- آسمونی
- مجله اینترنتی
- تقویم تاریخ
- 27 رجب؛ مبعث حضرت رسول اکرم (ص) (13 سال قبل از هجرت)
27 رجب؛ مبعث حضرت رسول اکرم (ص) (13 سال قبل از هجرت)
در روز مبعث برترین و آخرین پیامبر الهی برای هدایت بشر و راهنمایی دائمی انسانها از سوی پروردگار سبحان برانگیخته شد. بعثت حضرت محمد (صلّی اللّه علیه و آله) در 27 رجب سال چهلم عام الفیل (مطابق با سال 610 میلادی) و در چهل سالگی ایشان صورت گرفت (27 رجب مصادف است با مبعث حضرت رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله)، 13 سال قبل از هجرت). در ادامه، مطلب آسمونی، به چگونگی مبعث پیامبر اسلام میپردازیم.
تاریخ بعثت پیامبر اکرم (ص)
به روایت اهل سنت، آن حضرت (صلّی اللّه علیه و آله) روز دوشنبه هفدهم یا هجدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان، به پیامبری مبعوث گردیدهاند. اما اجماع شیعه بر آن است که مبعث آن حضرت در روز بیست و هفتم ماه رجب صورت گرفت. روایات دال بر این مطلب در منابع شیعه بسیار است از آن جمله مرحوم کلینی با سند خود از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «روزهٔ بیست و هفتم رجب را فراموش نکن، زیرا آن روزی است که محمد به نبوّت گماشته شده است». شیخ صدوق و شیخ طوسی هم این را روایت کردهاند. همچنین روایات دیگری که دال بر این موضوع است از سایر ائمه یا صحابیان پیامبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) نقل شده است. مطابق روایت فریقین، حضرت محمد (ص) به هنگام بعثت چهل ساله بودند.
چگونگی بعثت پیامبر اکرم (ص)
حضرت محمد (صلّی اللّه علیه و آله) در حالی که در غار حرا در حوالی مکه معظمه به عبادت و نیایش میپرداخت، جبرئیل امین بر او نازل شد و بر او آیاتی از قرآن مجید را به عنوان طلیعه و آغاز کتاب هدایت و سعادت خواند و او را به کسوت نبوت مفتخر ساخت. نخستین آیاتی که بر آن حضرت فرود آمد، آیههای سوره 96 قرآن مجید یعنی سوره علق بود.
روایت شده است که امام حسن عسکری (علیه السّلام) که در حال توصیف بعثت نبی اکرم صلّی اللّه علیه و آله بود، فرمود: «... تا این که به چهل سالگی رسید و خداوند قلب کریمش را بهترین و والاترین و خاشعترین و مطیعترین قلبها یافت. پس به درهای آسمان اجازه داد و آنها باز شدند و به ملائکه اجازه داد و آنها نازل شدند و در این حال محمد (صلّی اللّه علیه و آله) به آنها مینگریست. پس رحمت از طرف عرش بر وی نازل شد و او به روح الامین، جبرئیل- طاووس ملائکه- نگاه میکرد، جبرئیل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد! بخوان، محمد فرمود: چه چیزی را بخوانم؟ گفت: ای محمد!
اِقْرَاْ باسْمِ رَبّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بالْقَلَمِ... [96–1تا3]
(قرآن را) به نام پروردگارت- که هستی را آفرید- بخوان همو که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو که با قلم تعلیم داد و آن چه را که انسان نمیدانست به او آموخت.
سپس آنچه را که میبایست بر او نازل کرد و خودش به سوی پروردگارش بالا رفت.
محمد (صلّی اللّه علیه و آله) از کوه پایین آمد در حالی که عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهی او را مدهوش خود کرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چیزی که اضطرابش را بیشتر میکرد، این بود که میترسید قریشیان او را تکذیب کرده و او را به دیوانگی نسبت دهند، در حالی که او عاقلترین مردم و گرامیترین آنان بود و مبغوضترین چیزها در نظر او شیاطین بودند. بنابراین، خداوند اراده کرد که قلبش را مملوّ از شجاعت نماید و به او فراخی دل عنایت فرماید. برای همین از کنار هر سنگ و درختی که رد میشد، میشنید که میگفتند: «السّلام علیک یا رسول اللّه».
به روایتی، جبرئیل امین با هفتاد هزار فرشته و میکائیل با هفتاد هزار فرشته فرود آمدند و برای آن حضرت، کرسی عزت و کرامت آوردند و تاج نبوت و رسالت را بر سر آن بزرگوار گذاشتند و لوای حمد را به دستش داده و گفتند بر فراز این کرسی برو و خدایت را سپاس گو. به روایت دیگر آن کرسی از یاقوت سرخ و پایهای از آن از زبرجد و پایهای از مروارید بود و چون فرشتگان به سوی آسمان صعود کردند، آن حضرت از کوه حرا پایین آمد و انوار جلال او را فراگرفته بود، به طوری که کسی توان نظر کردن به چهره مبارکش را نداشت و بر هر درخت گیاه و سنگی که میگذشت، وی را سجده میکردند و با زبان فصیح میگفتند: السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رسول الله.
همین که وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه خدیجه کبری (سلام الله علیها) منور شد و آن بانوی پرهیزکار پرسید: ای محمد! این چه نوری است که در تو مشاهده میکنم؟ حضرت فرمود: این نور پیامبری است، بگو: لا اله الله، محمد رسول الله. خدیجه گفت: من سالهاست که پیامبری تو را میدانم و هم اکنون نیز شهادت میدهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. بدین گونه خدیجه نخستین کسی بود که به همسرش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد.
از میان مردان نیز امام علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، به محض دیدن چهره نورانی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به وی ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری کرد. از آن پس، پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کنار خانه خدا نماز میگذارد و خدیجه (سلام الله علیها) و علی (علیهالسلام) بر او اقتدا میکردند و نماز میخواندند. این سه نفر، با جان و مال و هستی خویش اسلام را پرورانده و فراگیر نمودند.