرِّیَّهَ مَنْ حَمَلْنا

-عبودیّت وبندگی خدا،زمینۀ ایمنی از حوادث و مهالک است. حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً

-تجلیل از مردان والا و اسوه،از عوامل تربیت است. کانَ عَبْداً شَکُوراً

-یکی از برکات شکور بودن،ذرّیه پایدار داشتن است. ذُرِّیَّهَ مَنْ ... عَبْداً شَکُوراً

وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً

ما در کتاب(تورات)،به بنی اسرائیل اعلام کردیم که قطعاً شما دوبار در زمین فساد می کنید و برتری جوییِ بزرگی خواهید کرد.

نکته ها:

*ممکن است دو نوبت فساد بنی اسرائیل؛یک بار به خاطر شهادت شعیا و مخالفت ارمیا و یک بار هم به خاطر قتل زکریّا و یحیی بوده باشد،البتّه احتمال ماجراهای دیگری نیز داده شده که در آیات بعد به آن اشاره می شود.

*بهشت مخصوص کسانی است که از هرگونه برتری طلبی و استکبار دوری کنند،نه کسانی که خود را برتر و بزرگ تر از دیگران بدانند. تِلْکَ الدّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً  

پیام ها:

-کتاب های آسمانی،از آینده نیز خبر داده اند. قَضَیْنا

-سوابق قوم یهود،در تورات هم ثبت شده است. فِی الْکِتابِ

-فساد،شامل انواع فسادهای جانی،فرهنگی،اقتصادی،نظامی و سیاسی می شود. لَتُفْسِدُنَّ مطلق آمده است.

-برتری جویی و فساد در زمین،از خصلت های دنیاطلبان است. لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ وَ لَتَعْلُنَّ

-فسادی خطرناک تر است که ریشه ی استکباری داشته باشد و تکرار شود.

لَتُفْسِدُنَّ ... مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ

-گاهی مستضعفین نیز مستکبر می شوند. وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً

فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولاً

پس همین که وعده ی نخستین فتنه فرا رسد،گروهی از بندگان توانمند و جنگجوی خویش را(برای سرکوبی شما)بر انگیزیم.پس درون خانه ها را جستجو کنند(تا فتنه گران را یافته کیفر دهند)و آن،وعده ای قطعی است.

نکته ها:

*قرآن،برای آن گروهی که فسادگران بنی اسرائیل را سرکوب می کنند،مصداقی بیان نکرده است.امّادر تفاسیر،آن را به بخت النصّر،طالوت،پادشاه روم،هیتلر و...تطبیق داده اند،ولی هیچ کدام از آنان،با کلمه ی مقدّس بَعَثْنا که برای قیامت و بعثت انبیا آمده،و عِباداً لَنا که برای افرادی همچون پیامبران بکار رفته است،سازگار نیست.بنابراین شاید نظر آیه به آینده ای باشد که هنوز نیامده است.

پیام ها:

-از سنّت های الهی،نابودی مستکبران طغیان گر است. بَعَثْنا عَلَیْکُمْ

-تحقّق وعده های الهی،به معنای کنار بودن انسان از وظیفه ی جهاد نیست.

بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً

-جهاد و مبارزه با مستکبران،مخصوص اسلام نیست. بَعَثْنا ... أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ

-دست بالای دست بسیار است.بنی اسرائیل طغیان کردند،خدا هم برتر از آنان را برایشان مسلطّ می سازد. بَعَثْنا ... أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ

-فراهم آوردن قدرت برای سرکوبی فتنه گران و سلب امنیّت از آنان،حتّی از طریق گشت خانه به خانه،کاری نیکو است. فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ

-پیشگویی های آسمانی،حتماً به وقوع می پیوندد. وَعْداً مَفْعُولاً

ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّهَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً

سپس،جنگ را به سود شما و علیه آنان برگردانیم و شما را با اموال و فرزندان کمک کنیم و نفرات شما را بیشتر قرار دهیم.

نکته ها:

*ظاهر آیه این است که پس از فسادگری و شکست بنی اسرائیل،خداوند دوباره آنان را با سرمایه و فرزندان سروسامان دهد،ولی احتمال دارد مخاطب رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّهَ ،همان عِباداً لَنا أُولِی بَأْسٍ آیه قبل باشد،یعنی به بندگان سلحشور خویش دو لطف داریم: یکی تارومار کردن متجاوزان بنی اسرائیل،و دیگری به قدرت و حکومت رساندن آنان.

پیام ها:

-مهلت دادن و امتحان مجدّد از طریق سرمایه وفرزندان،از سنّت های الهی است. رَدَدْنا لَکُمُ

-سرمایه ونیروی انسانی،وسیله قدرت وحکومت است. أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ

-لطف خدا،هم شامل فرد گنهکاری می شود که توبه کند،و هم امّت گنهکار که گوشمالی شده باشد. رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّهَ

-کثرت جمعیّت،از نعمت های الهی است. جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفِیراً

إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِیراً

اگر نیکی کنید به خودتان نیکی کرده اید واگر بدی کنید(باز هم)به خود بد کرده اید.پس همین که وعده ی(فسادگری)دوّم فرا رسد(جنگجویان نیرومند و مؤمن را برای قلع وقمع شما می فرستیم)تا سیمای(نظامی وعزّت دنیوی)شما را زشت نمایند و(برای گرفتن قدرت)به مسجدالاقصی وارد شوند،همان گونه که بار نخست وارد شدند وتا آنچه را زیر سلطه درآورده اند،به سختی ویران کنند.

نکته ها:

*آنچه در حوادث تاریخی اهمیّت داشته و موجب سازندگی می شود،عبرت ها و درسهای آن است،نه جزئیات حوادث.ماجرای تارومار شدن مستکبران یهود به دست بندگان مؤمن خدا که در دو آیه ی اخیر بیان شده،برای این است که بگوید:استکبار وکفر،بی پاسخ نیست.

چون همین هدف کلّی و تربیتی مقصود بوده است،لذا آیه به ذکر جزئیات درگیری و نفرات و سلاح نپرداخته است،مثل داستان حضرت یوسف علیه السلام که چون هدف تربیتی و عفاف آموزی دارد،خیلی از جزئیّات داستان،حتّی نام زلیخا نیز مطرح نشده است.

*گرچه بعضی تفاسیر،استکبار و فساد یهود و قلع و قمع شدن آنان را در دو نوبت،به افرادی در گذشته های دور یا نزدیک نسبت داده اند و مسجدالاقصی در طول چند هزار سال،بارها شاهد حوادث و خاطرات تلخ بوده است،ولی شاید با توجّه به آیات وروایات،باید منتظر تجاوز و استکبار اسرائیل در آینده و ریشه کن شدن آنان از سوی بندگان صالح خدا باشیم.

چنانکه از ظاهر آیه ی و بر می آید،که هنوز چنین فساد گسترده ای در زمین از طرف بنی اسرائیل وچنین قلع و قمع مهمی توسط مردان خدا انجام نشده است.

*روایات متعدّدی که در ذیل این آیه در تفاسیر آمده است،برخی نابودی یهودیان متجاوز را به قبل از قیام حضرت مهدی علیه السلام توسط انقلابیون مؤمن دانسته است،که شمشیرهای خود را بر دوش نهاده،تا مرز شهادت پیش می روند و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام می شوند.و برخی وقوع آن را در زمان ظهور امام زمان دانسته که متجاوزان یهود،قلع و قمع خواهند شد.

پیام ها:

-نیکی و بدی ما،به خداوند سود یا زیانی نمی رساند بلکه نتیجه آن به خود ما باز می گردد. إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها

-اوّل باید از نیکی ها دم زد،سپس از بدی ها. إِنْ أَحْسَنْتُمْ ... إِنْ أَسَأْتُمْ

-انسان در انتخاب و چگونگی عمل خویش،آزاد است. إِنْ أَحْسَنْتُمْ ... إِنْ أَسَأْتُمْ

-فراز ونشیب های تاریخ ونابودی یهود بدنبال بلندپروازی آن،بر پایۀ قانون و سنّت الهی می باشد. إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ ...

-مساجد،پیوسته پایگاه قدرت ادیان و سمبل قدرت بوده و آزاد کردن مساجد از سلطه ی کفار از وظائف مؤمنان است.برای سرکوب یهودیان متجاوز، مردان خدا وارد بیت المقدّس می شوند،چنانکه مسلمانان با فتح مکّه وارد مسجدالحرام شدند. لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ

-برای تقویت حق،قلع و قمع مستکبران لازم است. وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِیراً

عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ حَصِیراً

امید است که پروردگارتان بر شما رحم کند و اگر باز گردید(و دوباره فتنه کنید)ما نیز برمی گردیم(و قهر خود را می فرستیم)و ما دوزخ را برای کافران،زندانی سخت قرار داده ایم.

نکته ها:

* حصیر ،از حصر به معنای در تنگنا و محاصره افتادن است.به فرش حصیری نیز از آن جهت حصیر می گویند که در هم بافته شده است.

پیام ها:

-یأس و ناامیدی از رحمت الهی روا نیست.خداوند،برای مفسدان نیز راه بازگشت را باز گذارده است. عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ

-محور کار مربی باید رحمت و محبّت باشد. رَبُّکُمْ یَرْحَمَکُمْ

-در شیوه ی هدایت،ابتدا از رحم ومهربانی بگوییم،سپس از هشدار و تهدیداستفاده کنیم. یَرْحَمَکُمْ ... عُدْنا

-قهر الهی وابسته به عملکرد خود ماست. إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا

-فسادی که توبه در پی نداشته باشد،به کفر می انجامد. وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ

-دوزخیان هیچ راه فراری ندارند. حَصِیراً

إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبِیراً وَ أَنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً

همانا این قرآن به استوارترین راه،هدایت می کند و به مؤمنانی که کارهای شایسته انجام می دهند،بشارت می دهد که برایشان پاداش بزرگی است. و آنان که به آخرت ایمان نمی آورند،برایشان عذابی دردناک، آماده کرده ایم.

نکته ها:

*جمله ی یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ را دو گونه می توان معنا کرد:

الف:قرآن به پایدارترین شیوه هدایت می کند.

ب:قرآن استوارترین ملّت ها و امّت ها را هدایت می کند.

پیام ها:

-خرافات و اوهام در منطق استوار قرآن راه ندارد. یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ

-قرآن تنها کتابی است که قوانین ابدی و ثابت دارد. یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ

-دریافت اجر به ایمان و عمل نیاز دارد، الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ ولی برای دوزخی شدن،کفر به تنهایی کافی است. اَلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ ... لَهُمْ عَذاباً

-عذاب الهی از هم اکنون آماده است. أَعْتَدْنا

-بیم وامید در کنار هم باید باشد. أَجْراً کَبِیراً ... عَذاباً أَلِیماً

وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً

و انسان(شتابزده و نادان)همانگونه که خیر را می طلبد،شرّ را هم می طلبد و انسان همواره عجول است.

نکته ها:

*در قرآن از شتاب زدگی انسان و شرّخواهی او بارها سخن به میان آمده است: وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَهِ قَبْلَ الْحَسَنَهِ یعنی از تو عذاب فوری می خواهند.در آیه ای دیگر از قول کافران می فرماید: فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَهً مِنَ السَّماءِ می گویند:خدایا اگر دین حقّ است،از آسمان بر ما سنگ بباران.سرچشمه ی این شتاب ها،جهل و عناد و تعصّب است.

*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

انما أهلک الناس العجله بیشترین هلاکت و تباهی انسان از عجله است.بسیاری از نفرین هایی را هم که انسان علیه خود یا فرزندانش می کند از همین عجله است.

پیام ها:

-عجله و شتاب،از آفات فکر و عمل بشر است. وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ ... عَجُولاً

-انسان،فطرتاً خیرگِراست. یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ تشبیه شرّخواهی انسان به خیرخواهی او،نشانه ی آن است که انسان در اصل،خیرگِرا می باشد.

-آنان که به هدایت استوار قرآن یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ راه نیابند،شتابزده سراغ شرّ خواهند رفت. یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ

-عجله در نهاد هر انسانی وجود دارد،امّا باید جای استفاده ی صحیح آن را بشناسیم. کانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً

وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ وَ النَّهارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنا آیَهَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَهَ النَّهارِ مُبْصِرَهً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَ الْحِسابَ وَ کُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِیلاً

و ما شب و روز را دو نشانه(از قدرت خود)قرار دادیم،پس نشانه ی شب (روشنی ماه)را زدودیم و نشانه ی روز(خورشید)را روشنگر ساختیم تا فضل و روزی از پروردگارتان بجویید و تا شمار سالها و حساب را بدانید و ما هر چیز را به روشنی بیان کردیم.

نکته ها:

*شاید دلیل اینکه در قرآن معمولاً کلمه ی شب مقدّم بر روز آمده است،این باشد که تاریکی زمین از خودش است و روشنایی آن از خورشید.

پیام ها:

-گردش زمین به دور خود و پیدایش روز و شب و تغییرات آن،طبق اراده ی حکیمانه ی الهی است،نه تصادفی. جَعَلْنَا ... فَمَحَوْنا ... لِتَبْتَغُوا

-روز برای کار و شب برای استراحت است. آیَهَ النَّهارِ مُبْصِرَهً لِتَبْتَغُوا

-با آنکه فضل و رحمت از خداوند است،ولی ما نیز باید تلاش کنیم. لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ

-آماده سازی زمینه های کسب روزی،از شئون ربوبیّت الهی است. لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ

-روزی،از سوی خداست،به زرنگی خود مغرور نشویم. فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ

-تدبیر نظام آفرینش،بی هدف نیست و در این تدبیر،محور هدف ها انسان است. لِتَبْتَغُوا ... لِتَعْلَمُوا

-شب و روز،تقویمی طبیعی،دائمی،همگانی،آسان و قابل فهم،و وسیله ای برای نظم و برنامه ریزی می باشد. لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِینَ وَ الْحِسابَ

-در نظام هستی،همه چیز منظّم،قانون مند و تفکیک شده است تا اصطکاک و تداخل و فروپاشی پیش نیاید. وَ کُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْناهُ تَفْصِیلاً

وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً

و کارنامه ی هرانسانی را در گردنش بسته ایم و روز قیامت برای او نوشته ای بیرون آوریم که آن را در برابر خود گشوده می بیند.

نکته ها:

*کلمه ی طائِرٍ در آیه،کنایه از عمل انسان است،زیرا اعمال انسان همچون پرنده پرواز دارد تا به صاحبش برسد و پرونده عمل هر کس،از خیر و شرّ،به گردنش آویخته می شود.

*در قرآن بارها به مسأله نامه ی عمل اشاره شده و در آیات مختلف نکاتی مطرح گردیده است،از جمله:

-نامه ی عمل برای همه است. کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ ...

-در آن نامه چیزی فروگذار نشده است. لا یُغادِرُ صَغِیرَهً وَ لا کَبِیرَهً

-مجرمان از آن می ترسند. فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمّا فِیهِ

-خود انسان با خواندن نامه ی عملش،حاکم و داور است. اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً

-رستگاران،کتابشان به دست راست داده می شود و دوزخیان به دست چپ. أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ ... بِشِمالِهِ

پیام ها:

-حساب و کتاب،برای همه است واستثنا ندارد. کُلَّ إِنسانٍ

-همه ی انسان ها با کارت شناساییِ اعمال،در محشر حضور پیدا می کنند. کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ

-عمل انسان،ملازم انسان است. أَلْزَمْناهُ ... فِی عُنُقِهِ

-سعادت و شقاوت انسان بستگی به اعمال خود او دارد،نه عوامل اتفاقی مانند شانس و اقبال. أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ ...

-برای خدا همه ی عمل ها روشن است،به گردن آویختن نامه ی اعمال،برای فهمیدن خود انسان است. نُخْرِجُ لَهُ

-همه ی اعمال و حرکات انسان ثبت می شود.گرچه ثبت اعمال در دنیا برای انسان محسوس نیست،ولی در قیامت،کارنامه ی عمل او گشوده و افشا خواهد شد. کِتاباً یَلْقاهُ مَنْشُوراً

اِقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً

(در قیامت به انسان گفته می شود:)کتابت را بخوان،کافی است که امروز، خودت حسابگر خویش باشی.

نکته ها:

*امام صادق علیه السلام می فرماید:انسان،اعمال خویش را در پرونده ی خود چنان واضح می بیند که گویی همان ساعت آن را مرتکب شده است.

*فخر رازی می گوید:مراد از کتاب،صفحه ی روح است که اعمال انسان در آن اثر می گذارد و مراد از خواندن،درک و فهم آن است.  در تفسیر المیزان،از کتاب،به نفس اعمال تفسیر شده است.

*در روایات بسیاری توصیه شده که انسان پیش از قیامت،به حساب کار خود رسیدگی کند.

حاسبوا انفسکم قبل أن تحاسبوا و اینگونه محاسبه ها،زمینه ی بیداری انسان و نبود آن نشانه ی غفلت اوست.

در حدیث آمده است:هر کس در دنیا از خود حساب بکشد،حسابش در آخرت آسان است.

پس باید در همین دنیا کتاب زندگی و پرونده ی اعمال خود را بخوانیم تا ضعف ها را جبران و از بدی ها توبه کرده و به اعمال نیک خود بیافزاییم

پیام ها:

-در قیامت،همه ی مردم قادر به خواندن نامه ی اعمال خود می شوند. اقْرَأْ

-در قیامت،وجدان ها بیدار می شود. بِنَفْسِکَ

-قیامت،تنها دادگاهی است که مجرم علیه خودش حکم می کند. کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً

مَنِ اهْتَدی فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری وَ ما کُنّا مُعَذِّبِینَ حَتّی نَبْعَثَ رَسُولاً

هر کس هدایت یافت،پس همانا به سود خویش هدایت یافته است و هر کس گمراه شد،تنها به زیان خویش گمراه شده است و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد و ما هرگز عذاب کننده نبوده ایم،مگر آنکه پیامبری بفرستیم(و اتمام حجّت کنیم).

 

نکته ها:

*با توجّه به آیات انعام و عنکبوت و روایات،پیشوایان کفر و گمراهی،علاوه بر بار گناهان خود،بار گناهِ پیروان خود را نیز بر دوش می کشند،بدون آنکه از گناه پیروان،چیزی برداشته شود.زیرا اسباب گمراهی آنان را فراهم کرده اند.

پیام ها:

-انسان در انتخاب راه،آزاد است. مَنِ اهْتَدی ... مَنْ ضَلَّ

-هدایت پذیری به سود خود انسان و کفر واعراض،به زیان خود اوست؛سود و زیانی به خدا نمی رسد. یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ... یَضِلُّ عَلَیْها

-هر کس،گرفتار عمل خویش است. لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری

-اوّل باید از مثبت ها سخن گفت،بعد از منفی ها. مَنِ اهْتَدی قبل از مَنْ ضَلَّ آمده است.

-سنّت خدا بر آن است که کسی یا امّتی را بدون بیان و اتمام حجّت،عذاب نکند. ما کُنّا مُعَذِّبِینَ حَتّی نَبْعَثَ رَسُولاً و انبیا برای هدایت بشر،از ابتدای خلقت بوده اند.

-عقل،به تنهایی برای سعادت بشر کافی نیست،هدایت انبیا لازم است. حَتّی نَبْعَثَ رَسُولاً

-لازمه ی آخرت،آمدن انبیاست،چون برای بازخواست شدن انسان،قبلاً باید شرح وظایفش را از طریق پیامبران دریافت کند. وَ ما کُنّا مُعَذِّبِینَ ...

وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَهً أَمَرْنا مُتْرَفِیها فَفَسَقُوا فِیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِیراً

و هرگاه بخواهیم(مردم)منطقه ای را(به کیفر گناهشان)هلاک کنیم،به خوشگذرانان آنان فرمان می دهیم،پس در آن مخالفت و عصیان می کنند،که مستحقّ عذاب و قهر الهی می شوند،سپس آنجا را به سختی درهم می کوبیم.

نکته ها:

* أَمَرْنا مُتْرَفِیها ،یعنی بزرگان قوم را فرمان به اطاعت می دهیم،زیرا خداوند به فسق و گناه دستور نمی دهد،بلکه به عدل و احسان فرمان می دهد.شیوه ی هلاک کردن خدا به این نحواست که به اطاعت دستور می دهد،مرفّهان بی درد مخالفت می کنند و افراد عادّی هم از آنان پیروی می کنند،آنگاه قهر الهی بر همگان حتمی و محقّق می شود،و عذاب و غضب الهی فرا می رسد.

*اراده ی قهر خدای حکیم،براساس زمینه های گناه و خصلت های منفی ماست،و گرنه خداوند مهربان،بی جهت اراده ی هلاک قومی را نمی کند.به فرموده ی حضرت رضا علیه السلام: اراده ی الهی در این آیه،مشروط به فسق ماست

پیام ها:

-یکی از شیوه های قهر و کیفر الهی،رفاه زدگی و فرورفتن در نعمت هاست.

أَرَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَهً ...

-وجود مترفین در جامعه،زمینه ساز قهر الهی است. فَفَسَقُوا فِیها فَحَقَّ ...

-سقوط اخلاقی و اجتماعی جامعه،به دست رؤسای مرفّه آنان است. أَمَرْنا مُتْرَفِیها فَفَسَقُوا

-مرفّهان بی درد،پیش از دیگران در برابر دعوت انبیا می ایستند،چون رفاه، معمولاً سرچشمه ی فساد است. أَمَرْنا مُتْرَفِیها فَفَسَقُوا

-مهلت دادن به نافرمانان،سنّت الهی است. أَمَرْنا فَفَسَقُوا فَحَقَّ

-تهدیدهای الهی را جدّی بگیریم و خود را اصلاح کنیم،چون عامل اجرای تهدیدهای الهی عملکرد خودماست. فَفَسَقُوا فِیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ

-بدون اتمام حجّت،عذاب الهی نازل نمی شود. أَمَرْنا فَفَسَقُوا فَحَقَّ فدمرنا

-قهر و عذاب الهی،شدید است. فَدَمَّرْناها تَدْمِیراً

-همه چیز و همه کار با قدرت الهی انجام می شود. أَرَدْنا ، نُهْلِکَ ، أَمَرْنا ،فدمرنا

وَ کَمْ أَهْلَکْنا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَ کَفی بِرَبِّکَ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبِیراً بَصِیراً

و چه بسیار مردمانی را که پس از نوح(به کیفر گناه وکفرشان)نابود کردیم و همین کافی است که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاه و بیناست.

نکته ها:

*این آیه که انقراض نسلی از بشر و آغاز نظام نوینی در زندگی بشر را بازگو می کند،نشان می دهد که زمان حضرت نوح علیه السلام،نقطه ی عطفی در تاریخ بشر بوده است .زندگی قبل از نوح،بسیار ساده و با جمعیّتی محدود بوده و تاریخ پرماجرایی نداشته است و تداوم نسل بشر،با چند مؤمنی صورت گرفته که در کشتی همراه نوح علیه السلام بودند.

*آیه،ضمن اینکه هشدار به غافلان و عبرت برای مردم است،مایه ی تسکین و آرامش پیامبر صلی الله علیه و آله است،که اگر کافران از آزارشان دست برندارند،گرفتار قهر الهی خواهند شد.

*پس از قوم نوح،قوم عاد،ثمود،لوط،اصحاب مدین،فرعون،هامان،قارون و اصحاب فیل هم،گرفتار قهر الهی شدند. مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ

پیام ها:

-ملّت هایی که در طول تاریخ،به دلیل نافرمانی،گرفتار قهر و غضب خدا شده اند بسیارند. کَمْ أَهْلَکْنا

-قهر الهی مخصوص قیامت نیست،در دنیا هم هلاک می کند. کَمْ أَهْلَکْنا

-تاریخ،سرچشمه ی عبرت و درس است. مِنَ الْقُرُونِ

-توجّه به علم و آگاهی خدا به گناهان،برای تربیت ما کافی است. کَفی بِرَبِّکَ

-برای عذاب و مجازات مجرمان،آگاهی خداوند کافی است ونیازی به شاهد و و بیّنه ندارد. کَفی بِرَبِّکَ ...

-انسان گنهکار،بنده ی خداست. بِذُنُوبِ عِبادِهِ نفرمود: بذنوب الناس

-خداوند،به باطن ما خبیر و به ظاهر ما بصیر است. خَبِیراً بَصِیراً

مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعاجِلَهَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً

هر کس پیوسته زندگی دنیای زودگذر را بخواهد،به مقداری که بخواهیم و برای هرکه اراده کنیم،در این دنیا بشتاب فراهم می کنیم،سپس جهنّم را برایش قرار می دهیم که با شرمندگی وطردشدگی،وارد آن خواهد شد.

نکته ها:

*از دیدگاه قرآن،دنیاطلبی و دنیاگرایی اگر سبب غفلت از آخرت و انحصار خواسته ها در دنیا باشد،نکوهیده است.این نکته در آیات فراوانی مطرح شده است،از جمله: یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَهِ هُمْ غافِلُونَ ، فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلّی عَنْ ذِکْرِنا وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاهَ الدُّنْیا و أَ رَضِیتُمْ بِالْحَیاهِ الدُّنْیا

*در جهان مادیّات نزاع و درگیری زیاد است و همه کس به همه آرزوهایش نمی رسد،پس باید اندازه و سهمیه ای باشد که چه کسی چه مقدار داشته باشد: عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ،امّا در دنیای معنویات،چون تزاحم و محدودیّتی نیست،همه صد درصد کامیاب می شوند و راه برای بیشتر هم باز است. کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

پیام ها:

-دنیا زودگذر است. الْعاجِلَهَ

-انسان،با اراده خلق شده ودر انتخاب آزاد است،ولی اراده ی الهی اصل است.

یُرِیدُ ... لِمَنْ نُرِیدُ

-آنچه زشت است،خصلت دنیاگرایی است،نه اصل دنیا. کانَ یُرِیدُ الْعاجِلَهَ

-خواست انسان بی حدّ و حصر است،پس باید در چهارچوب اراده ی الهی محدود شود. ما نَشاءُ

-همه ی دنیاخواهان به دنیا نمی رسند. لِمَنْ نُرِیدُ

-دنیاطلبان دو دسته اند:برخی دنیا و آخرت را می بازند، خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهَ بعضی به بخشی از خواسته های دنیایی شان می رسند. عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ

-دنیاطلبان و صاحبان اهداف مادّی،شاید به مقداری از نام و نان برسند،ولی قیامتشان تباه است. جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ

-پایان دنیاطلبی،پشیمانی و دوزخ است. جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ

-دنیاطلبان،هم در آتش می سوزند(عذاب جسمی)،هم تحقیر می شوند (عذاب روحی). یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً

وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعی لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

و هر کس خواهان آخرت باشد و برای آن تلاش شایسته و در خور کند،و مؤمن باشد،پس تلاش آنان سپاس گزارده می شود.

پیام ها:

-انسان،آزاد ودارای اراده است. مَنْ أَرادَ

-آخرت،بدون تلاش به دست نمی آید. سَعی لَها

-برای سعادت اخروی،تلاش ویژه ای لازم است. سَعی لَها سَعْیَها

-ایمان،شرط نتیجه گیری از تلاش های دنیوی است. وَ هُوَ مُؤْمِنٌ

-شرط سعادت اخروی،ایمان و تلاش است. کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

-تلاش مؤمنان مورد تقدیر و سپاس است،چه به نتیجه برسد یا نرسد. کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

-دست یابی دنیاگرایان به دنیا،احتمالی است، عَجَّلْنا ... لِمَنْ نُرِیدُ ولی دست یابی مؤمنان آخرت گرا به پاداش،قطعی است. کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

-اراده وتلاش انسان در سعادت او نقش دارد. أَرادَ ... سَعی ... کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

-تشکّر از تلاش دیگران،کاری الهی است. کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

-سپاس خدا از مؤمنان،بالاتر از باغ بهشت است،چون تشکّر هر کس،به اندازه ی شعاع وجودی اوست. کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

-هر سعی و تلاشی مورد تقدیر و ستایش خدا نیست. مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعی لَها ... کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً

کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً

ما از عطای پروردگارت،اینان(فرصت طلبان)و آنان(دنیا طلبان)را کمک می کنیم و عطای پروردگارت از کسی منع نمی شود.

نکته ها:

*خداوند انسان ها را آزاد آفرید و با در اختیار قرار دادن امکانات،آنان را آزمود تا نحوه ی عمل و گزینش آنان روشن شود و معامله کنندگان با خدا،از دیگران جدا شوند،مثل سازمان آب و برق که این دو نعمت را در اختیار همه ی خانه ها قرار می دهد،تا افراد با انتخاب خود، از آنها استفاده ی خوب یا بد بکنند.

پیام ها:

-سنّت خدا براین است که نعمت و امداد خویش را در اختیار همگان قرار دهد، تا هرکس صفات خوب و بد خویش را بروز دهد. کُلاًّ نُمِدُّ

-ایمان به خداوند وآخرت طلبی،با برخورداری از امکانات مادّی منافاتی ندارد. کُلاًّ نُمِدُّ

-الطاف الهی از شئون ربوبیّت و تفضّل اوست،وگرنه ما طلبی از او نداریم.

عَطاءِ رَبِّکَ

-عطای خداوند،همیشگی است. ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً

اُنْظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَهُ أَکْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَکْبَرُ تَفْضِیلاً

بنگر که چگونه بعضی از آنان را بر بعض دیگر برتری دادیم،وقطعاً درجات آخرت، بزرگتر و ارزشمندتر است.

نکته ها:

*برتری های افراد بر یکدیگر دو نوع است:گاهی به خاطر استعداد،ذوق،فکر،شرایط خانوادگی،جغرافیایی و امثال آن انسان دریافت هایی دارد که اینها لطف خداوند و همراه با مسئولیّت و آزمایش است که این آیه به همین برتری ها اشاره دارد و گاهی برتری ها بر اساس ظلم و استثمار و استحمار است که حساب جداگانه ای دارد.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:درجات بهشت،به مقدار عقل اهل بهشت است

پیام ها:

-توجّه به حکمتِ اختلاف وتفاوت ها در خلقت،نیاز به تأمّل و دقّت دارد.

انْظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنا

-جایگاه همه در آخرت،یکسان نیست وبرتری های بس بزرگی وجود دارد.

أَکْبَرُ دَرَجاتٍ

لا تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلهاً آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُوماً مَخْذُولاً

با خداوند معبود دیگری قرار مده که نکوهیده وسرافکنده خواهی نشست.

نکته ها:

*گرچه مخاطب آیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است،ولی مقصود تمام مردم می باشد.نظیر اینگونه خطاب در آیات قرآن کریم فراوان است،از جمله آیه ی بعد که می فرماید: إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ یعنی هرگاه یکی از پدر و مادر یا هردوی آنان،نزد تو به پیری رسیدند،به آنان افّ مگو،با آنکه پیامبر پدر و مادر خود را در کودکی از دست داده بود.

در این آیه نیز مراد از لا تَجْعَلْ مردم هستند که به دلیل رهبری پیامبر،آن حضرت مورد خطاب واقع شده است.

پیام ها:

-شکوفایی و عزّت انسان در سایه ی توحید است و شرک و پرستش غیر خدا انسان را خوار و ذلیل می کند. مَذْمُوماً مَخْذُولاً

-پیروی از مکاتب غیر الهی،انسان را به بن بست و رکود و باتلاق می کشاند.

فَتَقْعُدَ مَذْمُوماً مَخْذُولاً

-مشرک،مورد نکوهش خدا،فرشتگان،مؤمنین،وجدان های بیدار و خردمندان جهان است. مَذْمُوماً مَخْذُولاً زیرا نامی از مذمّت کننده نیامده است،تا مطلق و فراگیر باشد.

وَ قَضی رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً

پروردگارت مقرّر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید.

اگر یکی از آن دو یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند،به آنان اف مگو و آنان را از خود مران و با آنان سنجیده و بزرگوارانه سخن بگو.

نکته ها:

*در احادیث،در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است:

پاداش نگاه رحمت به والدین،حج مقبول است.رضایت آن دو رضای الهی و خشم آنان خشم خداست.احسان به پدر و مادر عمر را طولانی می کند و سبب می شود که ?

ارزیابی مهاجرت
نظر خود را درباره «تفسیر سوره الاسراء» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید

دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.