کد مطلب:  16826 
درج نظر
درج نظر
زمان مطالعه: 1 دقیقه
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

در این بخش پورتال آسمونی غزلی زیبا از شاعر بلندآوازه ایران "سعدی" برایتان درج نموده ایملحظاتتان سرشار از...
زمان مطالعه: 1 دقیقه

در این بخش پورتال آسمونی غزلی زیبا از شاعر بلندآوازه ایران "سعدی" برایتان درج نموده ایم

لحظاتتان سرشار از مهربانی و عشق

i-was-told-by-cho-do-not-come-with-dell-tell-you-sad
i-was-told-by-cho-do-not-come-with-dell-tell-you-sad


من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی 

عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم

باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی

 

ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه

ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی

آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان

که دل اهل نظر برد که سریست خدایی

 

پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند

تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی

حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان

این توانم که بیایم به محلت به گدایی

 

عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت

همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی

روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا

در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی

 

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن

تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی

 

سعدی آن نیست که هرگز ز کمندت بگریزد

که بدانست که دربند تو خوشتر که رهایی

خلق گویند برو دل به هوای دگری ده

نکنم خاصه در ایام اتابک دو هوایی

 

"غزل از: سعدی"

: برای دریافت مشاوره درباره گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم فرم زیر را تکمیل کنید
واریز هزینه و دریافت مشاوره توسط آسمونی
نظر خود را درباره «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم» در کادر زیر بنویسید :
4 + 8 = ?
لطفا شرایط و ضوابط استفاده از سایت آسمونی را مطالعه نمایید