زمان مطالعه: 25 دقیقه
تفسیر سوره الحج

تفسیر سوره الحج

این سوره هفتاد و هشت آیه دارد و در مدینه نازل شده است. تفسیر سوره الحج بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده مهربان یا أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَهَ السّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ ...

تفسیر سوره الحج

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

یا أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَهَ السّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ

ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید،که همانا زلزله ی قیامت،حادثه ای بزرگ و هولناک است.

نکته ها:

* در روایات می خوانیم:در ماه شعبان سال ششم هجری،هنگامی که مسلمانان به سوی جنگ بنی المصطلق در حرکت بودند،آیه ی اوّل و دوم سوره حج نازل شد.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور توقّف داد،مسلمانان ایستادند،حضرت این دو آیه را تلاوت فرمودند،برخی از یاران پیامبر آن شب را به گریه مشغول شدند و از دنیا بیزاری جستند،ولی رسول خدا با بشارت هایی آنان را آرام کردند. 

پیام ها:

- مخاطبان قرآن،همه ی مردمند. یا أَیُّهَا النّاسُ

- با غافلان باید صریح سخن گفت وبه آنان هشدار داد. اِتَّقُوا ... إِنَّ زَلْزَلَهَ السّاعَهِ

- راه نجات از خطرهای قیامت،تقواست. اِتَّقُوا ... زَلْزَلَهَ السّاعَهِ

- یاد قیامت،عامل ایجاد تقواست. اِتَّقُوا ... زَلْزَلَهَ السّاعَهِ

-تمام هستی متاع قلیل است،ولی زلزله ی قیامت بزرگ است. زَلْزَلَهَ السّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ

- از خدایی که پروردگار و صاحب عالم است،پروا کنیم. اِتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَهَ ...

- نظام موجود هستی،با زلزله ای از هم فرومی پاشد. إِنَّ زَلْزَلَهَ السّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ

یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهٍ عَمّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَی النّاسَ سُکاری وَ ما هُمْ بِسُکاری وَ لکِنَّ عَذابَ اللّهِ شَدِیدٌ

روزی که آن(زلزله ی بزرگ)را مشاهده کنید(چنان ترس و وحشت وجودتان را فرا خواهد گرفت که)هر شیر دهنده ای،آن را که شیر می دهد فراموش کند و هر بارداری جنین خود را سقط کند،و مردم را مست می بینی،ولی مست نیستند،بلکه عذاب خداوند شدید است.

نکته ها:

*قرآن در معرفی سیمای قیامت،تعبیرات تکان دهنده ای دارد،از جمله:

* یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِیباً روزی که کودکان را پیر می کند.

* یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً روزی که عبوس و سخت است.

* یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً روزی که عذابش گسترده است.

*علاقه ی مادر به فرزند،قوی ترین علاقه هاست.لذا خداوند در بیان سختی قیامت،به قطع رابطه ی مادر شیرده و مادر باردار با فرزندش مثال زده است.و گرنه در قیامت،هیچ مادر باردار یا شیردهی وجود ندارد.

پیام ها:

- حوادث سخت قیامت،هم عاطفه را می گیرد، تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهٍ هم عقل را.

تَرَی النّاسَ سُکاری

- در بیان مسائل تربیتی،از مثال های محسوس و عاطفی استفاده کنیم. مُرْضِعَهٍ ...

ذاتِ حَمْلٍ

- تمثیل،لازم نیست با واقعیّت همراه باشد. کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ ... تَرَی النّاسَ سُکاری

- تمثیلات قرآن،با گذشت زمان کهنه نمی شود. کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ ...

-عامل مستی،تنها شراب نیست.(گاهی،غرور،غفلت،ثروت ومقام نیز وسیله ی از دست دادن اعتدال می شوند) تَرَی النّاسَ سُکاری ... عَذابَ اللّهِ شَدِیدٌ

- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از خطرهای قیامت بیمه و مصون است. تَرَی النّاسَ سُکاری

وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ مَرِیدٍ

و بعضی از مردم،ناآگاهانه درباره ی خداوند به جدال می پردازند و از هر شیطانِ سرکشی پیروی می کنند.

نکته ها:

* مَرِیدٍ به معنای بی خیر است،به بیابان بی گیاه مرید می گویند و به نوجوان بی مو امرد گفته می شود.

*آنچه که این آیه از آن نهی می کند،بحث و جدال بدون داشتن آگاهی های لازم است، وگرنه جدال با مخالفان اگر با منطق صحیح و یا منطق خودشان باشد،بسیار هم بجاست.

چنانکه در آیه ای دیگر می فرماید: جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ  

پیام ها:

- عذاب قیامّت،کسانی را هدف می گیرد که با ایجاد شبهه و تردید،به عقاید دینی مردم ضربه می زنند. عَذابَ اللّهِ شَدِیدٌ - وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ

- گفتگوها باید براساس منطق وعلم باشد،نه جدال وتعصّب. یُجادِلُ ... بِغَیْرِ عِلْمٍ

- بحث وجدال بدون علم،پیروی از شیطان است. یُجادِلُ ... یَتَّبِعُ

- جهل و تعصب،مانع پذیرفتن حقّ است. بِغَیْرِ عِلْمٍ

-کسی که از خدا و راه او جدا شود،هر لحظه در دام شیطانی اسیر است. یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ

- شیطان ها بسیارند و هر یک به نحوی وسیله ی انحراف مردمند. کُلَّ شَیْطانٍ

- در پیروی از شیطان خیری نیست. مَرِیدٍ

کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلی عَذابِ السَّعِیرِ

بر او(شیطان)نوشته(و مقرّر)شد که هر کس ولایت او را بپذیرد،قطعاً او را گمراه می کند و به آتش سوزانش می کشاند.

نکته ها:

*در معنای کُتِبَ ،جبری علیه شیطان وجود ندارد،زیرا در آیات دیگر می خوانیم:شیطان با اراده ی خود و لجاجت با حقّ،سجده نکرد و به کار خداوند اعتراض نمود و سوگند یاد کرد که مردم را گمراه کند. بنابراین، کُتِبَ عَلَیْهِ یعنی براساس اراده و تصمیمی که شیطان گرفت،گمراه کردن پیروانش برای او حتمی شده است.

پیام ها:

- انتخاب راه شیطان و پیروی از او جز عذاب قطعی الهی،هیچ نتیجه ای ندارد.

کُتِبَ عَلَیْهِ (اراده ی حتمی خداوند مبنی بر مجازات گناهکاران،بعد از ارتکاب جرم به وسیله ی آنهاست).

- پیروی از شیطان،پذیرفتن ولایت اوست. وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ ... مَنْ تَوَلاّهُ

- شیطان تنها کسانی را گمراه می کند که از او پیروی کنند،نه هر که را بخواهد.

مَنْ تَوَلاّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ

- تمام شیطان ها،انسان را به یک راه می برند:آتش سوزان. یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطانٍ ... وَ یَهْدِیهِ إِلی عَذابِ السَّعِیرِ

یا أَیُّهَا النّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَهٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفّی وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَی الْأَرْضَ هامِدَهً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ

ای مردم! اگر درباره ی قیامت شک دارید(با دقّت در وجود خود،شکّ خود را برطرف کنید،)ما شمارا از خاک آفریدیم(مواد غذایی خاک از طریق غذا به صورت نطفه در آمد)سپس از نطفه،سپس(به صورت)خون بسته شده،سپس(به صورت چیزی مانند)گوشت جویده شده که بعضی خلقت کامل یافته(وبه دنیا آید)وبعضی خلقت کامل نیافته(و سقط شود)،تا برای شما روشن سازیم(که بر هرچیز قادریم)وآنچه(از جنین ها)را که بخواهیم تا سرآمدی معیّن در رحم مادران قرار دهیم،سپس شمارا به صورت طفل بیرون می آوریم،تا به حدّ رشد و بلوغ برسید و(در این میان) بعضی از شما می میرید و بعضی به پست ترین مرحله ی زندگی(و پیری) می رسید تا جایی که دانسته های خودرا از دست دهند.(همچنین)زمین را (در زمستان)خشک و مرده می بینی امّا هنگامی که باران بر آن فرو می باریم،به حرکت درآید و رشد کند و انواع گیاهان زیبا می رویاند.

نکته ها:

*کلمه ی یُتَوَفّی که از ریشه ی وفاه است،به معنای گرفتن کامل روح از وجود انسان و بیانگر بقای روح بشر پس از مرگ است.

*کلمه ی بَهِیجٍ از ریشه ی بَهْجَهٍ به معنای شادابی و خرّمی است.چنانکه نگاه به سبزه و گیاه مایه ی ابتهاج و شادابی انسان می شود.

*گرچه در این آیه،دوران پیری و کهنسالی،پست ترین دوران عمر انسان شمرده شده،امّا علّتی که برای آن بیان گردیده،اختصاص به پیران ندارد،بلکه هر زمان که قوای عقلانی انسان ضعیف و ناتوان گردد،دوران پستی است،گرچه در جوانی باشد. أَرْذَلِ الْعُمُرِ ...لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً

پیام ها:

- سرچشمه ی شک غفلت از قدرت خداوند است. إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ ... فَإِنّا خَلَقْناکُمْ

- با کفّار،مستدلّ،منطقی وقابل فهم سخن بگوییم. إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ ... فَإِنّا خَلَقْناکُمْ

- از راه محسوسات،می توان با معقولات آشنا شد. إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ ... فَإِنّا خَلَقْناکُمْ

- معاد،هم جسمانی است و هم روحانی. إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنّا خَلَقْناکُمْ

-منشأ انسان و مادّه اوّلیه ی او از خاک است. خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ

- انسان،پیش از مرگ،هفت مرحله را طی می کند.(تراب،نطفه،علقه،مضغه، طفولیّت،بلوغ،پیری) خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ...

- دوران مُضغه(که انسان در رحم مادر به شکل لخته گوشتی است)دوران شکل گیری انسان است. مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ

-کسی که در دنیا از خاکِ بی جان انسان آفرید،پس در قیامت هم می تواند.

لِنُبَیِّنَ لَکُمْ

- زندگی دارای دو منحنی صعود و نزول است.صعود از خاک تا رسیدن به مرحله أَشُدَّکُمْ و منحنی نزول رسیدن به مرحله أَرْذَلِ الْعُمُرِ

- تمام مراحل خلقت،از استقرار نطفه تا تولد طفل،به دست خداست. خَلَقْناکُمْ - نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ - نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً

- تحوّلات طبیعی،نیاز به زمان دارد.(در آیه چندبار کلمه ثُمَّ که برای فاصله زمانی است،تکرار شده است)

- استقرار نطفه و یا سِقط آن با خواست خداست. نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ

-مدّت حمل،از جانب خدا زمان بندی شده است. إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی

- تولّد انسان،به اراده ی خداوند است. نُخْرِجُکُمْ

- همه ی انسان ها روز اوّل یکسانند. طِفْلاً نه اطفالا بعد به خاطر تغذیه و تربیت هرکدام دارای اخلاق و رفتاری مخصوص می گردند.

- مرگ،مخصوص پیران نیست. وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفّی

- انسان با مرگ محو نمی شود. یُتَوَفّی

- ارزش انسان و زندگی او در پرتو علم و آگاهی و عقل اوست.(قرآن دلیل پست ترین مرحله عمر را فراموش کردن دانسته ها و اندوخته های علمی می داند). أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً

- زوجیّت و نر و ماده بودن،در گیاهان نیز مطرح است. مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ

ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِ الْمَوْتی وَ أَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

این(مراحل مختلف خلقت انسان و گیاه)به خاطر آن است که خداوند حقّ است و اوست که مردگان را زنده می کند و بر هر چیزی تواناست.

وَ أَنَّ السّاعَهَ آتِیَهٌ لا رَیْبَ فِیها وَ أَنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ

و(آفرینش انسان از خاک و رویش گیاهان از زمین خشک،نشانه آن است که)همانا قیامت آمدنی است و شکی در آن نیست،و خداوند تمام کسانی را که در قبرها آرمیده اند زنده خواهد کرد.

پیام ها:

- آفرینش انسان و گیاه،نشانه ی حقانیّت خداوند است. ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ

- خداوند هرگز آفرینش را با مرگ و میر رها نمی کند زیرا کسی که حقّ است، هرگز کار لغو و باطل از او سر نمی زند.پس باید آفریده های خود را به مقصد و هدف نهائی برساند و پس از مرگ مرحله ی دیگری باشد. بِأَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ

أَنَّهُ یُحْیِ الْمَوْتی

- کسی که یک بار آفرید،باز هم می تواند بیافریند. یُحْیِ الْمَوْتی

- کسی که هم ابتداءً خلق می کند و هم می تواند در آفریده ی خود هرگونه تصّرفی انجام دهد،قادر مطلق است. عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

-معاد،جسمانی است. یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ

وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدیً وَ لا کِتابٍ مُنِیرٍ

و از(میان)مردم کسی است که درباره ی خدا بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنی مجادله می کند.

پیام ها:

- سعی کنیم که در انتقاد،همه را توبیخ نکنیم. وَ مِنَ النّاسِ

- جدال اگر از روی علم باشد مانعی ندارد. یُجادِلُ ... بِغَیْرِ عِلْمٍ

- راههای شناخت انسان متعدّد است،گاهی از راه فکر و تعقّل و تحصیل بدست می آید که شاید کلمه بِغَیْرِ عِلْمٍ اشاره به آن باشد و گاهی به دل الهام می شود که شاید کلمه هُدیً اشاره به آن باشد و گاهی از طریق کتب آسمانی و وحی و نبوّت. وَ لا کِتابٍ مُنِیرٍ

ثانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ لَهُ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ نُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ عَذابَ الْحَرِیقِ

(و)با تکبر و نخوت،می خواهد مردم را از راه خدا گمراه کند،برای او در دنیا رسوایی است و در قیامت،عذاب سوزان به او می چشانیم.

نکته ها:

*کلمه ی ثانِیَ به معنای پیچاننده و عطف به معنای پهلو است و پیچاندن پهلو،کنایه از تکبّر و غرور است.

پیام ها:

- سرچشمه جدال ناآگاهان،غرور و تکبّر است. ثانِیَ عِطْفِهِ

- کیفر با گناه تناسب دارد.کیفر متکبّر خواری است. فِی الدُّنْیا خِزْیٌ

- متکبّر،در همین دنیا بد عاقبت است. فِی الدُّنْیا خِزْیٌ

ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ یَداکَ وَ أَنَّ اللّهَ لَیْسَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبِیدِ

(در قیامت به او گفته می شود:این عذاب سوزان،)به خاطر چیزی است که دست هایت از پیش فرستاده است،و قطعاً خدا به بندگانش ظلم نمی کند.

وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللّهَ عَلی حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَهٌ انْقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهَ ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ

و از(میان)مردم،کسی است که خداوند را تنها با زبان می پرستد،(ایمان او در حاشیه و در مرز کفر است و با حادثه ای کوچک می لغزد)پس اگر خیری به او برسد،به آن اطمینان یابد،و اگر مصیبت و آزمایشی به او رسد،دگرگون شود(و به سوی کفر رود،چنین کسی)در دنیا و آخرت زیانکار است،این همان زیان آشکار است.

نکته ها:

*شاید به خاطر آن که ظلمِ کم نیز از خداوندِ عادل،ظلمِ بسیار محسوب می شود،در آیه ی شریفه،کلمه ی ظلام آمده است.

پیام ها:

- خداوند عادل است و قهر یا مهر او نتیجه ی عملکرد ماست. ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ

- دیگران را عامل گناه و خلاف خودمان ندانیم،که هرچه هست از خودماست.

قَدَّمَتْ یَداکَ

- ایمان بعضی ها موسمی و سطحی است و حوادث تلخ و شیرین آن را تغییر می دهد. وَ مِنَ النّاسِ ...

- حساب عقیده و عملی که بر اساس منطق است،از حساب فراز و نشیب های مادّی جداست.(دین را برای نان نخواهیم) فَإِنْ أَصابَهُ خَیْرٌ ...

-انسان در معرض هجوم حوادث تلخ و شیرین است. أَصابَهُ ... أَصابَتْهُ

- فقر و ناملایمات وسائل آزمایشند. أَصابَتْهُ فِتْنَهٌ

- ارتداد و بازگشت از راه خداوند،قهر شدید الهی و عذاب دوزخ را به دنبال دارد. انْقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَهَ

یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللّهِ ما لا یَضُرُّهُ وَ ما لا یَنْفَعُهُ ذلِکَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ

او غیر از خداوند چیزی را می خواند که نه زیانی به او می رساند و نه سودی،این است همان انحراف دور و عمیق.

یَدْعُوا لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ

بلکه کسی را می خواند که ضررش از نفعش بیشتر است،چه مولا و سرپرست بدی و چه همدم زشتی.

پیام ها:

- تمام سود و زیان ها به دست خداست و غیر او هیچ نقشی ندارد. دُونِ اللّهِ ما لا یَضُرُّهُ وَ ما لا یَنْفَعُهُ

- شرک و دلبستگی به غیر خدا،بزرگ ترین انحراف است. دُونِ اللّهِ ... هُوَ الضَّلالُ الْبَعِیدُ

- شرک،پایگاه عقلی و منطقی ندارد. دُونِ اللّهِ ما لا یَضُرُّهُ زیرا پرستش،یا برای رسیدن به سودی است و یا جلوگیری از شرّی،که بت ها هیچ کدام را ندارند.

- شرک،به تمامی انواعش(معبودهای عاقل و بی عقل)محکوم است.(یکبار در کنار کلمه یَدْعُوا ،حرف ما آمد که برای موجودات بی شعور است و یکبار در کنار جمله یَدْعُوا ،حرف مِنْ آمد که برای معبودهای با شعور از قبیل انسان،ملائکه و اجنّه می باشد.

-به خاطر منافع زودگذر دنیا،ضرر دائمی آخرت را نخریم. ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ

- ضرر طاغوت ها برای مردم بیش از چیزی است که به آنان می دهند. ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ

- با کسی که تورا از خداوند باز می دارد و به سوی خود دعوت می کند معاشرت مکن و او را سرپرست و رهبر خود قرار مده. لَبِئْسَ الْمَوْلی

إِنَّ اللّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ إِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ ما یُرِیدُ

همانا خداوند اهل ایمان و عمل صالح را در باغ هایی(از بهشت)وارد می کند که نهرها زیر درختانش جاری است،(آری)خداوند هرچه اراده کند،انجام می دهد.

پیام ها:

- ایمان و امید به وعده های حقّ،بزرگ ترین عامل برای رها کردن غیر اوست.

إِنَّ اللّهَ یُدْخِلُ ...

- ایمان همراه با عمل،کلید نجات است و هیچ یک به تنهایی کارساز نیست.

آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ

- تنوّع نعمت های الهی،برای کامیابی بیشتر بهشتیان است. جَنّاتٍ ،انهار

- خداوند بر اساس تمایلات بشر پاداش می دهد.(انسان از باغ و نهر لذّت می برد،در بهشت هم باغ ها و نهرهاست). جَنّاتٍ ،انهار

-خداوند،قادر مطلق است و در انجام کارهایی که اراده می کند،به هیچ مانع و

بن بستی نمی رسد. یَفْعَلُ ما یُرِیدُ (همین قدرت سبب تضمین عمل به وعده های اوست).

مَنْ کانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَی السَّماءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ ما یَغِیظُ

هر کس گمان می کند که خداوند او(پیامبرش)را در دنیا و آخرت یاری نمی کند،(و در پی مکر و حیله است،بگو تا)طنابی به آسمان بیاویزد(و خود را حلق آویز کند)سپس(آن را)قطع کند،آن گاه بنگرد که آیا نیرنگش خشم او را فرو می نشاند؟!

نکته ها:

*بعضی آیه را مخصوص به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ندانسته و این گونه ترجمه کرده اند:هر کس گمان می کند که خداوند او را یاری نمی کند...

*شاید معنای آیه این باشد که فضانوردی نیز انسان بی خدا را آرام نمی کند.کلمه بِسَبَبٍ إِلَی السَّماءِ مراد وسیله فضانوردی و کلمه لْیَقْطَعْ به معنای پیمودن راه است،که در این صورت این آیه از معجزات علمی و پیش گوئی های قرآن است.به هرحال مشکل روحی بشر حتّی با تکنولوژی پیشرفته و فضانوردی نیز حل نمی شود. هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ ما یَغِیظُ

پیام ها:

- امداد و نصرت الهی،در دنیا و آخرت قطعی است. یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ

- ناامیدی از قدرت و نصرت الهی،تعادل انسان را از بین می برد. یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللّهُ

- خودکشی هرگز راه نجات نیست. هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ ما یَغِیظُ

(تنها وسیله ی آرام بخش،ایمان و توکّل به خداست و هرگونه طرح وبرنامه ی

دیگری،منهای اراده ی الهی و ایمان به او بیهوده است.)

- به کارگیری زمین و آسمان،صعود و سقوط،و هر اقدامی که فاقد ایمان باشد، بی اثر است. هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ ما یَغِیظُ

وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ أَنَّ اللّهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ

و این گونه قرآن را(به صورت)آیات روشن نازل کردیم،و البتّه خداوند هر کس را بخواهد هدایت می کند.

پیام ها:

- سنّت خداوند،بر نازل کردن آیات و وسایل هدایت است. کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ

- قرآن،کتاب نور و آیاتش روشن است. بَیِّناتٍ (بر خلاف نظر بعضی که می گویند:قرآن،قطعی الصدور و ظنّی الدلاله است.)

- قرآن وسیله ی هدایت است،ولی اصل هدایت کار خداوند و لطف اوست.

أَنَّ اللّهَ یَهْدِی

- خداوند هر که را اراده کند هدایت می کند،ولی اراده او تابع حکمت اوست و لذا کسی را هدایت می کند که زمینه های لازم را در خودش ایجاد کرده باشد.

یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ الصّابِئِینَ وَ النَّصاری وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ

همانا خداوند در قیامت،میان مؤمنان(مسلمان)و یهودیان و صابئین و نصاری و مجوس و مشرکان،داوری کرده و حقّ را از باطل جدا خواهد نمود،همانا خداوند بر هر چیزی گواه(و از همه چیز آگاه)است.

نکته ها:

*در این که صابئین چه کسانی هستند،سخن بسیار است.بعضی گفته اند:ستاره پرستند، بعضی ملائکه پرست می دانند وبعضی می گویند:اینان گروهی از پیروان نوح علیه السلام هستند.

شخصی از حضرت علی علیه السلام پرسید:چرا از مجوس جزیه(نوعی مالیات)گرفته می شود در حالی که آنان نه پیامبر داشتند و نه کتاب و جزیه گرفتن مخصوص اهل کتاب است؟! حضرت فرمود:مجوس هم کتاب آسمانی دارند و هم پیامبر الهی. 

*در این آیه میان گروه ها با کلمه ی الَّذِینَ فیصله داده شده است،در قیامت نیز حساب مؤمنان بر حقّ،از حساب مشرکان منحرف و هر دو از حساب پیروان ادیان آسمانی دیگر جداست.کلمه ی الَّذِینَ سه مرتبه بکار رفته است:درباره مؤمنان،ادیان دیگر ومشرکان.

پیام ها:

- در نام بردن از گروه ها،حقّ مؤمنان واقعی مقدّم است. الَّذِینَ آمَنُوا

- یهودیّت،مسیحیّت،مجوسیّت وصابئیّت همه از ادیان توحیدی و آسمانی اند، چون نام آنان در برابر مشرکان برده شده است. وَ الَّذِینَ هادُوا ... وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا

- قیامت برای همه است و در آن روز بین همه ی گروه ها داوری می شود و تمام دعواها پایان می پذیرد. إِنَّ اللّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ

- در قیامت،خداوند هم قاضی است و هم شاهد. إِنَّ اللّهَ یَفْصِلُ - إِنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ

-قضاوتی کامل است که قاضی اطلاعات همه جانبه داشته باشد. یَفْصِلُ ... عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ

- دعوت به اسلام ومجادله نیکو لازم است،ولی توقّع تمام شدن اختلافات ادیان را در دنیا نداشته باشید.در دنیا همزیستی مسالمت آمیز داشته باشید تا در قیامت خداوند فیصله دهد. إِنَّ اللّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ کَثِیرٌ مِنَ النّاسِ وَ کَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ یُهِنِ اللّهُ فَما لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ إِنَّ اللّهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ

آیا ندیدی که هرکه در آسمان ها وهرکه در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای خدا سجده می کنند؟ البتّه بسیاری از مردم(به خاطر تکبر و لجاجت)قطعاً گرفتار عذابند،و هر که را خدا خوار کند،هیچ احترام کننده ای برای او نیست،همانا خداوند هر چه را بخواهد انجام می دهد.

پیام ها:

- در آسمان ها موجوداتی با شعور هستند. مَنْ فِی السَّماواتِ (کلمه ی مَنْ برای صاحبان شعور است)

- تمام هستی برای خداوند سجده و خضوع می کند. یَسْجُدُ و شعور، مخصوص انسان نیست. مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ (اگر بدانیم همه هستی تسلیم خدا هستند ما نیز وصله ناهمرنگ نخواهیم بود.شرک و تکبّر مخالف نظام هستی است)

- انسان انتخابگر است. یَسْجُدُ ... کَثِیرٌ مِنَ النّاسِ وَ کَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذابُ

- عذاب های الهی بر اساس حقّ و عدل است. حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذابُ

-عزّت و ذلّت تنها به دست خداست. مَنْ یُهِنِ اللّهُ فَما لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ

- در برابر اراده ی خداوند،هیچ مانعی وجود ندارد. یَفْعَلُ ما یَشاءُ

هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ

این دوگروه مخالف،(کثیری که اهل عبادتند باکثیر دیگری که مستحق عذابند)درباره ی پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند،پس برای کسانی که کفر ورزیدند لباس هایی از آتش بریده شده است،(و)از بالای سرشان مایع جوشانی ریخته می شود.

پیام ها:

- در طول تاریخ نزاع درباره خداوند بوده است. اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ

- لباس هر یک از دوزخیان،مخصوص بدن اوست. قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ

- لباس آتشین دوزخیان سرد نمی شود و دائماً از بالای سرشان مواد گداخته به آن تزریق می شود. یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِیمُ

یُصْهَرُ بِهِ ما فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ

با آن مایع جوشان(که از بالای سرشان ریخته می شود)،آنچه در درون و برونشان هست گداخته می شود.

وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ

و برای(کیفر)آنان گرزهایی از آهن است.هرگاه اراده کنند که از(شدّت) غم از دوزخ خارج شوند،به آن برگردانده می شوند(و به آنان گفته می شود:)بچشید عذاب سوزان را.

پیام ها:

- آتش دوزخ،درون و برون را می سوزاند. بُطُونِهِمْ - وَ الْجُلُودُ

- دوزخیان برای نجات خود دست و پا می زنند،امّا تلاش آنان بی نتیجه است.

أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها - أُعِیدُوا فِیها

- دردناک تر از آتش دوزخ،غم ها و عذاب های روحی است. مِنْ غَمٍّ

- عذاب دوزخ،ابدی است. أُعِیدُوا فِیها

-دوزخیان،تحقیر و سرزنش می شوند. ذُوقُوا

إِنَّ اللّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ

قطعاً خداوند کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیکو انجام داده اند،به باغ هایی که نهرها از زیر(درختان)آن جاری است،وارد می کند،در آن جا با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت داده می شوند و در آن جا لباسشان از ابریشم است.

پیام ها:

- بهترین راه شادی وتفریح،استفاده از طبیعت است. جَنّاتٍ - انهار

- در کنار تهدید،امید و بشارت لازم است،در آیه ی قبل فرمود: ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ و در این آیه فرمود: لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ

- یکی از زیبایی های قرآن،تناسب میان بیم ها و امیدها،انذارها و بشارت های آن است. قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ - وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ

- برهنگی ارزش نیست،بهشتیان هم لباس دارند. لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ

-خداوند،محرومیّت ها را جبران می کند.ابریشم و طلا که در دنیا برای مردان حرام است،در آخرت وسیله ی زیورشان خواهد بود. ذَهَبٍ - حَرِیرٌ

- زیبایی و موزون بودن کلمه ها و جمله ها،نوعی فصاحت است.(آخرین جمله ی آیه قبل حریق بود و آخرین جمله این آیه حَرِیرٌ است)

وَ هُدُوا إِلَی الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلی صِراطِ الْحَمِیدِ

و(اهل بهشت)به سخنان پاک(و دلنشین)هدایت می شوند،و به راه خداوندی که شایسته ی ستایش است رهبری می گردند.

پیام ها:

- در کنار نعمت های مادّی بهشت،نعمت های معنوی است. لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ ...

وَ هُدُوا إِلَی الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ

- سخنان دلنشین،ارمغان بهشتیان است. الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ

- پیمودن راه خدا،آراستگی ظاهری و باطنی لازم دارد. أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ - اَلطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ - صِراطِ الْحَمِیدِ

- بهترین کامیابی،خوش عاقبتی است. هُدُوا إِلی صِراطِ الْحَمِیدِ

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِی جَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ

همانا کسانی که کفر ورزیدند و(مؤمنان را)از راه خدا و مسجدالحرامی که آن را برای همه ی مردم،ساکنان مکّه و یا(مسافران)بادیه نشین مساوی قرار دادیم بازمی دارند (گرفتار قهر ما خواهند بود)وهر کس در مسجدالحرام اراده انحراف وظلم کند،ما به او عذاب دردناک می چشانیم.

نکته ها:

*امام صادق علیه السلام ذیل آیه فرمود:هر کس غیر خدا را در مسجد الحرام پرستش کند یا غیر اولیای خدا را متولّی آن مکان مقدّس بگیرد پس او دچار ظلم و الحاد شده است. 

پیام ها:

- عقیده ی فاسد،انسان را به کردار فاسد می کشاند. کَفَرُوا - یَصُدُّونَ

- گناهان عادّی،مقدّمه ی گناهان بزرگتر می شوند. یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ

- مراکز دینی،خاری است در چشم منحرفان. یَصُدُّونَ عَنْ ... اَلْمَسْجِدِ الْحَرامِ

- قوانین مکّه باید از طرف مالک حقیقی تعیین شود. جَعَلْناهُ لِلنّاسِ سَواءً ...

-مسجد الحرام،منطقه ای بین المللی است و همچون آسمان ها و اقیانوس ها حق هیچ فرد و کشور و حکومتی نیست. سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ

- کیفر خداوند نسبت به منحرفان،قطعی است و هیچ کافر و ستمگری از عذاب الهی در امان نیست. وَ مَنْ یُرِدْ

- مکان ها یکسان نیستند. وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ ...(مسجد الحرام باید مرکز امنی برای همه باشد).

-حساب انحراف عمدی وآگاهانه که به قصد ظلم است،از انحراف ناآگاهانه جداست. یَصُدُّونَ - وَ مَنْ یُرِدْ لذا اراده ی الحاد مجازات دارد. نُذِقْهُ

- توهین به مقدّسات ومراکز مذهبی،استحقاق عذاب دارد. نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ

وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بِی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطّائِفِینَ وَ الْقائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ

و(به یادآور)آنگاه که مکان کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم(به او گفتیم:)هیچ گونه شرکی نسبت به من روا مدار و خانه ی مرا برای طواف کنندگان وقیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاکیزه دار.

پیام ها:

- ماجرای کعبه و ابراهیم واقعه ای است که نباید فراموش شود. وَ إِذْ

- همه ی ما محتاج توفیقات الهی هستیم. بَوَّأْنا

- مکان های مقدّس باید در اختیار افراد مقدّس قرار گیرد. بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ

- مردم دنیا،کعبه را از قدیم می شناختند. الْبَیْتِ

-هیچ گونه شرکی برای خدا مجاز نیست. لا تُشْرِکْ بِی شَیْئاً

- اوّل طهارت درون،بعد پاکی برون. لا تُشْرِکْ بِی - طَهِّرْ بَیْتِیَ

- خدمت به مسجد،افتخاری ابراهیمی است. طَهِّرْ بَیْتِیَ

-تنها خودسازی کافی نیست،خدمت به خلق نیز لازم است. لا تُشْرِکْ بِی ... طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطّائِفِینَ وَ ...

- هر کجا به خدا منسوب باشد مقدّس است و همه باید به آن احترام بگذارند.

طَهِّرْ بَیْتِیَ

- مرکز عبادت باید پاک باشد. طَهِّرْ بَیْتِیَ

- نماز و نمازگزار به قدری عزیز است که حتّی ابراهیم باید خادم مکان آن باشد. طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطّائِفِینَ ... وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ

- حقّ مسجد الحرام،طواف و قیام و نماز است و از میان اینها طواف،پاداش بیشتری دارد. لِلطّائِفِینَ (این که نام طواف قبل از رکوع آمده شاید اشاره به این باشد که در مسجدالحرام،طواف مهم تر از نماز است)

وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ

و در میان مردم بانگ حج برآور تاآنان،پیاده و سوار بر مرکب های چابک از هر راه دوری به سراغ تو بیایند.

نکته ها:

*کلمه ی ضامِرٍ به معنای حیوانی است که پیه بدنش آب شده و گوشت هایش به ماهیچه تبدیل شده و چابک است،مانند حیوانی که بدن سازی شده و برای مسابقات آماده است.

حضرت علی علیه السلام در خطبه ی نهج البلاغه می فرماید: الیوم المضمار و غدا السباق یعنی امروز خود را چابک کنید تا در قیامت بتوانید سبقت بگیرید.

*در روایات می خوانیم:حضرت ابراهیم علیه السلام گفت:خداوندا! صدای من به گوش کسی نمی رسد.خداوند فرمود:تو فریاد بزن،من به مردم ابلاغ می کنم.

*اوّلین وظیفه ی زائران کعبه،پوشیدن لباس احرام و گفتن لبیک اللهم لبیک است،امام صادق علیه السلام فرمود:این جملات پاسخ دعوت ابراهیم است. 

*پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در مدینه در سال دهم دستور داد که مؤذّنان با بلندترین صدا مردم را برای حج همراه پیامبر دعوت کنند

پیام ها:

- فریاد امروز اولیای خدا،در آیندگان اثر خواهد کرد. أَذِّنْ - یَأْتُوکَ

- انبیا از پیشگامان امر به معروف بوده اند. وَ أَذِّنْ

- حج رفتن،به محضر اولیای خدا رسیدن است. یَأْتُوکَ (نفرمود: یأتوه آری، در مراسم حج محور رهبر الهی است)

- خداوند از غیب و آینده ی تاریخ خبر می دهد. یَأْتُوکَ - یَأْتِینَ

-اگر انسان بر انجام کاری مکلّف شد،باید مقدّمات آن را فراهم کند. وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ ...

- پیاده رفتن به حج برتر از سواره است.( رِجالاً قبل از کُلِّ ضامِرٍ آمده است)

- اگر در انجام کاری،اراده و عشق باشد،امکانات در مرحله ی بعد قرار می گیرد.

رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ

-حج،تنها مقصدی است که همیشه واز همه ی مناطق جهان مسافر دارد. مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ

لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ فِی أَیّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلی ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَهِ الْأَنْعامِ فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ

(مردم از هر منطقه ای به حج خواهند آمد)تا شاهد منافع گوناگون خویش باشند و در ایام مخصوص حج خدا را یاد کنند،به خاطر چهار پایان زبان بسته ای که رزقشان شده؛پس از گوشت آنها بخورید و بینوای فقیر را اطعام کنید.

نکته ها:

*امام صادق علیه السلام فرمود:مراد از أَیّامٍ مَعْلُوماتٍ ایام تشریق،یعنی روزهای و و از ماه ذی الحجه است. 

*امام صادق علیه السلام فرمود:مراد از یَذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ ،گفتنِ اللّه اکبر وجملات بعد از آن است که در دعای معروفی بعد از پانزده نماز که اوّل آن نماز ظهر روز عید قربان است،خوانده می شود

*امام کاظم علیه السلام در پاسخ شخصی فرمود:اگر پوست قربانی مکّه را به سلاخ به عنوان مزد بدهند مانعی ندارد،زیرا آنچه را که خوردنی است باید خود یا فقیر مصرف کند فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا ...و پوست خوردنی نیست.

سیمای حج:

*حج،یک بسیج عمومی و مانور موحدان است.

*حج،چهره ی زیبای عشق و تعبد است.

*حج،زنده نگاه داشتن خاطرات وخدمات پیامبرانی همچون ابراهیم واسماعیل و محمّد است.(درود خداوند بر همه ی آنان باد)

*حج،مرکز اجتماعات بین المللی مسلمانان است.

*حج،مرکز ارتباطها و تبادل اخبار و اطلاعات جهان اسلام است.

*حج،پشتوانه ی اقتصاد مسلمانان وایجاد اشتغال برای ده ها هزار مسلمان است.

*حج،بهترین فرصت و زمان برای تبلیغات اسلامی،افشاگری توطئه ها،حمایت از مظلومان،برائت از کفّار و ایجاد رعب و وحشت در دل آنان است.

*حج،بهترین فرصت و زمان برای توبه،یاد مرگ و معاد،از همه چیز بریدن و صحرای عرفات و مشعر را دیدن و در انتظار مهدی موعود علیه السلام نشستن است.

پیام ها:

- مسلمانان باید برای به دست آوردن منافع مادی و معنوی حج در صحنه حاضر باشند. لِیَشْهَدُوا

- منافع حج به قدری مهم است که اگر مردم از دورترین نقاط دنیا هم بیایند،باز ارزش دارد. فَجٍّ عَمِیقٍ - لِیَشْهَدُوا

- انجام فرمان خدا و قصد قربت داشتن در حج،با بهره گیری های گوناگون جنبی منافاتی ندارد. لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ

- دستورات الهی به سود مردم است. مَنافِعَ لَهُمْ نفرمود: منافعهم

-در حج،هم منافع دنیوی است و هم اخروی.( مَنافِعَ مطلق آمده است و امام صادق علیه السلام فرمود:مراد از مَنافِعَ در آیه،منافع دنیا وآخرت است.)

- فلسفه ی عبادات،یاد خداست. وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللّهِ (درباره ی فلسفه ی نماز نیز می خوانیم: أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی یعنی برای یاد خدا،نماز به پادار)

- عنصر زمان،در نیایش و دعا مؤثّر است. فِی أَیّامٍ مَعْلُوماتٍ (عبادات اسلامی زمان بندی مخصوصی دارد)

-چهار پایان و تسلیم بودن آنها در برابر انسان و قربانی آنها و سودهای دیگری که دارند،از نعمت های الهی است که به بشر داده شده است. رَزَقَهُمْ

- استفاده از گوشت قربانی برای خود زائران جایز است. فَکُلُوا (بر خلاف عادت های زمان جاهلیّت که مصرفش را برای حاجی حرام می دانستند)

- حضور در حج و رسیدن به منافع آن،باید با فقرزدایی همراه باشد. وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ

- اجتماع اغنیا در حج نباید آنان را از فقرا غافل کند. أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِیرَ

ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ

(زائران خانه خدا در روز عید قربان که قربانی کردند)سپس باید آلودگی خود را بر طرف سازند وبه نذرهای خود وفا کنند و بر گرد خانه ی کهن و آزاد(کعبه)طواف نمایند.

نکته ها:

*کلمه ی تفث به معنای چرک،مو،ناخن و شارب است،و قضاء تفث ،یعنی با گرفتن ناخن و مو از احرام بیرون آیید و سپس برای ادامه اعمال حج،دور خانه ی کعبه طواف کنید.

*کلمه ی عَتیق به معنای قدیمی است و عتیقه به اشیای قدیمی گویند.

*در روز عید قربان،در سرزمین منا،در کنار مکّه برای زائران خانه خدا سه کار واجب است:

.پرتاب هفت سنگریزه به جایگاه شیطان که آن را رمی جمره می گویند.

.ذبح و قربانی که در آیه ی قبل به آن اشاره شد.

.تراشیدن سر و یا کوتاه کردن مو و ناخن که در این آیه آمده است.

*امام باقر علیه السلام فرمود:کعبه نه ساکنی دارد و نه مالکی،بلکه خانه ای حُر و آزاد است 

پیام ها:

- بهداشت و نظافت،در بعض عبادات مثل نماز،شرط ورود است،و در بعضی دیگر مثل حج،جزء آن و در مواردی مثل قرائت قرآن و اعتکاف شرط کمال آن به حساب می آید. ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ

- سنّت چرک زدایی و رفع آلودگی،یک فرمان حتمی و جدّی است،نه یک توصیه. ثُمَّ لْیَقْضُوا

- آلودگی ها از خود انسان است، تَفَثَهُمْ ولی منافع،لطف الهی است که برای انسان قرار داده شد. مَنافِعَ لَهُمْ

- برای طواف دور خانه ی مقدّس و آزاد،باید از آلودگی ها و تعهدها آزاد شوید.

ثُمَّ لْیَقْضُوا - وَ لْیُوفُوا - وَ لْیَطَّوَّفُوا

-انجام نذر،واجب است. وَ لْیُوفُوا

- سابقه،می تواند یک ارزش باشد. الْعَتِیقِ

- خانه ی خدا ملک هیچ کس نیست. الْعَتِیقِ

ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعامُ إِلاّ ما یُتْلی عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ

این است(مناسک حج)وهر کس آنچه را خداوند محترم شمرده گرامی بدارد،قطعاً برای او نزد پروردگارش بهتر است،و چهار پایان برای شما حلال شده است،مگر آنچه(حرام بودنش)بر شما خوانده شده باشد پس، از پلیدی بت ها دوری کنید و از کلام باطل اجتناب ورزید.

نکته ها:

*برای قول زور مصادیق فراوانی ذکر شده است،از جمله:دروغ،گواهی ناحق و غنا، همان گونه که برای حُرمات خدا مصادیقی ذکر شده،مانند قانون خدا،کتاب خدا و اهل بیت رسول خدا علیهم السلام که حفظ حرمتِ همه ی آنها لازم است.

*گواهی دروغ،در ردیف شرک به خدا آمده وقول زور از گناهان کبیره است. 

پیام ها:

- آنچه را خداوند محترم داشته،گرامی بداریم. وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُماتِ اللّهِ (دستورات الهی را با احترام و عظمت یاد کنیم و در اجرای آنها،با نشاط و حسّاس باشیم)

- احترام به قوانین و مقدّسات الهی به نفع خود ماست. فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ و پاداش این احترام نزد خداوند است. عِنْدَ رَبِّهِ

- اصل در چهارپایان،حلال بودن آنهاست،مگر دلیل خاصّی از وحی داشته باشیم. أُحِلَّتْ - إِلاّ ما یُتْلی

- بت پرستی،آلودگی است. فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ (مراسم حج و قربانی با شرک و بت پرستی آمیخته بود). فَاجْتَنِبُوا

نظر خود را درباره «تفسیر سوره الحج» در کادر زیر بنویسید :
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید

دسته بندی های وب سایت آسمونی

آسمونی شامل بخش های متنوعی است که هر کدام از آنها شامل دنیایی از مقالات و اطلاعات کاربردی می باشند، شما با ورود به هر کدام از دسته بندی های مجله اینترنتی آسمونی می توانید به زیردسته های موجود در آن دسترسی پیدا کنید، برای مثال در دسته فیلم و سینما؛ گزینه هایی مثل نقد فیلم، معرفی فیلم ایرانی، فیلم بین الملل، انیمیشن و کارتون و چندین بخش دیگر قرار دارد، یا بخش سلامت وب سایت شامل بخش هایی همچون روانشناسی، طب سنتی، نکات تغذیه و تناسب اندام می باشد.