- آسمونی
- مجله اینترنتی
- تقویم تاریخ
- 28 مرداد؛ سالروز فاجعه آتش زدن سینما رکس آبادان

28 مرداد؛ سالروز فاجعه آتش زدن سینما رکس آبادان
یکی از مهمترین حوادث سال 57 که باعث خشمگین کردن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب 57 شد، فاجعه به آتش کشیدن سینما رکس آبادان بود. علت خشمگینی مردم، نسبت دادن این فاجعه به عوامل حکومت پهلوی بود.در حدود ساعت 21:45 شب بیست و هشتم مرداد طبق آمار دقیق 630نفر از کسانی که به تماشای فیلم گوزنها در آخرین سانس به سینما رفته بودند در آتش سوختند. تعداد کشتهشدگان بعداً به بیش از 677 نفر افزایش یافت.
سینما در زمانی دچار آتشسوزی شد که در حال نمایش فیلم گوزنها، ساخته مسعود کیمیایی بود. این فیلم به گونهای اشاره کوتاه و گذرایی داشت به روزهای فرار و مرگ یک مبارز مسلح علیهحکومت پهلوی و بسیاری بر این عقیده بودند که فیلم به بخش کوچکی از واقعه سیاهکل پرداختهاست. همین امر موجب برخی گمانهزنیها مبنی بر دخالت ساواک در این آتشسوزی گردید.
متقابلاً در فضای انقلابی سال 1357 مقامات وقت حکومت پهلوی با نسبت دادن این رویداد به «مارکسیستهای اسلامی» آنها را متهم کردند «به جای تمدن بزرگ، وحشت بزرگ» به مردم میدهند.

شاه بعدها از این عمل دادستان گلایه کرد و در کتاب پاسخ به تاریخ نوشت «مقصر واقعی به عراق گریخت و در آنجا دستگیر شد. اعترافات او ثبت شد؛ ولی قضاتی که مرعوب شده و یا جبون بودند بر این قضیه سرپوش گذاشتند.»
انقلابیون مسئولیت این واقعه را به گردن ساواک انداختند و آن را یک حرکت انحرافی برای بدنام ساختن انقلابیون قلمداد کردند. سید روحالله خمینی صراحتاً شاه را عامل این فاجعه دانسته و آنرا شاهکار شاه خواند.اظهارات خمینی در اندک زمانی مقبولیت عام یافت. این در حالی است که مخالفان در سال 1357 بیش از 30 سینما را آتش زدند و سال 57 را سال سینما سوزی نامگذاری کردند.
در سال 1359 فردی به نام حسین تکبعلیزاده که قبل از انقلاب به همین اتهام دستگیر شده بود، اقرار کرد که عامل جنایت او و دوستانش که پس از آتش سوزی مفقود شدند، بوده اند. او دستگیر و پس از هجده جلسه محاکمه، در دادگاهی به ریاست سید حسین موسوی تبریزی به اعدام محکوم و تیرباران شد[نیازمند منبع]. به همراه تکبعلی زاده افراد زیر نیز اعدام شدند: سروان منوچهر بهمنی: ستوان شهربانی آبادان، علی نادری صاحب سینما رکس، اسفندیار رمضانی مدیر داخلی سینما رکس، سرهنگ سیاووش امینی آل آقا رییس سابق اطلاعات شهربانی آبادان و فرجالله مجتهدی کارمند ساواک.

در جریان محاکمات مشخص شد که تکبعلی زاده که فردی معتاد و بیکار بود، هیچ وابستگی به رژیم شاه نداشته و به خیال خود این حرکت انقلابی را در جهت پیشبرد مقاصد انقلاب انجام داده بود.
سرنوشت سینما
بقایای سینما در سال 1384 تخریب و به مجتمع تجاری تبدیل شد. کشته شدگان سینما شهید محسوب شدند و همچنان برای بزرگداشت آنان مراسم گلباران بر مزارشان برگزار میشود.
اظهار نظرها
فرج الله سلحشور در سخنانی گفت «قبل از انقلاب اسلامی ماهیت سینما برای مردم روشن بود و ... من جزء کسانی بودم که قبل از انقلاب سینما آتش زدم و متأسفانه بعد از انقلاب برای همان سینماها موزه درست شد و هنوز هم از آنها حمایت میشود.» از آنجا که در مقطعی که «پیش از انقلاب» معمولاً خوانده میشود، به جز سینما رکس سینمایی آتش زده نشده، و در آستانه پیروزی انقلاب سینماهایی آتش زده شد، احتمالاً منظور سلحشور همان آتش زدن در آستانه انقلاب است.
هنری پرکت، افسر مسئول امور سیاسی و نظامی سفارت آمریکا در تهران در سالهای 1972 تا 1976 [1351 تا 1355] و مسئول میز ایران در وزارت امور خارجهٔ ایالات متحده در سالهای پرالتهاب 1978 تا 1981 [1357 تا 1359] ضمن گفتگویی تفصیلی با چارلز استوارت کندی گفت: «متعاقباً اواخر ماه اوت، شاید بیست و پنجم، توی تالار سینمایی در بندرعباس [گوینده اشتباه میکند. منظور آبادان است. م.] آتشسوزی شد و فکر کنم 700 نفر کشته شدند چون درها قفل شده بودند.

فاجعهٔ هولناکی بود. آدمهای شاه تقصیر را انداختند به گردن روحانیون. در جریان راهپیماییهای ماه قبلش، روحانیها اغلب به تالارهای سینما حمله کرده بودند که فیلمهای غربی گناهآلود نشان میدهند. این بود که ساواک در جامعه چو انداخت که این قضیه هم کار روحانیها است.
در ایران هیچکس این ادعا را باور نکرد. همه اعتقاد داشتند حکومت این کار را کرده و تقصیرش را انداخته به گردن روحانیها. همین سطح بیاعتمادی مردم به حکومت را نشان میداد. هیچکس در هیچ زمینهای حرف حکومت را باور نمیکرد.
ما در آن برهه گزارش خیلی کوتاهی ــ در حد چند جمله ــ از سیآیای گرفتیم که از قول یکی از رابطهای سیآیای در ساواک میگفت ساواک مقصر است. کی میداند این ادعا درست بود یا نه؟».