داستان آدم ربایی که سرنوشت کاپیتان هلند را تغییر داد

مهدی زارعی- یوهان کرویف یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان تاریخ فوتبال بود. کرویف کارهای زیادی در فوتبال و همچنین برای خانواده خود انجام داد. دستاوردهای فوتبالی او را همه دنیا می دانند؛ اما عده زیادی نمی دانند که او به طرز معجزه آسایی از یک حادثه آدمربایی جان سال به در برده است.

روز هفدهم سپتامبر 1977 یوهان کرویف در منزل خود در حال استراحت بود و در همان حال یک مسابقه بسکتبال را از تلویزیون تماشا می کرد. اما ناگهان صدای زنگ در خانه به صدا در آمد. ظاهرا سفارش« آقای کرویف» رسیده بود.  اما این اتفاق عجیب به نظر می رسید؛ زیرا کرویف اصلا بسته ای سفارش نداده بود!

او با احتیاط در را باز کرد. زیرا می دانست به واسطه محبوبیت خود در ایالت کاتالونیا ممکن است این کار، ایده گروهی از هوادارانش باشد. ولی باز کردن در تصمیم اشتباهی بود.وقتی کرویف در را اندکی باز کرد، پیک در را به زور گشود و اسلحه خود را به سمت یوهان نشانه گرفت. یوهان به دردسر افتاده بود زیرا او و همسرش دیگر نمی توانستند از خود دفاع کنند. یوهان و همسرش در حالی به دستور فرد آدمربا روی زمین دراز کشیدند که بچه های آنها در اتاقشان مشغول بازی بودند و آدمربا می توانست با چاقو جلوی سر و صدای آنها را بگیرد. البته او به بچه ها توجهی نکرد و تمام تمرکز خود را به یوهان و همسرش معطوف کرد. زیرا این سارق نقشه مخصوص خود را داشت. در این لحظه یوهان تصمیم گرفت سارق را آرام کند. به همین خاطر گفت:

چه می خواهی؟ پول؟ جواهرات؟ خواهش می کنم هر چه می خواهی بردار؛ اما به ما کاری نداشته باش!

سارق توجهی به حرف مرد هلندی نکرد و حتی تصمیم گرفت که ستاره بارسلونا را روی یک صندلی نشانده و دست و پایش را ببندد. وضعیت بحرانی بود اما سارق یک اشتباه اساسی کرد. وقتی او مشغول بستن یوهان به صندلی بود، اسلحه خود را برای چند ثانیه روی زمین گذاشت. همسر کرویف- دنی- هم معطل نکرد و در حالی که با تمام وجود جیغ می زد، از خانه فرار کرد.

سارق به سمت همسر کرویف دوید اما دیگر دیر شده بود زیرا همه همسایگان صدای جیغ را شنیده بودند. به طرزی باورنکردنی شرایط عوض شد. تنها چند دقیقه بعد پلیس به صحنه رسید و متوجه شد یک ون کوچک روبروی خانه کرویف پارک شده و داخل آن هم یک تشک پیدا شد.

کرویف آدمربایی را از نزدیک احساس کرد و خاطره بد آن حادثه در ذهنش ماند و هرگز پاک نشد. برای چند ماه پلیس، خانواده کرویف را در هرجایی همراهی می کرد و حتی گاهی وقتها، چند مامور در خانه کرویف می خوابیدند تا از خانواده هلندی محافظت کنند. البته عواقب ماجرا به همین جا ختم نشد و کرویف تصمیم گرفت در جام جهانی 1978 در آرژانتین شرکت نکند. چطور ممکن بود چند ماه بعد از آن حادثه شوکه کننده، او بتواند همسر و فرزندانش را تنها رها کند؟ او در خاطرات خود گفت:

فرزندانم با حفاظت پلیس به مدرسه می رفتند و خانه ام به مدت چندین ماه تحت نظر نیروهای امنیتی بود. از یک جا به بعد شما می فهمید که دیگر کافی است. لحظاتی می رسد که شما متوجه می شوید چیزهای مهمتری هم در زندگی وجود دارد.

هلند بدون قهرمان خود در جام جهانی 1978 شرکت کرد و فوتبال در دلتنگی ستاره جام قبلی باقی ماند. کرویف دیگر هرگز فرصت بازی در جام جهانی را به دست نیاورد.