- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نقد روانشناختی سریال زخم کاری با نگاهی به شخصیت سمیرا و منصوره
نقد روانشناختی سریال زخم کاری با نگاهی به شخصیت سمیرا و منصوره
اختصاصی آسمونی" href="https://asemooni.com/" target="_blank" rel='follow'>آسمونی/نویسنده: مرجان دلپسند
فصل اول سریال زخم کاری با تمام پستی و بلندی هایش و سوالاتی که در ذهن مخاطب گذاشت، به پایان رسید. سریالی جذاب و مورد علاقه مخاطبانی که تاقسمت پایانی عوامل و بازیگران این سریال را تنها نگذاشتند. سریالی که پایانی متفاوت داشت. شخصیت زنان در این سریال بسیار متفاوت بود.
یکی از این شخصیت ها «سمیرا »همسر« مالک »می باشد. همسری که در سکانس های ابتدایی این سریال به نظر مخاطب اهل خانه و خانواده و دوستدار همسر و فرزندانش می باشد و به نظر می رسد خانواده اش را دوست دارد، همچنین به نظر می رسد که با همسرش رابطه ای عاشقانه دارند.
در سکانسی از این فیلم که حذف شده و نشان داده نشد، می بینیم که مالک برای سمیرا ناخن هایش. را لاک می زند یا بخش هایی دیگر زمانی که که سمیرا به مالك و فرزندانش رسيدگی می كند. اما این تنها یک روی این شخصیت است. شخصیتی که به مرور زمان رنگ عوض می کند و آن روی دیگر شخصیتش را نشان می دهد. اما سمیرا زنی است که دوران کودکی اش را در فقر و با تنها مادربزرگش گذرانده گرچه از همان دوران کودکی نیز حرص و طمع برای داشتن زندگی بهتر را داشت. شاهد این مدعا را در سکانسی از این سریال که سمیرا پول مادربزرگش برای انداختن در حرم را در جیبش می گذارد، می توان دید.
گناهی که تا سال ها بعد در دلش دارد. سمیرا بانویی که روانی است و حرص و طمع سیری ناپذیری برای داشتن یک زندگی مدرن و لوکس را در سر می پروراند.
بانویی که در این سریال مخاطب را با این ابهام روبرو نمود که چگونه به خانواده ریزآبادی راه پیدا کرده است؟ خان عمو مردی که سمیرا با همدستی شوهرش مالک او را به قتل می رساند، آن هم به واسطه حرص و طمع سیری ناپذیرش. مردی که در زندگی سمیرا در فرستادن او به لندن برای ادامه تحصیل و ازدواجش با مالک و صاحب خانواده شدن او بیشترین نقش را داشته است. اما مرتبا کابوس هایی که دائما پس از قتل او می بیند و حتی دخترش را نیز دچار مشکلات روحی و روانی می کند. تاحدی که دخترش از رفتن به ویلای ساحلی را گریزان می کند و می ترساند.
سمیرا بانویی است که حتی با دیدن خوشگذرانی و تنوع طلبی مالک با زنان دیگر لب به سخن نمی گشاید و حتی با همدستی کیمیا منشی شرکت که با شوهرش سر و سری دارد، نیز تمام تلاش خود را می کند تا به جای انتقام از مالک اموال و دارایی های او را از چنگش دربیاورد.
در قسمت های بعدی سریال مخاطب را با این سوال مواجه میکند که سمیرا در گذشته چه ارتباطی با خان عمو داشته است که علارغم عدم علاقه اش به مالک حاضر به ازدواج با او می شود؟ درحالی که شخصیت زن دیگر این سریال منصوره سال هاست که عشق و علاقه اش را به مالک همچنان حفظ کرده است و همچنان در تمنای رسیدن به او می باشد. به سان دختر نوجوانی که نخستین بار است عاشق و شیفته فردی دیگر شده است. در این سریال ما شاهد رفتارها و عکس العمل های عجیب و غير متعادل سميرا هستيم.
کش و قوس های احساسی او نسبت به مالک را مي بينيم و تضادهایی که در بیان احساساتش نسبت به او دارد، را در می يابيم. در سکانس هایی از این فیلم می بینیم که او غذای مورد علاقه مالک را برایش تدارک می بیند و یا در جشن تولدش سوپرایزش می کند و در سکانسی دیگر در این سریال برای اینکه پسرش میثم را در اموال و دارایی خان عمو شریک نماید، با دانستن نتایج اعمال و رفتارش رابطه عاطفی پدر و پسر را متزلزل می کند.
اما این سوال نیز مطرح است که سمیرا در این سریال چرا قصد انتقام از خانواده ریزآبادی را داشت؟ اما در نهایت به واسطه کابوسهای شبانه اش و حادثه رانندگی دخترش را نیز از دست می دهد. در پایان این سریال حرص و طمع سمیرا به انتها می رسد، اما به چه قیمتی و با از دست دادن چیزهای ارزشمند زندگیش و بنیان خانواده ای که سمیرا با اعمال و رفتارو زیاده خواهی هایش برای خودش رقم زد.