- آسمونی
- مجله اینترنتی
- دین و اندیشه
- اسلام
- روضه حضرت علی اکبر

روضه حضرت علی اکبر
روضه حضرت علی اکبر(ع) حاج حسین سازور
می کشم خویش رابه روی زمین
گاه برسینه گاه برزانو
ای عصای شکسته بعدازتو
کمکم کرده بیشترزانو
گفته بودی زمان پیری من
آب هم دردلم تکان نخورد
*همه باباهاآرزودارن بچه هاشون بزرگ شن جوان باشن وقت پیری عصای دستشون باشه،یاآرزونکن خدابهت پسربده یااگه پسردادش بایدهی بسوزی هی بسازی..." هی بسوزی هی بسازی..." به امام زمان راست میگم یه دفعه که تب میکنی بابات صددفعه میمیره وزنده میشه،یه ساعتی دیر میای خونه مادرت میخواد جونش ازبدنش مفارقت کنه،هی میاد دم در،هی برمیگرده پسرم نیومده،اینقدرپدرومادراتونو عذاب ندید،عبدباشیدبرای پدرومادر والله من دارم راست میگم،خدارو شاهدمیگیرم نمیخوام نصیحت کنم مال نصیحت نیستم من،میخوام چیزی گیرت بیاد،آقازاده،شازده پسر درشتی اگه بکنی به نه نه بابات خدانمک حسین ازت میگیره؛اونوقتی هرچه دست وپابزنی فایده نداره،حالامادراتون زودگریه میکنن برای جوانانشون،اماوای ازوقتی که باباگریه کنه میفهمی تورو به امام حسین میفهمی من چه میگم؟!!*
آب هم دردلم تکان نخورد
تاتوهستی وتاعمویت هست
باد حتی به دختران نخورد
*بچه هاامشب بلندبلندگریه کنید، بلند بلند گریه کنید،به چندتاعلت اولا مجلس جوان باید پرشورباشه،ولی علت مهمش اینه شماهابلندبلندگریه کنیدآخه کربلااونابلندبلندخندیدن به اربابمون حسین هی میگفت:ولدی" خیلی ابی عبدالله داشت ضجه میزد نامردا اینقدر باخندشون حسین مسخره کردن*
خواستم روی پای خودخیزم
بازهم باسرم زمین خوردم
کمرم رابگیر،کمرم را بگیر...مانند
چادرمادرم زمین خوردم
)همه تقصیرتوست سمت حرم
کِل کشیدند بعدخندیدند)2
بعدپنجاه وچندسال اینجا
عاقبت قدعمه رادیدند
) زحمت مجتبی و بابایت
رفته بربادغصه ام کم کن)2
پیش این چشم های نامحرم
معجر عمه را تو محکم کن
ازپسرهاجگردرست شده
ازجگرهاپسردرست شده
چقدرباغبان خمیده تا
پیش چشمش ثمردرست شده
وقت نقاشی سرزلفت
شاهکارهنردرست شده
قدکشیدی زیرسایه ی تو
بهرعمه سپردرست شده
وقت جان دادن جوان انگار
دردهادرکمردرست شده
باتماشای دست وپازدنت
قتله گاهِ پدردرست شده
بهریک پیرمردزمین خورده
چقَدَر دردسر درست شده
*بین چقدرقشنگ معناکرده من میخونم بعدا خودت میفهمی معنایش چیه*
ازعلی ِحسین بردستش
صدوده تا پسردرست شده
زود عباس با عبا آمد
کاربه دست قمردرست شده
عمه مضطر شده ز جا برخیز
حرف معجرشده....
خواستم تابغل کنم بدنت
ریخت از لایه پنجه ها،تنت
آبرویم میان لشکررفت
امشب میخوایم بریم پایین پای ابی عبدالله؛برا جوون ابی عبدالله گریه کنیم و ناله بزنیم.
آی پدر مادرا برا جووناتون خیلی دعابکنید،گره بزنید دل جووناتون رو به ضریح علی اکبر علیه السلام.علی اکبر خیلی آبرو داره،همه کاره ی امام حسینه.آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند:گرفتار شدم با پای پیاده از نجف رفتم کربلا،یه حالتی برام پیش آمد دور ضریح میگشتم-از جهت مالی،جسمی،علمی خیلی مشکل داشتم-یه وقت پدرم رو دیدم فرمود:سید شهاب الدین چته بابا؟گفتم خیلی گرفتارم بابا.فرمود:برو یه جایی دست به دامن حسین شو که حسین دست رد به سینت نزنه! یه جرقه ای تو ذهنم زد،حسین علاقه ی خاصی به جوانش علی اکبر داره،اومدم پایین پا شبکه های ضریح رو گرفتم حسین رو به جان جوانش قسم دادم؛خود ابی عبدالله رو بالای ضریح دیدم تک تک حوائجم رو دادند.میخوایم بریم پایین پا...اول از شهدا دعوت بکنیم بعد با شهدا بریم تو حرم امام حسین کنار حضرت علی اکبر.همه با همدیگه بخوانند:
کجایید ای شهیدان خدایی2
بلاجویان دشت کربلایی2
کجایید ای سبک بالان عاشق 2
پرنده تر ز مرغان هوایی2
رفیقان رفته اند نوبت به نوبت2
خدایا نوبتم کی خواهد آمد2
خدایا تا ظهور دولت یار2
امام ما خامنه ای نگهدار2
حالا وارد حرم بشیم همه بگن...
جوانان بنی هاشم بیایید2
علی را بر در خیمه رسانید2
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
خیز از جا آبرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم ببر
پایین پای ابی عبداللهی،این شبکه ها رو گرفتی،حالا این دعا رو بکن:
"اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن،صلواتک علیه و علی آبائه،فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا