
چرا داروین نظریه تکامل انسان از نسل میمون را مطرح کرد؟
داروین زیستشناس بریتانیایی و واضع نظریه فرگشت یا همان نظریه تکامل انسان است. براساس نظریه داروین، نسل انسان از نسل میمون ها است. این نظریه تا چه حد درست است؟ آسمونی در این بخش مطالب مفیدی در مورد نظریه تکامل انسان برای شما عزیزان تهیه کرده است که پیشنهاد می کنیم این مقاله را تا پایان مطالعه نمایید.
تکامل یا فرگشت (یا به گونهٔ ویژهتر تکامل زیستی یا اندامی) عبارتست از دگرگونی در یک یا چند ویژگی فنوتیپی موروثی که طی زمان در جمعیتهای افراد رخ میدهد.این ویژگیهای فنوتیپی، که از نسلی به نسل بعد جابجا میشوند؛ صفات ساختاری، بیوشیمیایی و رفتاری را تعیین میکنند. وقوع تکامل منوط به وجود بستری از گوناگونی ژنی در جمعیت است. این بستر ممکن است از جمعیتهای دیگر تامین شود؛ که به شارش ژن شهرت دارد.
همچنین ممکن است گوناگونی ژنی از درون جمعیت، با سازوکارهایی چون جهش یا نوترکیبی پدید آید. با توجه به اینکه ویژگیهای فنوتیپی متفاوت، احتمال بقا و تولیدمثل را تحت تاثیرات متفاوتی قرار میدهند؛ انتخاب طبیعی میتواند سبب فراگیری ژنوتیپهای جدید در خزانهٔ ژنی شود؛ و چهرهٔ فنوتیپی جمعیت را به تدریج تغییر دهد. انتخاب جنسی ممکن است به فراگیری ژنهایی منجر شود که نقش مثبتی در افزایش بقای جاندار نداشته باشند؛ و دیگر سازوکارهای تکاملی همچون همبستگی ژنی و رانش ژن، ممکن است ژنهایی را انتخاب کنند که امتیاز مستقیمی برای بقا یا تولیدمثل جاندار ارائه نمیدهند.
وقوع تکامل بدان معناست که تمام موجودات زنده با همهٔ تنوعی که دارند، از نیاکانی مشترک پدیدار گشتهاند..[8]تکامل علت پدیدهٔ گونهزایی است؛ که طی آن یک گونهٔ اجدادی منفرد به دو یا چند گونهٔ متفاوت تقسیم میشود. گونهزایی در شباهتهای ساختاری، جنینی و ژنتیکی جانداران؛ پراکندگی جغرافیایی گونههای مرتبط با هم، و ثبت سنگوارهای تغییرات، قابل مشاهدهاست. نیای مشترک جانداران امروزی تا بیش از 3٫5 میلیارد سال پیش؛ یعنی از زمان پیدایش حیات روی زمین، قدمت دارد. تکامل چه به صورت درونجمعیتی و چه به صورت گونهزایی میان جمعیتها، از طرق گوناگونی روی میدهد؛ آهسته و پیوسته به نام انتخاب انباشتی، یا به سرعت از یک موضع ایستا تا موضع بعدی؛ که تعادل نقطهای خوانده میشود.
مطالعهٔ علمی تکامل از نیمهٔ قرن نوزدهم آغاز شد، زمانی که تحقیقات روی ثبت سنگوارهای و تنوع جانداران، بسیاری از دانشمندان را متقاعد کرد که میبایست گونهها به نحوی تکامل یابند. بر مبنای سنگوارهها مییابیم که جانداران امروزی متفاوت از گذشته هستند و به میزانی که به گذشتههای دورتر مینگریم، فسیلها متفاوتتر میشوند.سازوکارهای پیشبرندهٔ تکامل همچنان نامشخص باقی ماندند؛ تا سال 1858 که نظریهٔ انتخاب طبیعی، به طور مستقل توسط چارلز داروین و آلفرد والاس ارائه شد. در اوایل قرن بیستم، تئوریهای داروینی تکامل با ژنتیک، دیرینشناسی و سامانهشناسی ادغام شدند که با پیوستن یافتههای بعدی چون زیستشناسی مولکولی؛ تحت عنوان تلفیق تکاملی جدید به اوج رسید.این تلفیق به یک بنیان اصلی در زیستشناسی بدل شد؛ چنان که تبیینی منسجم و یکپارچه، برای تاریخ و تنوع زیستی حیات روی زمین، فراهم ساخت.
امروزه تکامل در شاخههای مختلف علوم زیستی چون زیستشناسی بقا، جنینشناسی، بومشناسی، فیزیولوژی، دیرینشناسی و پزشکی مطالعه و بهکاربسته میشود. به علاوه، تکامل بر دیگر حیطههای مطالعات بشری، همچون کشاورزی، انسانشناسی، فلسفه و روانشناسی نیز اثرگذار بودهاست. نظریه فرگشت پایه و اساس زیستشناسی نوین است و با شواهد بسیاری پشتیبانی میگردد و هیچ چیز در زیستشناسی بدون آن معنا نمییابد. همزمان در جزئیات اختلاف نظر هست و پرسشهای بسیاری نیازمند پاسخ هستند که زیستشناسان تکاملی به آنها میپردازند. زیستشناسان تکاملی واقعیت وقوع تکامل را مستند کرده، و همچنین نظریاتی در شرح علل آن توسعه داده و میآزمایند.
سفر با بیگل
سفر با کشتی بیگل پنج سال به طول انجامید. داروین بیشتر این مدت را صرف پویشهای زمینشناختی، بررسی سنگوارهها و مطالعه بر روی ارگانیسمهای زنده کرد. او از موجودات زنده آمریکای جنوبی هزاران نمونه گرد آورد که بسیاری از آنها تا آن زمان برای دانشمندان غربی ناشناخته بودند. همه اینها به علاوه یادداشتهای مفصلی که داروین از مشاهدات خود تهیه کرده بود، در نظریهپردازیهای آینده او بسیار به کار آمدند.
پیدایش نظریه تکامل
داروین ابتدا به هیچوجه در پی به چالش کشیدن فرضیه ثبات انواع نبود ولی ادامه تحقیقات سؤالات بیپاسخ زیادی پیش پایش میگذاشت. یک سال پیش از شروع سفر، کتاب جنجالبرانگیزی از چارلز لایل منتشر شده بود به نام اصول زمینشناسی که داروین نسخهای از آن را همراه خود داشت. نویسنده در این کتاب مدعی شده بود که سطح زمین بر اثر فرآیندهای تدریجی تغییر میکند و دگرگونی پوسته زمین جریانی یکنواخت در طبیعت در طول تاریخ این کره است. وی توضیح میدهد که هر نوع موجود زنده ابتدا در مرکزی رشد میکند و از آن نقطه پخش شده است و نشان داد که مدتی دوام آورده تا تدریجا از بین رفته و جای خود را به انواع دیگر داده است (اصل مراکز آفرینش).
از این رو او نتیجه گرفت که پیدایش انواع جدید جریانی پیوسته و یکنواخت در طول تاریخ زمین است. این نظریات که کاملاً بر خلاف باورهای رایج زمانه بود، سر و صدای زیادی در محافل علمی برانگیخت. داروین با بررسی لایههای سنگی و سنگوارهها در نقاط مختلف شواهد زیادی در تأیید نظریات لایل یافت. در جزایر گالاپاگوس او فسیلهایی بسیار نزدیک ولی نه کاملاً همانند با اشکال زنده پیدا کرد.
وی مشاهده کرد که لاکپشتهای ساکن در هر جزیره اندکی با لاکپشتهای جزیره مجاور متفاوتند و سهرههای جزیرههای مختلف تفاوت کمی با یکدیگر دارند. از نظر داروین بهترین توضیح آن بود که انواع تغییر میکنند و اعضای هر گونه نیای مشترکی دارند. پس از اتمام سفر، داروین با کنار هم گذاشتن مشاهدات خود و با استفاده از اصل «مراکز آفرینش» چارلز لایل نحوه توزیع گونههای مختلف جانوری را توضیح داد و در اولین ویرایش کتاب خود با عنوان «مسافرت بیگل» منتشر کرد.
نئوداروینیسم چیست و نظریه داروین چه مقدار محکم است ؟!
نظریه داروین در عصر خود بسیار کامل و تاثیرگذار بود اما با پیشرفت علم نظریه داروین دارای نقصهایی بود که توسط دانشمند کشیش گرگور مندل اصلاح شد . این مندل بود که با نظریه خود توانست نظریه داروین را به صورت کلی به مردم نشان دهد و این نظریه اکنون به عنوان اصلی ترین نظریه در بین دانشمندان علم زیست شناسی مطرح است و نشان داد که نظریه داروین بسیار محکم و با پایه و اساس است . گردآوری نظریه داروین و نظریه مندل توسط جولین هاکسلی انجام شد و نام نظری - ترکیبی جدید - را به خود گرفت که اکنون آن را مکتب و نظریه نئوداریوینیسم نامند .
به عبارت بسیار بهتر داروین هیچ اطلاعی درباره ژنها نداشت و تنها فکر میکرد که خصوصیات در خود وجود دارد و وقتی بر اثر تولید مثل خونها مخلوط میشوند نوع جدید را به وجود می آورند یا خصوصیات را انتقال میدهند . همچنین آنچه را که داروین تغییرات تصادفی مینامید ( به طورت تصادفی در میان گروهی از یک جمعیت فلان خصوصیت پیدا میشود ) امروزه به عنوان جهشهای ژنتیکی بی جهت شناخته میشوند.
نظریه های تشکیل حیات
- خلق الساعه : بانی آن ارسطو بوده و اعتقاد بر این داشته که موجودات زنده از اجسام بی جان ساخته شده اند .
- بیوژنزیس ( Biogenesis ) : بانی آن پاستور و ردی بوده اند . نظرشان این بوده که زنده ٬ زنده را می سازد .
- خلقت مستقل : این نظریه برگرفته از کتب آسمانی بوده و طرفداران آن بر این باور هستند که موجودات زنده به صورت مستقل خلق گردیده اند .
- نظریه ی کیهانی : این نظریه بیان می کند که موجودات زنده برای اولین بار از سیارات دیگر وارد زمین شده اند ؛ علل آنرا نیز وجود عجایب هفتگانه می دانند . مخالفین این نظریه بر این باورند که عبور از جو زمین امکان پذیر نیست .
- 5Germ plasm : به همان شکل نظریه کیهانی است با این تفاوت که اعتقاد دارد موجود زنده به شکل موجود پست ( مثلاً هاگ ) وارد زمین می شود . 6 – نظریه ی آلی ( Big Bang )
از دیدگاه علوم زیستی دو نوع رشد و نمو وجود دارد :
- آنتوژنی : که از تشکیل سلول تخم تا مرگ خود را در بر می گیرد . ( رشد و نمو فردی )
- فیلوژنی : که در آن منشاء پیدایش گونه ها ٬ تکامل گونه و چگونگی اشتقاق آن ها ار هم مورد بررسی قرار می گیرد . در واقع می توان گفت که فیلوژنی تکرار آنتوژنی است . ( رشد ونمو گونه ای )
darwins-theory-human-evolution
ظهورانسان
خانواده ای از نخستی ها که انسان را نیز در برمی گیرد ، انسانگونه ها هستند. طبق یک دیدگاه انسانگونه ها شامل دو جنس می باشند: استرالوپیتکوس و همو (که خود شامل هموراکتوس و هموسایپنس است).
آسترالوپیتکوس ها حدود 1/3 متر قد داشتند و مغز آنها نیز کوچک بود.اما تحلیل لگن و پای آنها نشان میدهد که راست می ایستاده اند.
اولین گونه همو در حدود 2 میلیون سال قبل از آسترالوپیتکوس به وجود آمد.
برجسته ترین ویژگی گونه همو اولیه ، مغز بزرگ آنها بود(حدود 500 سانتی متر مکعب) ولی از انسانهای جدید (که مغز آنها 1330 سانتی متر مکعب است) کوتاه تربودند. طبق شواهد فسیلی موجود، هومو اولیه دویست هزار سال پیش به تدریج جای خود را به انسان های جدید(هموسایپنس) داد.
شگفت اینجاست که اگرچه پیشینه سه خصیصه بزرگ انسان –یعنی مغز بزرگ، راست ایستادن و دستان آزاد همراه با شستی که در مقابل انگشتان دیگر قرار میگیرد- به صدها هزار سال قبل برمیگردد ولی اکثر پیشرفتهای انسان (از قبیل تولیدات هنری مثل نقاشی های دیواری و حکاکی ها ، دامداری و کشاورزی و نوشتن ) اخیرا رخ داده است.
حالا از زاویه دیگری به این موضوع نگاه کنیم : آنهایی که غیرانسانی زندگی می کنند آیا تکاملی در آنها وجود ندارد یا تکامل در آنها دچار نقص شده است ؟؟ لطفا مشارکت کنید و نظر شخص شریفتان را منتشر کنید ..//