- آسمونی
- مجله اینترنتی
- فیلم و سینما
- نقد فیلم
- نگاهی روانشناختى به فصل اول و دوم سریال نیسان آبی با توجه به سبک ارتباطات عاطفی

نگاهی روانشناختى به فصل اول و دوم سریال نیسان آبی با توجه به سبک ارتباطات عاطفی
چهارشنبه ١٣ دى ١٤٠٢
نویسنده:مرجان دلپسند
فصل اول سریال نیسان آبی درسال ۱۴۰۰ به کارگردانی منوچهر هادی در ژانرکمدی از شبکه نمایش خانگی فيليمو منتشر شد.در دو فصل این سریال مخاطب با چند سبک متفاوت از خانواده مواجه می شود که هیچ کدام به تنهایی معیارهای لازم و کافی برای تشکیل و حفظ بنیان خانواده را ندارد.فصل اول این سریال مخاطب را با دیدگاه های متفاوتی به محدودیتها و هنجارهای اجتماعی آن دوران درارتباطات عاطفی و احساسی دردهه ۶۰ ازجمله محدودیت هاوارتباطات دوران آشنایی و قبل ازدواج و دوران نامزدی دربین خانواده ها و درمقابل مستحکمتر بودن روابط بین زوجین و دلبستگی های عاطفی آنها در خانواده ها آشنا نمود.

همانطورکه درسکانس هایی درفصل اول سریال که زمان کودکی "ممد چاخان"با بازی"ارشیا ظلی" دردوران کودکی اش درتمام قرارهای دوران نامزدی رضا و پری و جمشید و زری همیشه حضور داشت؛نمونه بارزی از این محدودیتها بود. اما بین دو زوج اصلی این سریال عشق و علاقه و دلبستگی وجود داشت . امادرهمان انتهای فصل اول و لغزش جمشید و ارتباطش با آتوسا عشق و علاقه زری به جمشید کمرنگ شده و این ارتباط باعث جدایی رضا از پری نیز می شود.به نحوی که بعد از بازگشت از سفر ترکیه تبدیل به یک پشت بام خواب شده و زری نیز دیگر آن ارتباط پیشین و سرشار از احساس را با جمشید ندارد و جمشید تبدیل به هم خانه ای شده است که دیگر علایق و خواسته هایش برای همسرش مهم نیست.

اما از سوی دیگرعشق و علاقه ممدچاخان از همان دوران جوانی اش به ملیکا دختر رضا خرسند نیز بخشی از ماجراهای این سریال در فصل اول و دوم بود که با گذشت زمان و بعد از ازدواج و طلاق ناگهانی ملیکا نیز شعله ورتر نیز می شود. احساسی که حتی تا بعد از ازدواج اجباری ممدچاخان نیز تبدیل به خاکستر می شود؛ اما خاموش نمی شود.تا جایی وی نیز که نام ملیکا ورد زبانش می شود و حتی از هر فرصتی هر چند اندک برای ارتباط گرفتن و صحبت با او استفاده می کند. به عبارتى دیگر او روی شخصیت ملیکا کراش پیدا می کند.عشق یک طرفه ای که با نشانه هایی ازجمله شیفتگی و مهر طلبی به ظاهر وی مانند نحوه صحبت کردن،لبخند زدن در زمان دیدن ملیکا دائما به صورت احساسات سرکوب شده گاها بروز پیدا می کند و نهایتا با خشم و غضب اشرف همسرش برای مدتی به فراموشی سپرده می شود.

پری نیز با جراحی چشمش در ترکیه و به دست آوردن زیباییش و اتفاقاتی که بین این دو زوج می افتد؛از همسرش طلاق می گیرد و دیگر میل و رغبتی به ادامه زندگی با رضا خرسند نیز ندارد. فصل دوم سریال نیسان آبی به کارگردانی"سیدمسعود اطیابی"در آذرماه سال جاری درشبکه نمایش خانگی فیلمو منتشرگردید.سکانس های شروع فصل دوم شب عروسی ممدچاخان است.شبی با اتفاقات غیر مترقبه از جمله قطع شدن گاز رستوران و نرسیدن شام عروسی به میهمانها و تهیه شام عروسی از یک رستوران دیگر که باعث می شود تا جمشید باردیگر با نیسان آبی اش که در فصل اول به دلیل بدهی مجبور به فروش آن شده بود؛روبرو شود.دیداری که باعث شد تامجددا خاطراتش با ماشین مورد علاقه اش برایش تکرار شود. اما قسمت اول و دوم فصل جدید نیسان آبی به یک فلاش بک به گذشته و ارتباط جمشید و آتوسا با بازی"سحرقریشی" اشاره دارد. بازیگری که درفصل قبل نقش معشوقه جمشید را داشت و در سریال حضور فیزیکی داشت .

اما درفصل دوم سریال تنها نامش درفصل دوم سریال آن هم بر روی یک جسد نیمه سوخته درنیسان آبی آورده می شود.اتفاقی که باعث بازداشت شدن جمشید و به زندان افتادن او می شود.درفصل دوم سریال با یک جهش ناگهانی و ارتباطات عاطفی نامتعارفی روبرو می شویم. یک زوج و خانواده دیگر در این سریال جناب سرهنگ و پارمیدا زن فضول همسایه هستند که ارتباطشان بعد از ازدواج زری و پری و دریک نگاه شکل می گیرد. ارتباط عاطفی که زبانزد اهالی شکرآباد بود.اما این احساس و رابطه عاشقانه نیز با گذشت زمان و با ورود زن جوانی که کراش جدید جناب سرهنگ است ؛دچارلغزش می شود.
تا جایی جناب سرهنگ برای دیدن این زن جوان تن به به باج دادن به نوه اش و سعی در کتمان موضوع ازهمسرش پارمیدا و دیگر اهالی شکرآباد دارد.درحالی که او جمشید را به خاطر ارتباطش با آتوسا درگذشته وحوادثی که به خاطر مرگ ناگهانی وی برایش رقم خورده است؛مورد شماتت و خرده گیری قرار می دهد .به عبارتی تمام زوج های این سریال هر کدام به دلیلی ارتباط عاطفی ودلبستگی محکمی با هم ندارندو بنیان خانواده هایشان مستحکم نیست .