- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فرهنگ و تاریخ
- کتاب و رمان
- معرفی کتاب خفگی

معرفی کتاب خفگی
چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
نویسنده :مرجان دلپسند
کتاب "خفگی"رمانی در ژانر معمایی و راز آلود است که بر گرفته از یک داستان آمریکایی در قرن ۲۰ می باشد . نویسنده این کتاب "چاک پالانیک"و مترجم آن "رضا اسکندری آذر "می باشد . این کتاب که یکی از پرفروشترین ترین کتابهای نیویورک تایمز نیز هست در سال ۱۴۰۱ در ایران به چاپ پنجم خود رسیده است .نویسنده این کتاب نخستین بار با انتشار کتاب "باشگاه مشت زنی" و تولید نسخه سینمایی آن به شهرت رسیده است . رمان "خفگی "نیز نخستین اثر این نویسنده است که در فهرست پرفروشترین های نیویورک تایمز قرار گرفت و به هجده زبان دنیا از جمله فارسی نیز ترجمه شد این کتاب توسط انتشارات هیرمند و برخی انتشارات دیگر نیز ترجمه شده است. "خفگی" حکایت زوال و رستگاری عناصر بیمار، مردم گریز و بازنده جامعه است. نخستین پیامی که در ابتدای این کتاب به خواننده القا می شود عبارت است از :(دیگران را قضاوت نکنید ؛تنها به این دلیل که گناهانی متفاوت با شما مرتکب می شوند.)
موضوع این کتاب در مورد شخصیتی به نام ویکتور است که یک شخصیت مکمل به نام دنی نیز تا پایان کتاب او را در فراز و نشیب های اتفاقاتی که برایش می افتد ؛همراهی می کند . در فصل های ابتدایی این کتاب با ویکتور و مادرش آشنا می شویم . مادر ویکتور در این کتاب به دو نحو متفاوت به مخاطب معرفی می شود که دارای جنبه مثبت و منفی است . از یک سو با مادری مجرم و بزهکارروبه رو هستیم که شغلی نامتعارف دارد و سابقه زندانی شدن ، بازداشت و مواردی از این قبیل را داشته است . حتی جا و مکان مشخصی نیز برای زندگی نداشته است و یک گذشته نه چندان خوشایند نیز در کودکی برای تنها فرزندش فراهم نموده است . مادری که بیشتر عمر خود را در تعقیب و گریز هایی توسط پلیس و افرادی که می خواستند هر نحوی به او آسیب بزنند ؛ گذرانده است .
از سوی دیگر به عنوان شخصیتی که به عنوان یک فرد برجسته و توانمند و متبحر که در امور مربوط به زنان و جامعه و ...و متبحر در علوم شناختی مانند القای هیپنوتیزمی و سایر موارد بوده است . اما اکنون به دلیل بیماری آلزایمر و بی اشتهایی روانی و ممانعت از غذا خوردن و مواردی از. این قبیل در یک مرکز نگهداری سالمندان وابسته به کلیسا و با هزینه های مضاعف در بهترین شرایط ممکن از او نگهداری می شود و تنها چند قدم با مرگ و زندگی فاصله دارد. اما در زمان حال در این مکان از او به عنوان شخصیتی برجسته یاد می شود. تا جایی که حتی تلاش های یک پزشک متبحر این مرکز دکتر به نام بیج مارشال برای زنده نگه داشتن او را نیز بدنبال دارد .
شخصیت ویکتور نیز در ابتدای شروع داستان به عنوان یک دانشجوی پزشکی انصرافی و معتاد معرفی شده است که مادرش در یک مرکز نگهداری از سالمندان بستری شده است . هزینه های این بیمارستان و مرکز نگهداری از سالمندان نیز تو سط ویکتور با روشی نامتعارف و از راه "خفگی" تامین می شود . شخصیت ویکتور نیز از همان دوران کودکی با تمام حوادث و رویدادهای ناخوشایندی که مادرش از سر گذرانده مواجه شده است . در این کتاب می خوانیم که ویکتور با رفتن به رستوران های لوکس و لاکچری و به به خفگی تمارض می کند .در این بین هستند زنان و مردان ثروتمندی که به هر نحوی تو را نجات می دهند و از همین طریق هم در اذهان عمومی و شبکه های اجتماعی تا مدتی بر سر زبانها می مانند. اما چیزی که در این میان عاید ویکتور شود هدیه ها ،کارت پستال تبریک تولد و پاکت حاوی اسکناس و چک پول است که برای وی ز طریق این خیرین قهرمان برایش ارسال می شود .اما نکته قابل توجه داستان این کتاب نگاه و باور ویکتور جوان به مادرش در گذشته و اکنون است که فراز و نشیب های بعدی زندگی اش را رقم خوهد زد . خواندن این کتاب را به مخاطبان و علاقمندان به رمان پیشنهاد می دهم