- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نشانه شناسی سریال تاریکی (بخش دوم)

نشانه شناسی سریال تاریکی (بخش دوم)
نقد از نجیبه نعمتی آسمونی" href="https://asemooni.com/" target="_blank" rel="noopener">اختصاصی آسمونی
سریال تاریکی پیچیدگیهای زیادی در خود دارد و علاوه بر آن از اسطوره، نمادها و نشانههای زیادی استفاده کرده است برای درک بهتر سریال باید این موارد را شناخت:
افسانه آریادنه و تزه (تسوس)
بر اساس افسانهای یونانی “آریادنه “دختر مینوس پادشاه کرت نگهبان هزار تویی بوده است که در مرکز آن یک مینوتائور (غول آدمخوار ) قرار داشت. آریادنه با دیدن "تزه "که قرار بوده است قربانی دیگری برای مینوتائور شود عاشق او میشود. "آریادنه" شمشیری به او میدهد تا بتواند" مینوتائور" را بکشد و علاوه بر آن برای اینکه در مسیر هزار توی گم نشود ریسمانی را به او میدهد.
در سریال تاریکی به این افسانه اشارات زیادی میشود. مارتا نوجوان در سریال نقش "آریادنه" را در نمایشنامهای به همین نام بازی میکند. در بخشهای زیادی از سریال نیز شخصیتها برای اینکه در هزار توی غارها گم نشوند از ریسمان قرمز رنگ برای یافتن مسیر استفاده میکنند.
الواح زمرد:
بر اساس یک افسانه که در تورات آورده شده است، ثوث (Thoth) خدای آتلانتیس سه بار متولد میشود. او دانش و علوم برتر خود را به صورت رمزی در الواحی زمردی به جای میگذارد. این الواح به عنوان طلسمی در آمدهاند در حقیقت در برگیرنده دوازده لوح سبز است. در بخشی از این لوح چنین آمده است:
«هر آنچه در پایین است پژواک آن چیزی است که در بالاست، و هر آنچه در بالاست پژواک آن چیزی است که در پایین است. شخص باید از این آگاه باشد تا درکی از آن یکتای ابدی به دست آورد».
این لوح بر پشت بدن نوح (نووآ) و همچنین بر روی دریچههای گذر از زمان دیده میشود. لوحی که بر اساس افسانهها راز سنگ کیمیا را در خود دارد و توانایی آن را دارد تا هر فلزی را به طلا تبدیل سازد.
علاوه بر آن، لوح و طلسم آن؛ نماد فرقهای به نام «سیک موندوس» است که آدام ( یوناس) رییس آن است. سیک موندوس بر اساس لوح زمردی به معنای « و این گونه جهان خلق شد» میباشد. فرقهای که قصد تعجیل آخرالزمان را دارند و برای نابودی دنیا اقدام میکنند. اعضا این فرقه عبارتند از بارتوش، مگنوس، فرانسیسکا، نوح (نووآ)
نماد سیک موندوس و گروهی که رهبری آن به عهده آدام( یوناس) میباشد اعتقاد دارند که جهان در تاریکی و رنج است و باید به آن خاتمه داد. بر عکس این گروه، گروه «نور» وجود دارد که مارتا (حوا) رهبری آن را بر عهده دارد. آنها اعتقاد به نور و امید دارند. مارتا به همراه «کلودیا تیدمن» از مخالفان فرقه سیک موندوس هستند. اعتقاد آنها این جمله است: اینجا نور وجود خواهد داشت.
نور در مقابل تاریکی، شب در مقابل روز، شر در مقابل خیر، سفید در مقابل سیاه و...جهان مارتا (حوا) در مقابل جهان آدام( یوناس).
این اضداد بر اساس فلسفه «ین و یانگ» نمادهای دوگانه هستند که بر اساس این مفهوم همه پدیدهها و اشیا دو اصل متضاد وجود دارد که در عین تضاد، مکمل دیگری هستند. قطبهای متضاد و مخالف یکدیگر. مانند آدام( یوناس) و مارتا( حوا) و گروههایی که در تایملوپ ایجاد کردهاند. آدام برای از بین بردن زمان و مارتا برای ایجاد نور و امید.
یوناس( آدام) و مارتا نیز به نوعی ین و یانگ هستند. این افراد مانند ین و یانگ در ابتدا به نظر میرسد که مخالف و متضاد هم هستند؛ اما در حقیقت حلقههای تکمیلی یکدیگر میباشند.
آدام در مقر فرماندهی سیک موندوس مقابل تابلویی به نام «فرشتگاه سقوط کرده» اثر ( پیتر پال روبنس) میایستد. تابلو به نوعی نشان دهنده تاریکی و سقوط ارزشها است و در مقابل او مارتا نیز در مقر خود در مقابل تابلوی آدام و حوا قرار میگیرد.
تفاوت گذاشتن بین گذشته، حال و آینده تنها یک توهم دائمی و لجبازانه است. انیشتین
سیب داستان آدم و حوا یا ماشین زمان مارتا:
مارتا از جهان دیگر با در داشتن ماشین زمانی که شباهت زیادی به سیب دارد در انتهای فصل دوم یوناس را با خود به جهان دیگر میبرد.
سیب مصنوعی در حقیقت یک ماشین زمان است که تداعی کننده سیب عدن است. سیب یا میوه ممنوعه اصطلاحی است که در همه ادیان به خصوص ادیان ابراهیمی ( اسلام، مسیحیت، یهودیت) به آن اشاره شده است، میوهای که آدم و حوا از خوردن آن منع شده بودند. آدم و حوا بعد از خوردن آن اولین گناه بزرگ را مرتکب شدند و بعد از خوردن آن به زمین فرستاده شدند.
در تورات علاوه بر اشاره به داستان فوق، از آن به عنوان درخت معرفت نیک و بد هم نام برده شده است و این امکان را میدهد که معنای خوب و بد را درک کنید. توانایی در بینش فراتر از زمان و مکان فعلی. درک بیشتر از موقعیت و این که درک کنیم که سرنوشت و طالع از قبل برای ما تعیین شده است. این همان جایی است که تراژدی پیش میآید. دانستن تقدیر و سرنوشت و اینکه میدانی گریزی از این سرنوشت نداری. سرنوشتی مانند ادیپ.
ادیپ شاه، نوشته سوفوکلس زمانی که سرنوشت و تقدیر خود را دانست سعی کرد تا آن را بر هم بزند؛ اما غافل از آن که همه اندیشه و تدابیری که برای بر هم زدن سرنوشت خود به کار برد، در حقیقت او را به سمت خود سرنوشت هدایت کرد.
یوناس نیز مانند ادیپ در هر سه مرحله زندگی خود یعنی نوجوانی، جوانی و بزرگسالی هرآنچه انجام داد برای ماندن در جهان بود؛ اما سرنوشت و تقدیر در عدم وجود اوست.
تاریکی تراژدی یوناس است.
سرنوشت یوناس و مارتا عدم وجود آنهاست. آنها اگر در زمان پیش بروند و مانع آخرالزمان شوند باید نیستی خود را بپذیرند. ماندگاری دنیا در عدم وجود این دو است. . ادیپ اعتقاد داشت که میتواند سرنوشت خود را شکل دهد و با این کار با مجازات سقوط خودش مجازات شد. دلهره جوناس ، اعتقاد او مبنی بر اینکه میتواند در برابر زمانی که در هر سه نسخه او حضور دارد ، پیروز شود ، از قضا ، دلیل مستقیم این است که چرا timeloop هرگز به پایان نمیرسد و منبع سرنوشت غم انگیز او است.
تایملوپ در کل سریال وجود دارد؛ حتی در فلسفه آن که عاریه گرفته از نیچه است:
پایان یک آغاز است و آغاز یک پایان است.
سریال با مرگ و خودکشی آغاز میشود و با نوید تولد یوناس در پایان سریال برای آغاز دیگر است.
چیزی که ما میدانیم یک قطره و چیزی که نمیدانیم یک اقیانوس است. نیوتن
در سریال تاریکی گناه اولیه قیام بر علیه زمان است، گناهی که عذاب و عقوبت انسانیت را به همراه دارد. گناهی که تانهاوس( ساعت ساز) برای بازگرداندن پسر و عروسش انجام میدهد او با اختراع ماشین زمان قصد دارد مانع کشته شدن آنها در اثر تصادف شود، هر چند او این کار را میکند اما در روند زمان تداخلهایی ایجاد میکند و سبب می شود تا بهم ریختگی کوانتومی و سیاه چاله ایجاد گردد. تانهاوس با این کار دو جهان بوجود میآورد. جهان آدام و جهان مارتا.
شیطان:
شیطان سفید لقبی که به کلودیا تیدمن داده میشود. او مبتلا به سندرم هورنر است و رنگ چشمان او با هم متفاوت است. او نیز مانند سایر شخصیتهای سریال در سه برهه زمانی دیده میشود. در کودکی دختر درسخوانی است که بعدها اولین زن رییس نیروگاه هستهای میشود. او مادر رجینا و مادربزرگ بارتوش است. او مخالف اقدامات آدام ( رهبر سیک موندس) است. نووآ دجال، لوسیفر داستان است.
او شخصیت منفور و شرور سریال است. او کسی است که «هلگ» را برای آزمایش زمان خود به استخدام در میآورد تا بچهها را بدزدد و آزمایش گذر در زمان را روی آنها انجام دهد. آزمایشهای او نافرجام میماند و کودکان به شکل فجیعی با چشمان ذوب شده کشته میشوند و هلگ اجساد آنها را در زمانهای مختلف به جای میگذارد. نووا از طرفداران آدام( یوناس) است. او حامل تاتوی لوح زمرد روی بدنش میباشد. او فروشنده بهشتی دروغین است و توهم آزادی را میفروشد.
و سوالی که برای ما بیجواب میماند:
آیا زمان یک جانور ابدی است که کسی نمیتواند آن را شکست بدهد؟