- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- تاریخ و تمدن
- وضعیت ایران در جنگ جهانی اول

وضعیت ایران در جنگ جهانی اول
جنگ جهانی اول به بهانه کشته شدن ولیعهد اتریش در 1914 شروع شد و پس از مدتی با ورود کشورهای دیگر به صحنه، میدان جنگ گسترش یافته و به آسیا هم رسید. به لحاظ موقعیت استراتژیکی ایران و اهمیت آن برای متحدین و متفقین هر کدام از نقطهای وارد سرزمین پاک ایران شدند. این ورود با وجود اینکه ایران در جنگ اعلام بیطرفی کرده بود لطماتی شدید از لحاظ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به این مرز و بوم وارد کرد. با آسمونی همراه باشید.
جنگ جهانی اول باعث شد که فعالان سیاسی ایران دچار تنش شده و وحدت سیاسی لازم جهت مقابله با مشکلات را از دست بدهند چرا که گروهی طرفدار متفقین شدند و گروهی دیگر طرفدار متحدین. ریشههای کودتای سوم اسفند 1299 ه ـ ش را که سرانجام دودمان پهلوی را در 1304 ه ـ ش به قدرت رسانید، باید در خرابیهای ناشی از جنگ جهانی اول، و سرخورده شدن جبهة مخالف استبداد در ایران جستجو کرد.[1] پس در واقع اولین تأثیر جنگ جهانی اول خود به قسمتهای متعدد تقسیم میشود:
لطمه خوردن اقتصاد کشاورزی
طی جنگ سرزمین ایران صحنة درگیریهای قوای روسیه از شمال، عثمانی از غرب، و بریتانیا (انگلیس) از جنوب شد . جنگ تأثیر مستقیم و مخربی بر اقتصاد ایران داشت. چرا که ارتشهای متخاصم، محصولات کشاورزی، دامی و حتی خود دامها را مصادره میکردند و برای ارتزاق خود مردم را در مناطق مختلف بالاخص در روستاها تحت فشار قرار میدادند.
شبکة آبیاری کشور در طی نقل و انتقالات نیرو و تجهیزات از طرف دول درگیر بکلی ویران شد. مردم را جهت جادهسازی و سایر امور به بیگاری نظامی وا میداشتند و این امور باعث خالی شدن روستا از سکنه گشته در نتیجه سطح تولید کشاورزی کاهش چشمگیری پیدا کرد .
توقف توسعه صنعتی
جنگ باعث شد توسعة صنعتی دستخوش وقفه گردد، محدوده فعالیتهای صنعتی که به خصوص بعد از ورود برخی مستشاران خارجی در اواخر دوره قاجار آغاز گردیده بود دچار تزلزل گردید.
تورم، فقر و قحطی
در شهرها تورم بطور قابل ملاحظهای افزایش یافته، و قحطی شدیدی بروز کرد. تلفات انسانی ناشی از قحطی و جنگ بین یکصدهزار تا دو میلیون نفر برآورد شده است یعنی مردم ایران برای جنگی که خود نقشی در آن نداشتند بهایی این چنین سنگین پرداخت کردند.
تزلزل در حکومت و کابینههای آن
این وضعیت باعث شد که دولت مرکزی در زمان سلطنت احمدشاه وضعیت نومیدکنندهای پیدا کند طوری که بین سالهای 1288 ه ـ ش تا 1300 ه ـ ش بیش از پنجاه بار دولت و کابینه تغییر پیدا کند چرا که وضع سیاسی اجتماعی ایران بر اثر ورود نیروهای متفقین و متحدین و اشغال خاک ایران و بروز قحط غذا و گرسنگی و بیماریهای مسری در ایران فوقالعاده بحرانی بود[3] و لذا سرنوشت مردم به دست عواطف و احساسات خودشان سپرده شده بود.
فروریختن پایههای دموکراسی و آخرین روزنههای آن
صرفنظر از خسارتهای اجتماعی ـ اقتصادی جنگ، بسیاری از سازمانهای متشکل مشروطه از جمله احزاب و گروههای سازمان یافته تضعیف و یا بکلی مضمحل شدند و راه استیلای کامل انگلیس بر ایران هموار گردید که در نهایت حضور خود را با کودتای 1299 تکمیل کرد.
جنگ باعث شد توسعة صنعتی دستخوش وقفه گردد، محدوده فعالیتهای صنعتی که به خصوص بعد از ورود برخی مستشاران خارجی در اواخر دوره قاجار آغاز گردیده بود دچار تزلزل گردید.
ایجاد تفرقه در صفوف فعالان سیاسی
جنگ جهانی اول باعث شد که فعالان سیاسی ایران دچار تنش شده و وحدت سیاسی لازم جهت مقابله با مشکلات را از دست بدهند چرا که گروهی طرفدار متفقین شدند و گروهی دیگر طرفدار متحدین، پس با هم به رقابت پرداختند و بطور محرمانه قراردادهائی را امضاء کردند. این برهه را باید بیتردید بغرنج ترین دورة تاریخ سیاسی کشور به حساب آورد.[5] که اثرات آن تا مدتها بعد از پایان جنگ در کشور مشاهده میشد و پایههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور را تضعیف کرد.
نا امن شدن راههای مواصلاتی
در این جنگ بیشتر راههای مواصلاتی کشور یا مسدود شدند یا تخریب، راهزنی و ناامنی در پی تضعیف دولت و از هم پاشیدگی سیاسی گسترش یافت. شهرهای متعددی از نقاط مختلف کشور بر اثر دست به دست شدن مکرر میان دول متخاصم ویران گشت.
تسلط کامل انگلیس بر ایران
هر چند که در پی جنگ جهانی اول ایران از زیر یوغ روسیه رهائی یافت، اما بریتانیا تسط خود را بیشتر کرد و قراردادهای ننگین مثل قرارداد 1919 را تحمیل کرد و سالهای متمادی با در اختیار گرفتن نفت، سیاست و اقتصاد ایران به سیطرة خویش تداوم بخشید.
بنابراین اثرات جنگ جهانی اول بر ایران از زوایای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بود که باعث رکود اقتصاد ایران شد .کشاورزی، که عمدهترین منبع درآمدی کشور در آن زمان بود بخاطر جنگ بکلی از بین رفت و در پی آن قحطی و گرسنگی بوجود آمد. همچنین از لحاظ سیاسی، احزاب و گروههای تازه تشکیلیافته تضعیف شده و همچنین دولتهایی که روی کار میآمدند به خاطر نفوذ و استیلای دول غرب نمیتوانستند کارآیی لازم جهت رفع معضلات و مشکلات مردم را داشته باشند از لحاظ اجتماعی هم تلفاتی سنگین دامنگیر مردم ایران شده و در پی جنگ ناامنی و راهزنی رفتارهای سوء اخلاقی، ارتکاب جنایتهای بزرگ و ویرانی بیشتر شهرها و ویرانی راههای مواصلاتی کشور نصیب ایران شد.