- آسمونی
- مجله اینترنتی
- ورزشی
- اطلاعات ورزشی
- تروریسم در المپیک و قتل 5 ورزشکار

تروریسم در المپیک و قتل 5 ورزشکار
این اتفاق تنها یک بار در تاریخ بازیهای المپیک رخ داد و سبب شد که برای اولین و آخرین بار پرچم المپیک در هنگام برگزاری مسابقات نیمه افراشته شود. با هم مرور می کنیم تمام وقایعی که در 5 سپتامبر 1972 در بازیهای المپیک مونیخ رخ داد .
اعلامیه ای از سازمان سپتامبر سیاه
در 23 سپتامبر 1970 طی یک بمباران بی سابقه 20 هزار فلسطینی کشته و دهها هزار معلول ومجروح برجای ماندند. این اتفاق بس سابقه منجر به شکل گیری سازمانی زیرزمینی به نام سپتامبر سیاه بود که درصدد برآمد با عملیات چریکی از صهیونیست ها انتقام گرفته و به اسرای فلسطینی کمک کند. آنان چنین اعلامیه ای را پس از آغاز عملیات منتشر کردند: " نیروهای انقلابی ما به مقر اسرائیلی ها در دهکده المپیک حمله کردند تا تشکیلات نظامی پلیس اسرائیل را وادار سازند نسبت به مردم فلسطین انسانی عمل کنند، چه فلسطینی هایی که زیر سلطه اسرائیل هستند و چه آنهایی که در بین آوارگان حضور دارند. اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها همراه با یک روش غیر انسانی، شکنجه گری، از میان بردن دهکده ها، کشتن هزاران انسان بی گناه، منفجر کردن بی دلیل اماکن مسکونی و بازپرسی وحشیانه از زندانیان با کم شکنجه، خاص رژیمهای اختناق است. حمله اسرائیل علیه ملت فلسطین در شرایط تبعیض نگادی علیه سه میلیون فلسطینی و یهودیان شرقی با ریشه کن کردن یک ملت توام شده است. اما چنین اقدامی هرگز فایده نخواهد داشت زیرا جنایت علیه بشریت همیشه بی نتیجه بوده است؛ خواه در رودزیا و آفریقای جنوبی و خواه در فلسطین."
ورود 8 چریک به اقامتگاه ورزشکاران
در ساعت 3:5 بامداد پنجم سپتامبر 1972( 14 شهریور 1351)، سکوت مجموعه عظیم المپیک مونیخ را تنها صدای یکنواخت ریزش آب از فواره های کوچ و بزرگ آب نماها می شکست. نسیم ملایمی می وزید، ذرات آب فواره ها را روی محوطه چمن کاری شده و پیاده روها می اشید و بوی مطبوعی در فضا می پراکند.
خیل عظیم ورزشکاران، مربیان، سرپرستان و مقامات رسمی با خیالی آسوده در خوابگاههای خود آرمیده بودند و برای رقابت های خود تمدید قوا می کردند.در این لحظه خارج از محوطه 8 مرد در لباس گرمکن ورزشی در تاریکی کمین کرده و دهکده را به دقت زیر نظر داشتند. هر کدام یک ساک دستی با خود حمل می کردند. یکی از آنها دوربین چشمی خود را متوجه ساختمان شماره 31 کرده بود و موقعیت آن را بررسی می کرد. در خوابگاههای این ساختمان ورزشکاران بولیوی، داهومی، زامبیا، آلمان شرقی، اروگوئه، تونس، لیبی، توگو، اسرائیل و هنگ کنگ سکونت داشتند.
در آن حوالی هیچ نگهبان یا ماموری دیده نمی شد. این گروه به خوبی می دانست که تدابیر حفاظتی و امنیتی چندان محکم نیست..
آغاز گروگان گیری
4:30 بامداد: به فرمان رهبر گروه، دو چریک در دو طرف راهرو موضع گر فتند و بقیه در یک لحظه بر خوابگاههای شماره یک و سه که محل استقرار ورزشکاران اسرائیلی بود نازل شدند. در نخستین لحظات این حمله برق آسا موشه واین برگ یکی از مربیان کاروان راه را به روی فداییان بست. بلافاصله یکی از مسلسل ها شروع به آتش کرد و شلیک اولین رگبار به زندگی واین برگ خاتمه داد.
در خوابگاه دیگر ژوزف رومانو وزنه بردار با عجله به درون اتاق رفت و در را از داخل قفل کرد. یکی از فداییان بی درنگ مسلسل خود را به روی قفل نشانه گرفت و انگشت بر ماشه نهاد. رگبار گلوله ها پس از عبور از در به تن رومانو نشست و او را به زمین انداخت.
با شنیدن صدای گلوله ها و فریادها ساکنان دیگر خوابگاهها هراسان از خواب پریدند و به سوی درهای خروجی هجوم بردند.
4:40 بامداد: تلفن دفتر ویلی دام رییس کمیته تشکیلاتی المپیک مونیخ به صدا درآمد و به او اطلاع داده شد که در دهکده صدای تیراندازی شنیده شده است. ویلی دام بلافاصله جریان را به اطلاع دیگر مقامات رساند و بی درنگ با هلی کوپتر راهی دهکده شد.
تلاش برای آزاد کردن زندانیان فلسطینی
5:10 بامداد: از سوی چریک ها یک اولتیماتوم تلفنی به اداره پلیس رسید. چریکها درخواستهایی داشتند و مهلت اجابت آنها را ظهر همان روز قرار دادند. اندکی بعد پلیس متن ماشین شده ای را به زبان انگلیسی از سوی چریکها دریافت کرد. این متن در اختیار خبرنگاران قرار داده نشد اما یکی از مقامات رسمی اعلام کرد که چریکها فلسطینی هستند و آنها اعلام کرده اند که قصد اصلی شان آزاد ساختن 250 زندانی فلسطینی از زندانهای اسرائیل است.
این مقفام افزود که چریکها در ادامه درخواست خود تهدید کرده اند که اگر تا ظهر همان روز به خواسته شان پاسخ مثبت داده نشود تمام 9 گروگان را خواهند کشت. چریکها همچنین یک هواپیمای مسافربری در فرودگاه مونیخ خواسته بودند.
به این ترتیب اعلام وضعیت فوق العاده شد و دهکده به محاصره کامل پلیس و نیروهای نظامی درآمد و از خروج کلیه ورزشکاران ممانعت به عمل آمد. البته کمی بعد این ممنوعیت لغو شد. خوابگاههای اطراف به شعاع 500 متر تخلیه شد و تعداد محافظان دهکده چند برابر شد تا از هر گونه حادثه فرعی جلوگیری شود.
تمدید زمان مقرر
در تالار عظیم مطبوعات واقع در مرکز مطبوعاتی المپیک غوغایی شده بود. پنجاه کابین تلفن همواره پر بود. برای فرستادن تلکس با وجود 62 گیشه، خبرنگاران صف کشیده و منتظر نوبت بودند. المپیک دگرگون شده بود
چریکها قول دادند که به 9 اسرائیلی اسیر در خانه شماره 31 کوچک ترین آسیبی نخواهد رسید. گفته می شد که چریکها قصد دارند گروگانها را با خود به لیبی، سودان یا مصر ببرند.
در همان زمان از سوی وزارت کشور آلمان غربی کلیه مرخصی های پلیس لغو شد و تعداد زیادی مامور و کارآگاه وارد صحنه عملیات شدند.
10:00 صبح: دکتر محمود خطیب مدیر دفتر جامعه عرب در بن( پایتخت آلمان غربی) با هلی کوپتر به فرودگاه برده شد و از آنجا به مونیخ پرواز کرد. او می گفت با توجه به این که اسرائیل همواره از اجرای قطعنامه های سازمان ملل سرباز زده است مسوول اصلی تمام اتفاقات است.
11:40: در فاصله 20 دقیقه تا پایان مهلت داده شده از سوی چریک ها دکتر خطیب آماده می شود تا برای میانجی گری نزد چریکها برود. چریکها در این جلسه زمان مقرر را یک ساعت تمدید کردند اما گفتند تنها هدفشان آزادی برادران فدایی از زندانهای اسرائیل است و هیچ گونه بدی را برای کسی نمی خواهند. کمی بعد این مهلت تا ساعت 15 تمدید شد.
پلیس تصمیم داشت اگر چریک ها دسته جمعی برای تحویل گرفتن غذا بیرون آمدند، آن ها را به دام بیندازد اما تنها یک چریک از ساختمان بیرون آمد تا بسته های غذا را تحویل بگیرد.
13:00- دوازده داطلب پلیس خود به به بام ساختمان 31 رساندند اما راهی برای نفوذ به ساختمان از بالای بنا نبود. افراد پلیس مخفی نیز از دور مراقب بودند و کمین گرفتند.
مخالف با پیشنهاد فلسطینی ها
13:30- ستاد عملیات پلیس درباره موضع دولت اسرائیل برای مبادله شدن زندانیان با گروگانها مذاکره کرد اما سفیر گفت: موضع ما روشن است. گلدامایر می گوید نه!
14:45- محمود مشری سفیر تونس در آلمان وارد دهکده شد و نزد چریکها رفت. فرمانده چریکها به او گفت که آنها جنایتکار نیستند و نمی خواهند به آلمان هم زیان برسانند. تنها می خواهند زندانیان فلسطینی آزاد شوند.
15:30- چریک های فهرست 230 زندانی فلسطینی را در اختیار مقامات آلمانی گذاشتند.
16:00- کاروان هنگ کنگ با اجازه چریکها به سلامت از ساختمان خارج شد.
16:30- هانس دیتریش گنشر وارد اقامتگاه شد و با گروگانها صحبت کرد. آنان گفتند حاضرند به اتفاق چریک ها با هواپیما از آلمان خارج شوند مشروط بر این که دولت اسرائیل به آنان اطمینان دهد که تقاضای چریکها را خواهد پذیرفت.
اما پاسخ تل آویو هرگز تغییر نکرد: هر اتفاقی می خواهد بیفتد؛ هیچ یک از چریک های زندانی در اسرائیل آزاد نخواهند شد!
گلوله باران در فرودگاه
17:00- چریک ها در آخرین اولتیماتوم خود گفتند بعد از ساعت 7 بعد از ظهر دولت آلمان مسوول هر حادثه ای است که رخ خواهد داد. البته ساعتی بعد این زمان را تا ساعت 9 شب تمدید کردند.
در همین لحظات مقامات آلمانی طرح ریزی می کردند که در هنگام خروج چریک ها از ساختمان، به آنها حمله کنند. ساعت 9 شب یک هواپیمای بوئینگ 727 شرکت لوفتهانزا به زمین نشست. افراد پلیس در لباس کارکنان هواپیما وارد هواپیما شدند.
22:06- چریک ها و گروگان ها از اقامتگاه خارج شدند. ساعت 22:35 بود و چریکها تازه بازرسی هواپیما را تمام کرده بودند که ناگهان غرش گلوله ها در فضا پیچید! نورافکن ها خرد شدند و همه جا را ظلمت فرا گرفت. سرانجام 4 دقیقه از نیمه شب گذشته بود که مشخص شد تمام گروگان ها کشته شده اند. به دست چریک ها یا در تیراندازی طرفین؟
پایان!
به این ترتیب با کشته شدن چریکها و گروگان گیران این ماجرای عجیب خاتمه یافت. یک روز بعد اسرائیل حملات هوایی خود را به سوریه و لبنان از سر گرفت و باز هم، همه چیز رنگ خون گرفت. بازیهای المپیک هم یک روز تعطیل شد و آن گاه همه چیز از سر گرفته شد.....