- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- تاریخ و تمدن
- داستان چهارشنبهسوری در زادگاه زرتشت (دشت مغان)

داستان چهارشنبهسوری در زادگاه زرتشت (دشت مغان)

این مقاله نوشته آقای علی علیاوقلو (یکی از کاربران محترم پورتال آسمونی) است. ایشان در این مقاله به شرح رسوم چهارشنبهسوری در شهر دشت مغان پرداختهاند. از شما همراهان عزیر دعوت میکنیم این اطلاعات ارزشمند را مطالعه فرمایید. همچنین در بخش نظرات میتوانید از رسم و رسوم چهارشنبهسوری در شهر و دیار خود بگویید.
ضمن عرض تبریک زود هنگام به مناسبت فرارسیدن عید سعید نوروز و آرزوی موفقیت روزافزون برای دستاندرکاران این سایت محبوب و وزین؛
مراسم و حواشی نوروز سرشار از حکمت و معرفت است (برگ درختان سبز در نظر هوشیار – هر ورقش دفتریست معرفت کردگار). حتی در آن قسمتهایی که به افسانه و اسطوره آغشته شده نیز هیچ نقطه مضر و بیهودهای دیده نمیشود. مثلاً چهارشنبهسوری، سفره هفتسین، تحویل سال، سیزده فروردین (مورد افسانه نحسی عدد سیزده مربوط به فرنگیها بوده و به غلط به این روز خجسته نسبت داده شده است. من در متون چنین چیزی ندیدم). لذا حیفم آمد مراسم چهارشنبهسوری در ولایت خود، یعنی دشت مغان، را به نظر شریف بازدیدکنندگان فرهیخته آسمونی نرسانم.
در دشت مغان چنین مرسوم است که همه چهارشنبههای اسفندماه را در پشتبامها اتش روشن میکنند و آنها را کوول چرشنبه (یعنی چهارشنبه خاکستری) مینامند. در اولین چهارشنبه خاکستری اهالی با تهیه یک تکه لباس یا یک کاسه حنا و یا یک قواره پارچه و مقداری میوه خشک به دیدار خانوادههایی که عزیزی را طی سال از دست دادهاند میروند و ضمن دلجویی از آنها با تقدیم هدایا آنها را اصطلاحاً از عزا درآورده و آماده استقبال از آخرین چهارشنبه، موسوم به گل چهارشنبه و عید نوروز میکنند.
در چهارشنبه خاکستری دوم، که همه از عزا درآمدهاند، نوبت آشتیکنان و نامزدبازی و بعضاً خواستگاری است. جوانان شالی را از روزنه پشتبام نامزد و یا اقوام خود آویزان میکنند. صاحب خانه بفراست در مییابد که صاحب شال چه کسی است و به چه امیدی شال آویزان کرده. بنابراین، هدیهای به شال میبندد که مناسبت کامل با موضوع مورد نظر فرد داشته باشد. نام این مراسم شال ساللادی است. زنده یاد استاد شهریار در دیوان حیدر بابا به این موضوع اشاره فرموده است. شبیه این مراسم در سایر بلاد به صورت قاشقزنی اجرا میشود اما این کجا و آن کجا؟
واژه سوری به معنی سرخ است. همچنین این واژه نام نوعی گل سرخ و نام بسیار معمول دخترانه در خانوادهها است و این نشاندهنده ذوق لطیف بخشی از مردم شریف ایران زمین است که بهترین روزها و بهترین اسامی را برای تقویم سنتی خود انتخاب میکنند.
استفاده از ابزار محترقه به هیچ وجه در قدیم مرسوم نبوده است. در زمان قاجار، حکومت به خاطر اعلام شرکت در شادی مردم، به اصطلاح توپ در میکردند و چون همهجا توپ نبوده مردم در اثر بدآموزی آن را به صورت اینگونه اعمال نکوهیده در آوردند. به این ترتیب که وسایلی از مخلوط شوره زرنیخ و کلرات و گوگرد و دوده درست کرده و آن را در پوست انار یا مازوی جنگلی ریخته و فتیلهای هم در آن تعبیه میکردند و آن را با آتش زدن منفجر میکردند.
در آن زمانها در شهرها فقط چهارشنبه آخر سال را جشن میگرفتند. جشنها هم شامل آتش افروختن بته و پریدن از روی آن و خواندن شعر آتیل ماتیل چرشنبه، بختیم آچیل چرشنبه (بپر بپر چهارشنبه، بخت مرا باز کن چهارشنبه) بود و معمولاً شام چهارشنبهسوری زردآلو، سنجد و همچنین گندم و عدس و نخود و کنجد برشته فراهم میشود. همچنین چند شمع رنگی به تعداد افراد خانه و حتی اگر نوزادی در راه باشد و به تعداد اتاقهای خانه که در داشته باشد آماده میکنند. بزرگِ خانه (معمولاً مادربزرگ یا بیبی) دعای سرسلامتی خوانده و سپس هر یک از افراد خانواده شمع خود را روشن نموده، کاسه خود را از محتویات سینی پر کرده و مشغول خوردن میشود و این قبیل کارها تا نصف شدن شمعها ادامه مییابد. در این موقع، بقیه شمعها در اتاقها و راهروها و مطبخها بهخ همان صورت که روشن است، در بشقاب فلزی قرار داده میشود و هیچکس حق ندارد شمعها را فوت و یا خاموش کند، چون شگون بد دارد.
این مراسم باخواندن شعر و نواختن آلات موسیقی، گفتن چیستان یا خواندن شاهنامه و فال حافظ تا پاسی از شب ادامه مییابد. اما اصیلترین و معنویترین بخش این مراسم صبح و طلوع خورشید روز چهارشنبه است که مردم از زن و مرد و به ویژه دختران و پسران جوان دمبخت، با پوشیدن لباسهای نو و رنگارنگ از خانهها بیرون زده و از روی پل رودخانه و یا جوی آب یا چشمه محل زندگی خود رد شده یا میپرند و پس از آن بازی تخممرغ شروع میشود و هر خانواده تخممرغهای رنگی خود را با دیگران و البته بیشتر با دوستان و فامیل خود به هم میزنند. تخممرغ هر کدام از دو طرف بازی که شکست آن را باخته و تخممرغ مال طرف مقابل میشود.
سپس آنها را پوست کنده و همراه با نان و پنیری که همراه دارند به عنوان صبحانه میخورند. نا گفته نماند نطفه دلدادگیها و انتخاب همسر و ازدواجهای طول سال در همین مراسم بسته میشود.
گفت پیغمبر به اصحاب کبار — تن مپوشانید از باد بهار