
شعر بچگانه قطار
تلق تلق قطار آمد هم مسافر هم بار آمد
به دیوار های آهنی به شیشه هاش سنگ نزنی
قطار اطاق اطاق داره تو اتاقاش چراق داره
کابین اسم اتاقشه یک رستوران هم همراهشه
یک سوت خیلی خوب داره صندلی مرغوب داره
از روی ریل که میگذره ما رو با خودش می بره
اون آقاهه نگهبانه اسمش آقا سوزن بانه
مواظبه که این قطار از روی ریل نره کنار
از یک بشمار تا صد بشه از دشت و کوهها رد بشه
او او بگو با کیش قطار خوبم به پیش
بلیط قطار
خیلی خوب بود ممنونم من خیلی درجست وجوی این شعر بودم