نگاهى به فول مانتى (Full monty)، اعتماد به نفس به زبان كمدى

دوشنبه 22 اذر 1400
چكاوك شيرازى

• فول مانتى (Full monty)
• 1997 آمریکا
• کارگردان: پیتر کاتانئو

فیلم های خوب بر اساس یک فیلم نامه ی خوب ساخته می شوند فیلم نامه ای مانند فیلم نامه ی فول مانتی که در عین سادگی بسیار کامل بود. داستانی با ساختار انفجاری. ساختار انفجاری به داستان هایی گفته می شود که مسیرهای متعدد در داستان هم زمان بسط می یابند. "فول مانتی" داستان مردانی است که شغل خود را از دست داده اند و حالا به دنبال یافتن شغل دیگری هستند. نیاز تک تک مردان گروه این است که عزت نفس خود را دوباره به دست آورند.

این نیاز در آن ها شکل می گیرد و برای هر کدام جداگانه خود را نشان می دهد. آرزویی در سر آن ها شکل می گیرد آن ها می خواهند با اجرای برنامه مقابل زنان، پول زیادی به دست آورند، این کار هم نیاز آن ها را به جلب نظر برآورده می کند هم به آن ها پول می دهد. سه قاعده برای یک خط آرزوی قوی در ذهن نویسنده باید وجود داشته باشد که در " فول مانتی" تک تک آن ها رعایت شده است.

1- نویسنده فقط به یک خط آرزو نیاز دارد که اهمیت و شدت آن به تدریج افزایش می یابد. اگر بیش از یک خط آرزو وجود داشته باشد، داستان از هم می گسلد. یعنی داستان هم زمان به دو سه جهت مختلف می رود و نیرو محرکه ی داستان از بین می رود و مخاطب گیج می شود. اما در فول مانتی یک هدف واحد و اصلی با شدت بیش تر و بیش تر دنبال می شود.
داستان سریع تر حرکت می کند و نیرومحرکه ی روایت کوبنده و شدید می شود.

2- آرزو باید یک مورد مشخص باشد، هر چه مشخص تر، بهتر. برای شناخت آرزو مخاطب باید بداند که قهرمان به هدف خود رسیده است یا نه.

3- اگر قرار است آرزو تحقق پیدا کند باید نزدیک پایان داستان محقق شود. با کشاندم خط آرزوی قهرمان به جایی تقریبا در انتهای داستان، داستان به یک واحد منفرد تبدیل می شود و نیرومحرکه ی جانانه ای دارد.

ما به زندگی خصوصی آن ها وارد می شويم و می بینیم که هر کدام، سوای اتحادشان برای اجرای برنامه و تمرین هایشان، چگونه به طور خصوصی و شخصی با موضوع برخورد می کند و با مشکلاتش دست و پنجه نرم می کند. "گز "برای دیدن پسرش باید حق حضانت پرداخت کند، پس این شغل را می پذیرد. پسری که همراه اوست و در ابتدای فیلم از رفتار پدرش خجالت زده می شود اما وقتی او را برای رسیدن به هدفش مصمم می بیند به او کمک می کند و او را تا آخرین لحظه همراهی می کند. "دیو "به دلیل اضافه وزنش اعتماد به نفسش را از دست داده، بنابراین نیاز دارد که به طریقی مورد تایید واقع شود‌.

پنهان کاری های او و عدم توانایی در برقراری ارتباط با همسرش باعث شده همسرش به او شک کند، اما وقتی حقیقت را می فهمد او را عمیقا تشویق می کند. "جرالد "ماه هاست که وانمود می کند شغلی دارد و همسرش به اتکای او هزینه های زیادی برایش می تراشد و "جرالد "آن قدر اعتماد به نفس ندارد که به او حقیقت را بگوید. اما او خوش شانس نیست و همسرش ترکش می کند. هر کدام روش خود را برای پنهان کاری هایشان دارند. در واقع نبردی برای رسیدن به آرزوهایشان در جریان است.

آن ها بالاخره موفق می شوند که بر ترس هایشان غلبه کنند و با اجرای رقص در حضور زنان هم نیازشان به کسب اعتماد به نفس بر طرف شده است هم آرزویشان که داشتن شغل و در نتیجه درآمد است. مضمون فیلم یافتن اعتماد به نفس است که به شيوه کمدی و جذاب مطرح شده و به خوبی به نتیجه رسیده است.